یکشنبه ۲۵ آبان، رسانههای حکومتی با مجموعهیی از گزارشها و مواضع متناقض، تصویری از آشفتگی ساختاری در دیکتاتوری دینی ارائه دادند. انتصابهای سیاسی در دولت پزشکیان، بحرانهای فزاینده اقتصادی و زیستمحیطی، فروپاشی نظام آموزشی و شدتگیری فقر، محور اصلی روایتها بود؛ روایتی که تلاش میکند مسئولیت بنبستها را پنهان کند اما ناخواسته عمق بحران حکمرانی را عیان میسازد.
گزیده رسانههای حکومتی
جمهوری:
انتقاد از تأسیس «اندیشکده حکومت و کشورداری شهید رئیسی» و اعتراف تلویحی به ضعفهای دولت رئیسی، از «جراحی اقتصادی خونریز» تا پروندههای فساد. همزمان تأکید بر اینکه «مهندسی انتخابات» بارزترین ضعف او بوده است.
توسعه ایرانی:
انتصاب اسماعیل سقاباصفهانی به معاونت رئیسجمهور را نشانه «سهمدهی و انفعال» دولت پزشکیان دانست و نوشت این دولت در برابر جریان تندرو «تسلیم» شده است. انتصاب او را فاقد هر گونه تجربه و محصول «باجدهی سیاسی» توصیف کرد.
هممیهن:
چند گزارش پیاپی درباره سابقه، تحصیلات ادعایی و تناقضهای انتصاب سقاباصفهانی منتشر کرد. از «شکاف در دولت» تا بیاعتمادی اجتماعی نسبت به تصمیمگیری در حوزه انرژی.
فرهیختگان:
با حمله به منتقدان انتصاب سقاباصفهانی، اعتراضات را «سیاست زده» توصیف کرد و استعفای فیاض زاهد را اقدامی «برای فشار رسانهیی» علیه دولت دانست.
خبرآنلاین:
گزارشی از رسانههای جهانی درباره بحران شدید آب در ایران منتشر کرد؛ از «کمآبی مطلق» تا فرسودگی زیرساختها و تأثیر تحریمها بر انتقال فناوری. همچنین گزارشی تمسخرآمیز از «آرامگاه لاکچری» لواسان منتشر کرد.
بهارنیوز:
مجموعه گزارشهایی درباره بحرانهای ساختاری:
آب: هشدار درباره اشتباهات ۴۷ساله در سیاستهای کشاورزی و خودکفایی.
آموزش: کمبود شدید معلم و کلاس، بازنشستگی گسترده و فرسایش معیشت فرهنگیان.
نان: احتمال افزایش دوباره قیمت و کاهش قدرت خرید کارگران.
فقر: رشد ۱۲۰۰درصدی خط فقر و هشدار درباره پیامدهای امنیتی.
سلامت: بحران خودکشی رزیدنتها و فشار ساختاری بر نظام درمان.
آب تهران: نقد طرح انتقال آب از خلیجفارس و هشدار نسبت به فرو نشست و بارگذاری جمعیتی.
معیشت شب عید: افزایش هزینهها و ناتوانی خانوارها در تأمین نیازهای پایه.
ستاره صبح:
برنامه هفتم توسعه را «غیرقابل اجرا» توصیف کرد و به شکاف میان اهداف و توان دولت پرداخت.
گزارشی مفصل درباره فساد گسترده در مؤسسه مالی ملل و زیان روزانه ۶۷میلیارد تومانی آن منتشر کرد؛ نمونهیی از فروپاشی نظارت و رانت ساختاری.
