بحران آب از مرزهای خطر عبور کرده است. آبادان و خرمشهر تشنهاند. سراسر خوزستان و بخشهای بزرگی از ایران نیز!
اعتراضات روزهای اخیر در آبادان و خرمشهر با شعار «آب شیرین حق مسلم ماست» بار دیگر این موضوع را به عنوانهای خبری کشاند. هدف در این خلاصه، ریشهیابی مشکل نیست. کارشناسان بسیاری این کار را کردهاند. هدف بررسی پیشینه هم نیست که هر چند ضروری ولی بحثی جداگانه و مجالی دیگر میطلبد. هدف شاید بازگویی دردی باشد که قلب هر ایرانی را با شنیدن این خبرها میفشارد.
خواندن عنوان خبرهای مربوط به بحران آب فقط در همین چند روز گذشته سرگیجهآور است:
- استاندار خوزستان: «آب لولهکشی مردم خرمشهر و آبادان آب نمک است».
- بخشی از واحدهای پتروشیمی آبادان بهعلت شوری آب تعطیل شدند.
- شوری آب از مدتها پیش خشکاندن ریشه تمام نخلستانها را آغاز کرده.
- شوری آب آبادان بهحدی است که دستگاههای تصفیه آب خانگی توان تصفیه آن را ندارند.
- در دمای ۵۰درجه بهدنبال آب!
- آب آبادان تا پایان تیرماه جیرهبندی خواهد بود.
- شوری آب در آبادان زندگی را در این شهر مختل کرده است.
- کشت نیشکر در خوزستان باید هر چه سریعتر متوقف شود.
- شوری آب رودخانه بهمنشیر به حد آب دریا رسیده.
- این آب را دام هم نمیخورد، اگر پای درخت ریخته شود، درخت را خشک میکند.
- ۳۳۴شهر با جمعیت ۳۵میلیون نفر امسال در وضعیت تنش آبی قرار دارند.
- نیمی از ایران در بحران آبی گرفتار آمده.
- بیش از ۷۰درصد جمعیت کشور در معرض «بیآبی» قرار دارند.
و...
بحران آب خوزستان – آب لولهکشی!
این عنوانهای خبری تمامی ندارند. انواع احساسات به قلب و مغزم هجوم میبرند. از نفرت نسبت به رژیم جنایتکاری که میلیاردها ثروت مردم را صرف جاهطلبی هستهیی میکند و هنوز هم با وقاحت میگوید که باید دوباره ظرف چند روز دمودستگاه هستهیی را برپا کرد تا همدردی با هموطنانی که در گرمای ۵۰درجه خوزستان تلخی آب دریا را در کامشان حس میکنند، یا جگرسوزی حال مادری که با این آب حتی نمیتواند به شستشوی نوزاد گرمازدهاش بپردازد.
کلمات شعر سعید سلطانپور شهید که از قضا همین روزها سالگرد شهادتش توسط رژیم هنرکش آخوندی است در ذهنم رژه میروند: «با کشورم چه رفته است؟» تأملی و نگاهی دوباره بهعنوانهای خبری و باز هم این سؤال که «با کشورم چه رفته است»؟
بحران آب خوزستان – مشقت تهیه آب
به این عنوانهای هولناک، مزخرفات مقامات رژیم را هم اضافه کنید که حکم نمک پاشیدن بر زخم مردم را دارد.
مدیر آبفای روستایی رژیم بهخاطر هدررفت و افزایش مصرف آب در آبادان طلبکار هم هست و از جمله عوامل هدررفت را «انشعابات غیرمجاز برخی شهروندان» میداند.
استاندار رژیم در خوزستان با تبختر و گویی لطف بزرگی در حق مردم انجام میدهد اعلام میکند که بابت آب نمکی که در لولههای خانههاشان جاری است، در ماههای خرداد و تیر نیازی نیست آببها بپردازند.
