کارگزاران حاکمیت آخوندها همواره در نهایت عوامفریبی و دجالیت سیاسی تلاش داشته و دارند که علت مشکلات عدیده و حاد اقتصادی، اجتماعی و معیشتی را به عواملی چون تحریم و ناسازگاری طبیعت مثل کمبود باران و گرم شدن کرهی زمین احاله دهند. اما از آنجا که «واقعیت» یک پدیدهی ریشهدار و قابل ردیابی و شناخت است، ردها و نشانهها، علائم شناسایی را بروز میدهند. از اینرو نمیتوان با هیچ ترفند و لاپوشانی و جونمایی، دروغ را بهجای واقعیت نشاند.
اعتراف به دههها غارت و سوء مدیریت
عباس علیآبادی وزیر نیرو کابینهی پزشکیان در نشست علنی روز سه شنبه ۱۱ شهریور مجلس ارتجاع، گزارش فلاکت یک مدیریت در سایهی یک حاکمیت چپاولمحور را در مورد وضعیت صنایع آب و برق ارائه داد. محور اصلی این گزارش، اولویت دادن بودجه، نیرو و تخصص برای حفظ نظام و قربانی کردن طبیعت، استعداد انسانی و نیازهای اولیهی زندگی در پای حفظ نظام است. دقت کنید که با اینهمه هیاهو برای لاپوشانی علت بحران آب و برق در این هفتهها، واقعیتهای پیچیدهشده لای مفاهیمی چون «قیمتهای تکلیفی» و «ناترازی اقتصادی و مالی بخش آب و برق» چیست؛ (خبرگزاری میزان، ۱۱ شهریور ۱۴۰۴):
«بهنظر بسیاری از کارشناسان، بزرگترین و شاید مادر همه مشکلات صنعت آب و برق، مشکل اقتصادی و ناترازی مالی است. این ناترازی موجب شده در سالهای گذشته، پرداخت بدهیها به پیمانکاران و سرمایهگذاران حوزه آب و برق بهموقع انجام نشود و مشکلات متعددی را ایجاد کند؛ قیمتهای تکلیفی موجب شدهاند تا تشکیل سرمایه در این حوزه متوقف شود؛ درنتیجه، ناترازی اقتصادی در بخش آب و برق بهوجود آمده و فرسودگی نیروگاهها تهدیدی برای خاموشیهای گسترده در کشور شده است.»
در این اعترافات آشکار میشود که در شش سال گذشته کاری برای بهبود بنیادی ناترازی در موضوع برق صورت نگرفته است: «این ناترازی که برای نخستین بار در سال ۱۳۹۷ خود را نشان داد، در سال ۱۴۰۳ به اوج خود رسید.»
رازآلود بودن علت کمبود سوخت که فقط آن را «اغلب» نمایندگان میدانند: «در سال گذشته، بهدلایلی که اغلب شما از آن آگاه هستید، در ابتدای دوره با کمبود شدید سوخت مواجه شدیم.»
قربانی کردن ایران بهپای اولویت دادن به نظام
پیشبینی نکردن احتمالات و احتیاجات آینده، بهدلیل صرف تمام ذهن و پول و زمان برای حفظ نظام: «با کاهش بارشها، از ابتدای سال جاری تاکنون، تولید انرژی نیروگاههای آبی با کاهش چشمگیر ۴۰ درصدی مواجه شده است.»
به این قسمت از این گزارش اعترافی توجه کنید که نشان میدهد سمت اصلیِ بودجهبندی کشور، هرگز تأمین نیازهای حیاتیِ صنعتی و زندگی مردم نبوده، ولی رژیم ملایان برق به عراق میفروخته و هتل و آپارتمان در لبنان برای حزبالله میساخته است: «بیش از ۱۵ هزار مگاوات از ظرفیت نیروگاهی کشور فرسوده است و عملاً عمر مفید خود را از دست دادهاند. این نیروگاهها حتی قادر به تولید برق به میزان قدرت عملی خود نیز نیستند.»
این هم اثبات اولویت بودجه برای نظام و نهادهای وابسته به آن، نه اولویت برای مردم ایران: «کل بودجههای پیشبینی شده برای سال ۱۴۰۴ در شرایط مطلوب، تنها پاسخگوی بخش کوچکی از نیازها خواهد بود... برای تکمیل این پروژهها با منابع پیبینی شده، حدود ۲۰سال زمان نیاز خواهیم داشت.»
بودجه، نیرو و تخصص برای سرکوب و بقا
چه تصویری واضحتر از این برای نشان دادن بیکفایتی در سیاست، برنامهریزی، بودجهبندی و هدر دادن امکانات طبیعی و بهرهوری نکردن از آنها؟ این است سطح وزیر و مدیریت و مسؤلیت در نظام سیاسی ــ عقیدتیِ مسمی به «جمهوری اسلامی»: «ضعف در استفاده از منابع آب نامتعارف مانند پسابهای تصفیه شده، آب دریا و آب شور، عدم استقرار حکمرانی جامع و یکپارچه در حوزه آب، کمتوجهی به توسعه فناوریهای آزمایش محور و استقرار ضعیف مدیریت بههم پیوسته منابع آب، از دیگر چالشهای مهم این بخش هستند.»
وزیر نیرو برنامهیی را برای آینده ارائه میدهد که گویی پس از ۴۶ سال صدارت و حاکمیت آخوندها، تازه میخواهند تاتیتاتی کرده و امورات یک مملکت را دست بگیرند: «برنامه جامع، راهبردی و عملیاتی رفع ناترازی آب تدوین شده است؛ این برنامه شامل محورهای کلیدی مانند تأمین آب، مدیریت مصرف و تقاضا، حفاظت و مدیریت مخاطرات، حکمرانی آب، اصلاحات نهادی و بهبود فضای کسب و کار میباشد.»
نتیجهی تأسی جستن به فریب از پاریس تا تهران!
به وزیر مربوطه باید گفت امام تو از این وعدهها، از پاریس تا تهران زیاد خرج کرد، ولی آنچه واقعیت شد، خروار خروار استثمار، جنایت، چپاول و همین وضعیتی است که تو داری گزارش حیرتانگیزش را پس از ۴۶ سال مملکتداری میدهی.
مردم ایران دیریست از سرِ تمام وعدههای «امام» و اخلاف او گذشتهاند و «دروغگو» بودن صدر تا ذیل نظام، فریاد سالیانشان در کف خیابانها است. وعدههای این مردم با نظام بر سرنگونیِ آن است که سوختوسوز ندارد.