کامل رسانههای حکومتی
جمهوری: عطر آنست که خود ببوید
انتشار خبر تأسیس «اندیشکده حکومت و کشورداری شهید رئیسی» واکنشهائی در پی داشت که خوشایند نبود. … کسانی که معتقدند دولت سیزدهم دولت ضعیفی بود، نباید از این واقعیت غفلت کنند که همین دولت ضعیف خدماتی هم در داخل و در سیاست خارجی داشت که حتماً باید در کارنامه شهید رئیسی به آنها توجه شود. … نمیتوان در کنار آن نقاط قوت که برشمردیم، ضعفهایش را نادیده گرفت. به عقیده صاحب این قلم، نفس اینکه او پذیرفت در یک انتخابات مهندسی شده از جنبه رقابت، رئیسجمهور شود بارزترین نقطه ضعف او بود که با اندیشهورزی در زمینه حکومت و کشورداری در تضاد است. منتقدان شهید رئیسی، جراحی بزرگ اقتصادی کشور با خونریزی شدید و بدون پیشبینی داروئی برای بند آمدن خون را نقطه ضعف اساسی دولت سیزدهم میدانند. آنها سر برآوردن دو وزیر خاطی که حکم محکومیت گرفتند و مفاسدی از قبیل پرونده معروف چای دبش را هم در ردیف نقطه ضعفهای دولت سیزدهم برمیشمرند… تأسیس اندیشکده برای این شخص و آن شخص حتی اگر از بودجه بیتالمال هم نباشد، عطری به بازار نمیآورد که خریدار داشته باشد. میبینید که مردم از مکتب سازیها و قدیسپروریها با همه هزینههای غیرمجاز که از بیتالمال میشود استقبال نمیکنند و چنین اقداماتی را پس میزنند. این حرف مردم را باید فهمید که با صدای بلند میگویند: عطر آنست که خود ببوید نه آن که عطار بگوید.
توسعه ایرانی: مدیریت راهبری انرژی یا بهینهسازی وفاق؟!
با گذشت بیش از یک سال از عمر این دولت، آنچه به ادراک عمومی رسیده، نه وفاق، بلکه «سهمدهی و انفعال» در برابر جریانهایی است که اکثریت ملت به آنها «نه» گفته بودند. انتصابهای اخیر، بهویژه در سطوح عالی مدیریتی، که اغلب فاقد سابقه مرتبط و منتسب به رقبای دیرین دولت هستند، نه تنها یکپارچگی کابینه را زیر سؤال برده، بلکه این پرسش جدی را مطرح کرده است؛ آیا دولت، به ابزاری برای هموار کردن مسیر راستهای افراطی و تثبیت قدرت رقیب بدل شده است؟
هیچ انتصابی به اندازه حکم مسعود پزشکیان برای اسماعیل سقاب اصفهانی، بهعنوان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان تازهتأسیس «بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی»، عمق بحران شایستهسالاری و تناقض درونی دولت را آشکار نمیسازد. فردی که بدون «یک روز سابقه و بدون یک خط کارنامهٔ مرتبط»، صرفاً بهدلیل انتساب به ستاد انتخاباتی رقیب تندرو (سعید جلیلی) و جبهه پایداری، به یکی از حساسترین پستهای مدیریتی گمارده میشود. … منتقدان با لحنی کنایهآمیز، انتصاب سقاب را به جامعه متخصصان «تسلیت» گفتند و او را «لابیمن قهاری» خواندند که توانسته بدون تخصص، از دو رئیسجمهور با گرایشهای متفاوت حکم بگیرد.
ساختار دولت ایران بهعنوان پرهزینهترین دولت منطقه، با وجود ۴۰۰۰نیرو در نهاد ریاستجمهوری (در مقایسه با ۵۰۰نفر در کاخ سفید)، نیازمند جراحی اساسی است. اما در عمل، دولت در همان گامهای نخست، با تأسیس «سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی»، این شعار را نقض کرد… این استراتژی، به بهای «باجدهی سیاسی» به مجلس تمام شده است. … گویا این بار هم نمایندگان مجلس، بهویژه طیف تندرو، با استفاده ابزاری از تهدید به استیضاح، دولت را وادار به تسلیم در برابر خواستههای سیاسی خود کردند. … این انتصابات، … نشان میدهد که دولت برای حفظ بقای سیاسی خود، حاضر به پذیرش «وفاق تحمیلی» شده است. … انتصاب چهرههایی که مستقیماً به ستادهای رقیب (جلیلی و لاریجانی) مرتبط بودند، در کنار پدیده «آقازادگی» (مانند انتصاب فرزندان موسوی لاری و عظیمیفر)، نشان میدهد که وفاق به زبان سهمخواهی ترجمه شده است
هم میهن: معاون حاشیه ساز/ماجراهای اسماعیل سقاب اصفهانی از شکاف در دولت تا زیر سؤال رفتن مدرک
چهره جوانی که بهگفته منتقدان، سابقه و تحصیلاتی در حوزه انرژی ندارد و مشخص نیست که چرا چنین مسئولیتی به او سپرده شده است. … سقاباصفهانی… سابقه فعالیت در شهرداری مشهد، قوه قضاییه و آستان قدس را نیز در کارنامه دارد. او در دوران ریاست سیدابراهیم رئیسی بر قوه قضاییه، … مدیر مرکز پیگیری اجرای سند تحول قضایی بود. .