همین ۲هفته پیش بود که اسحاق جهانگیری معاون اول شیاد روحانی گفت: «دولت عزم خود را برای رفع مشکل آب شرب شهرهای آبادان و خرمشهر در کوتاهترین زمان ممکن جزم کرده است». عجب پیام اطمینانبخشی! به همان اندازه که حرفهای استاندار رژیم در ۲۲آذر ۹۶ اطمینان بخش بود که گفت «عزم دولت برای مقابله با ریزگردهای محلی جدی است». به این ترتیب مشکل آب شرب هم در فهرست موضوعات «عزم جدی دولت برای حلوفصل در کوتاهترین زمان ممکن» در کنار گرانی و تورم و افزایش قیمت دلار و اسکان زلزلهزدگان و رسیدگی به غارتشدگان مؤسسات مالی و فساد و رانتخواری حکومتی و... قرار گرفت و خیالها از بابت فقدان کوچکترین کورسوی امید به حل بحران، تخت شد.
رژیمی که میگوید غنیسازی اورانیوم در سایتهای از دور خارج شده اش را ظرف چند روز ازسرمیگیرد، پروژه آبرسانی به مردم را چند سال است کش داده و فرماندار ویژهاش در آبادان میگوید که بازسازی ۹کیلومتر خط لوله فرسوده انتقال آب به روستاها حدود ۲سال طول میکشد».
بحران آب خوزستان – آب آشامیدنی مردم خوزستان!
رژیم حتی همین بحران بیآبی را هم دکانی برای چپاول میبیند. مقامات رژیم حل اغلب مشکلات را به اجرای مرحله دوم طرح غدیر احاله میدهند. انواع و اقسام دزدیها و رانتخواریهای مرتبط با این طرح، جای بررسی جداگانه دارد. در اینجا فقط به این اشاره کنیم که در حالیکه استاندار رژیم در خوزستان در ۲۹بهمن ۹۶ رسماً اعلام کرد که «طرح آبرسانی غدیر خوزستان مشکل تأمین اعتبار ندارد»، الآن معاون آبرسانی سازمان آب و برق خوزستان میگوید: «طرح غدیر ۷هزار میلیارد تومان اعتبار میخواهد که تا الآن ۱۸۰۰میلیارد تومان آن تأمین شده و ۵هزار و ۲۰۰میلیارد تومان دیگر نیاز است».
این همه اختلاف یا در واقع این همه اختلاس مگر امکان دارد؟ بله کاملاً ممکن است. کافی است یادآوری کنیم که پیمانکار طرح آبرسانی غدیر۲ قرارگاه «خاتمالانبیا» سپاه است.
مشکل، نه در بیعرضگی و ناکارآمدی مقامات رژیم بلکه در اولویتها و اهداف آنها است که زندگی و رفاه مردم ایران هیچ جایی در آن ندارد. آخر، هزینههای واجبتری هست. از سرکوب و جنگ و تروریسم در سوریه و یمن و عراق و فلسطین تا مخارج دمودستگاه سرکوب و جاسوسی تا هزینههای آقازادههای «ژن برتر» تا دیپلوماسی رشوه و...
بحران آب خوزستان – فروش آب مردم خوزستان به خودشان!
بهرغم تکذیب مقامات رژیم، خبر انتقال دادن آب شیرین از ایران به عراق توسط رژیم نیز منتشر شد. یک تلویزیون محلی عراقی، مصاحبههایی در تشکر از رژیم بهخاطر این اقدام پخش کرد. بالاخره در روز چهارشنبه ۳۰خرداد ۹۷ همزمان با اعتراضات مردم آبادان به شوری آب و همزمان با جیرهبندی و نبود آب در بسیاری از شهرهای خوزستان، جوانان اهوازی لوله قطوری که آب شیرین ایران را به عراق منتقل میکرد کشف و آن را تخریب کردند.
باز هم همان داستان همیشگی. نابودی حرثونسل ایران توسط رژیم و هزینه کردن از بنیادهای حیاتی مردم برای جاهطلبیهای تروریستی و توسعهطلبیهای منطقهیی رژیم.
راهحل روشنتر از آن است که نیازی به کنکاش داشته باشد: سرنگونی رژیم، بنیادیترین راهحل بحرانها و معضلات اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی و فرهنگی و...