چند روز بیشتر بهعید نوروز باقی نمانده و سفرههای مردم ایران خالیتر از همیشه است و «گرانیهای افسار گسیخته در آستانه سال نو کمر قشر ضعیف جامعه را شکسته» (آخوند اسماعیلنیا-نمایندهٔ خامنهای در بندر لنگه-۲۲ اسفند).
شرایط طوری است که «بیش از ۵۰درصد جمعیت کشور حقوقشان کفاف خورد و خوراک را هم نمیدهد، چه برسد بههزینههای مسکن، پوشاک، رفت و آمد، دارو و درمان یا آموزش» (روزنامهٔ حکومتی رسالت-۱۰ اسفند)؛ و در حالی که «یارانه یک نفر ایرانی فقط یک کیلو میوه میشود» (آخوند اسماعیلنیا-۲۲ اسفند) و البته در همین «یارانه هم ما داریم بهمردم ۱۰۰واحد میدهیم، اما با افزایش تورم از جیب مردم ۲۰۰ واحد خالی میکنیم» (یک عضو مجلس ارتجاع-۹ اسفند)، مردم ایران در شب عید تنها مجبورند با حسرت بهقیمت ۵۰ تا ۲۹۸هزار تومانی یک کیلو آجیل نگاه کنند و این تازه در حالیست که «در مقایسه با افزایش قیمت سایر کالاهای پرمصرف نوروزی مانند شیرینی و میوه، آجیل کالای ارزانقیمتتری محسوب میشود!» (خبرگزاری حکومتی ایلنا-۱۳ اسفند).
پدران و مادران پس از یک سال تلخ پر از گرانی، با شرمندگی در شب عید هم از خرید اندکی شیرینی که باز هم افزایش قیمت داشته برای کودکانشان عاجزند، چرا که مواد اولیهٔ شیرینی «نسبت بهسال گذشته ۷۰ تا ۱۰۰درصد» گران شده است (خبرگزاری حکومتی مهر-۱۸ اسفند).
آخوندهای غارتگر چنان با فساد نهادینه تیشه بهریشهٔ اقتصاد ایران زدهاند و چنان سفرهٔ مردم ایران را خالی کردهاند، که آجیل و شیرینی، حتی در ایام نوروز هم برای مردم ایران اقلامی تجملی و دستنیافتنی محسوب میشود؛ چرا که حتی رئیس مجلس رژیم هم اعتراف میکند که «مردم حتی پای مرغ هم نمیتوانند بخرند» (پاسدار قالیباف-۲۲ اسفند)؛ از لشکر بیکاران هم که بگذریم، کسانی که هیچ درآمدی ندارند و حتی نمیتوانند نان خالی هم بخرند و با یارانهٔ ناچیزی که در حال حاضر معادل کمتر از ۲دلار است در ماه گذران میکنند؛ حقوق شاغلین هم بین ۲ تا ۳میلیون تومان است، در حالی که «میانگین هزینه سبد خانوار ۴نفره به۸ تا ۹میلیون تومان و خط فقر به۱۰میلیون تومان رسیده است» (روزنامهٔ حکومتی آرمان-۲۳ اسفند)؛ و با گرانیهای مستمر و بدون وقفه، مردم «ایران هر سال۳۰ تا ۴۰درصد قدرت خرید خود را از دست میدهند» (رسالت-۱۰ اسفند).
کارگران ایران از سر دولت این نظام ضدکارگری و ضدانسانی، این روزها باید بهجای بوی نوروز، بوی فقر و نداری را هر چه بیشتر استشمام کنند، چرا که «دستمزد دریافتی کارگران، حتی کفاف نان خالی را هم نمیدهد» (روزنامهٔ حکومتی کار و کارگر-۱۶ بهمن) و صفهای طولانی خرید مرغ دولتی و ساعتها معطلی پشت در فروشگاههای فروش روغن، چهرهٔ نوروزی شهرهای امروز ایران است.
بحران اقتصادی و تورم لجامگسیخته تا حدی است که «بر اساس آمار منتشر شده از سوی وزارت صمت، از بین ۸۹قلم کالای اساسی قیمت ۸۴ کالا تا ۳۱۴درصد (نسبت بهسال گذشته) افزایش داشته و قیمت اقلام مصرف روزمره نیز بیش از ۵۰درصد افزایش یافته است» (روزنامهٔ حکومتی آسیا-آذر۹۹)؛ این گرانی طی سال گویا کافی نبود چرا که «باز هم طی یک هفتهٔ گذشته شاهد افزایش قیمتها در بازار کالاهای اساسی بودیم» (خبرگزاری صدا و سیمای رژیم-۳۰ بهمن).