علی شریفیزارچی، استاد دانشگاه شریف… اسماعیل سقاباصفهانی که دیروز معاون رئیسجمهور شد حداقل از ۶سال پیش خود را دکتر مینامیده. او نهتنها هیچ مقالهیی (جز یک مقالهٔ اسم سوم فارسی) ندارد، بلکه حتی پایاننامهٔ کارشناسی ارشد او هم وجود ندارد. دولت فوراً مدارک تحصیلی او را منتشر کند، وگرنه او یک متخلف بزرگ علمی است».
هم میهن: دو اتفاق و چند سؤال/تأملی بر انتصابهای سؤالبرانگیز و تبعات سیاسی و اجتماعی آن… در دولتی که از حق و عدالت و انصاف دم میزند و بر این اساس، رأی گرفته و بر تغییر وضعیت تأکید کرده و از بهکارگیری نخبگان و متخصصان گفته است، روند بسیاری از انتصابات در تعارض و تقابل جدی با انتظارات پیش رفته و در بر همان پاشنه سابق بچرخد. …
انتصاب اسماعیل سقاباصفهانی به معاونت ریاستجمهوری و رئیس سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی، دومین خبر شوکهکننده آخر هفته گذشته بود. وی که از چهرههای بسیار نزدیک به مرحوم رئیسی بود و همه مدارج ترقی را در دولت گذشته گذرانده و فعال انتخاباتی ستاد رقیب بود، در حالی عهدهدار این سمت شدهاست که نه سابقه تحصیلی و نه رزومه کاری او کوچکترین و کمترین ارتباطی با حوزه انرژی و تخصص در این زمینه ندارد. …
ریاست بر یکی از کلیدیترین مناصب حوزه انرژی… که کوچکترین فعل و انفعال غیرحسابشده در آن میتواند تبعات سهمگین و بنیادین سیاسی و اجتماعی و ساختاری بر جای گذارد، چگونه و بر چه اساسی به این برادر گرامی تفویض شده است؟
هم میهن: سقّاب سیاست
سقّاب بهمعنای پنبه خونآلودی است که زنان مصیبتدیده روی سر خود میگذاشتند تا دیگران از مصیبتزدگی او مطلع باشند و اکنون باید گفت که این انتصاب نشانه مصیبتدیدگی سیاست در «ایران خانم» است.
این چه رفتاری است که برخی… گمان میکنند همه باید به آقای رئیسجمهور اعتماد کنند. چرا باید اعتماد کرد؟ متأسفانه قبلاً این اعتماد زایل شده است. مگر در سیاست، اعتماد مبنای عمل است؟… اگر به هر دلیلی قصد داشتید که این انتصاب را نهایی کنید، به نظر ما و در درجه اول باید میگفتید که دنبال چه سیاستی در حوزه انرژی هستید؟ دنبال حذف قیمتگذاری هستید یا دنبال همین کارهایی که در ۲۵سال گذشته انجام شده است؟…
اگر دنبال گران کردن بنزین و گاز و گازوییل هستید دیگر برای مردم فرقی ندارد که چه کسی میآید؛ هر کسی بیاید باید همین مسیر خیانت بزرگ به اقتصاد و ایران را ادامه دهد
فرهیختگان: کاش دغدغۀ کارآمدی داشتید
فیاض زاهد، فعال رسانهیی اصلاحطلب که عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت چهاردهم هم است با ربطدادن دو موضوع نامرتبط، یعنی فوت فؤاد شمس، فردی که بهعنوان کنشگر سیاسی شناخته میشد با موضوع انتصاب سقاب اصفهانی، از این دریچه به این انتصاب حمله میبرد: «در روزی که فؤاد شمس از فشار روزگار! خودکشی کرد، مدیر برکشیده رئیسی، معاون رئیسجمهورمان شد. اسم این هر چه باشد وفاق نیست کجتابی است». …