اقتصاد غارت شدهٔ ایران
پس از ۴۲سال غارت توسط اژدهای هفتسر حکومتی، اقتصاد ایران نابود و متلاشی شده است؛ تا حدی که «رشد نقدینگی رکورد جدیدی را ثبت کرده از ابتدای امسال هر روز ۲۳۲۸میلیارد تومان بر نقدینگی اضافه شده و تا پایان بهمنماه نقدینگی از رقم بهتآور ۳۳۰۰هزار میلیارد تومان یا ۳۳۰۰تریلیون تومان عبور کرده است» (تلویزیون رژیم-۲۲ اسفند). رژیم هم که با کسری بودجهٔ بیسابقهای روبهرو است «شانزدهمین سال است که با چاپ پول میخواهد ایجاد ثروت کند» (مظاهری-رئیس اسبق بانک مرکزی رژیم در مصاحبه با تلویزیون حکومتی-۲۲ اسفند) که حاصل آن تورم و فقر سیاهی است که تقریباً سراسر جامعه را فراگرفته است و «خود دولت رسماً میگوید ۶۵ تا۷۰میلیون آدم اگر ۴۵هزار تومان (یارانه) نگیرند زندگیشان با مشکل مواجه میشود. یعنی خیلی ساده میشود گفت دستاورد ما فقر عمومی است!» (سبحانی-عضو پیشین مجلس ارتجاع - تلویزیون رژیم-۲۱ اسفند).
آن روی این اقتصاد نابود شده و گرانیهای بیسابقه، دزدیهای بیسابقه و نجومی هزار فامیل حکومتی است؛ تا جایی که «به گفتهٴ محسن رضایی، تعداد (کسانی) که ثروتی بیش از هزار میلیارد تومان دارند، حدود ۱۵۰نفر است و اگر تعداد کسانی که بیش از ۱۰۰میلیارد تومان ثروت دارند را در نظر بگیریم، تعداد این افراد (حکومتی) هزار نفر خواهد بود» (روزنامهٔ حکومتی ابتکار-۲۳ اسفند)؛ انباشت ثروت ناشی از چپاول سفره و جیب مردمی که شدت فقرشان بهحدی است که «حتی در حوزهٔ خرید نان مشکلات جدی دارند» (پاسدار قالیباف- ۱۳آذر) در حسابهای سران و کارگزاران رژیم سر جمع میشود، تا حدی که «تنها و تنها داراییهای بانکی ابر ثروتمندان (حکومتی)، بالغ بر ۵۰۰هزار میلیارد تومان» است (ابتکار-۲۳ اسفند).
مکش بیوقفة سرمایههای ایران توسط مافیای بیت خامنهای، سپاه پاسداران و ارگانهای حکومتی تا جاییست که «دارایی ابر ثروتمندان (حکومتی)، تنها و تنها در بانکها حدود ۱۰برابر درآمد نفتی ایران در سال جاری است» (همان منبع).
باد میکارند، اما توفان درو خواهند کرد
بیش از هر کس خود خامنهای و روحانی میدانند سرانجام این وضعیت چیزی جز انفجار اجتماعی جامعهیی عاصی و کارد بهاستخوان رسیده نیست. بهویژه این روزها میبینند که سپر یک سالهٔ کرونا در برابر قیام هم دارد کارآیی خود را از دست میدهد و کفگیر نظام هم بهته دیگ خورده است؛ ۷ دوره اعتراضات رو بهگسترش بازنشستگان محروم طی کمتر از ۳ماه و اعتراضات پیدرپی سایر اقشار، همچنین قیام آتشین و قهرآمیز مردم ستمدیدهٔ بلوچ در سیستان و بلوچستان و هرمزگان و آتش زدن قایقهای نیروهای انتظامی سرکوبگر، از نشانههای نزدیک شدن آن روز بزرگ در تقدیر است.
کار بهجایی رسیده که کارگزاران نظام هم بهناکارا بودن ماشین سرکوب خامنهای در متوقف کردن مردم بهجان آمده اذعان میکنند و هشدار میدهند: دیگر «نمیتوان مردم گرسنه را سرکوب کرد. ممکن است با (سرکوب) در کوتاهمدت بتوان شرایط را کنترل کرد، اما کنترل این وضعیت با (سرکوب) در بلندمدت دیگر امکانپذیر نیست» (آخوند فاضل میبدی-۲۳ اسفند).