نکته جالبتوجه در مورد این حکم نه اصل انتصاب، بلکه واکنشهای سیاست زده افرادی همچون فیاض زاهد به این انتصاب است که بدون نگریستن از دریچه کارآمدی، هنوز فرد پایش را در اتاق مسئولیتش نگذاشته به او هجمه وارد میکنند، آنهم صرفاً با این استدلال که او از مدیران دولت قبل بوده است. …
بعد از این بگومگوها، فیاض زاهد از سمت خود در شورای اطلاعرسانی دولت استعفا داد تا یک فشار رسانهیی به دولت بیاورد…
این استعفا و واکنشهای به آن از جانب چهرههای اصلاحطلب دیگری همچون جواد روح که در کنایه به دولت نوشته بود: «ببین که از که گسستی و با که پیوستی...» نمونهیی از سیاستورزی است که بهجای حل مسأله بهدنبال ایجاد بحران است. …
این نوع سیاستورزی اپورتونیستی و فرصتطلبانه که برخی اصلاحطلبان در قبال دولت چهاردهم در پیش گرفتهاند و پیش از این در مواجهه با سایر دولتهای منتسب به خود نیز انجام داده بودند، پیامدهای سنگینی دارد…
خبرآنلاین- قبرستون لاکچری! این آرامگاه تو لواسان و یه منطقه خوش آب و هواست، چنین مکانی انشاءالله بهزودی نصیب مسئولان بشه
خبرآنلاین: گزارش بحران آب «تهران» و خاورمیانه در رسانههای دنیا/ سازمان ملل: ایران بهطور قطعی در «کمآبی مطلق» است... . گزارشهای بینالمللی از الجزیره، آسوشیتدپرس، بانک جهانی و برنامه محیطزیست سازمان ملل تصویری روشن از این وضعیت ارائه کردهاند: منطقهیی که درگیر خشکسالیهای پیدرپی، رشد جمعیت، توسعه شهری بیبرنامه و مصرف ناپایدار منابع است و ایران در خط مقدم این بحران قرار دارد... .
تحریمها دسترسی ایران را به فناوریهای نوین مدیریت آب، از جمله سیستمهای کنترل آبیاری مبتنی بر ماهواره، تجهیزات پیشرفته آبشیرینکن، فناوریهای بازیافت آب و حسگرهای پایش را محدود کردهاند.
پیش از تشدید تحریمها (قبل از ۲۰۱۰)، کشور ما چندین پروژه مشترک با شرکای اروپایی و ژاپنی در زمینه بهرهوری آب و استفاده مجدد از فاضلاب داشت؛ که بیشتر این پروژهها پس از ۲۰۱۲ متوقف شدند.
در طول این سالها محدودیتهای بانکی بینالمللی و زنجیرههای تأمین، مانع تهیه قطعات یدکی برای آبشیرین کنها و زیرساختهای پمپاژ شدهاند و ناکارآمدی و اتلاف را افزایش دادهاند. بهطوری که تهران و مشهد در سال ۲۰۲۵ با کمبود بیسابقه آب روبهرو شدهاند؛ برخی سدها کمتر از ۵ درصد ظرفیت دارند. در چنین شرایطی، بانک جهانی بهدلیل محدودیتهای سیاسی و اقتصادی، نقش مستقیم و پررنگی در ایران ایفا نکرده است.
محرومیت از نظام مالی جهانی (سوئیفت و تحریمهای ثانویه) نیز دسترسی ایران به وامهای چند جانبه یا منابع مالی بینالمللی بخش آب، مانند بانک جهانی، بانک توسعه آسیا یا صندوق سبز اقلیم را محدود یا مسدود کرده است. طبق گزارشهای جهانی، ایران حدود یک میلیون چاه دارد که نیمی از آنها غیرقانونی هستند. علاوه بر این، برداشت بیرویه سفرههای آب بهویژه در فلات مرکزی و اطراف تهران، بحران آب را در سرزمین ما تشدید کرده است. .
خودکفایی کشاورزی به قیمت پایان آب
بهارنیوز: میدانستیم به صفر آبی میرسیم
مسئولان در تمام ۴۷سال گذشته بر طبل خودکفایی کشاورزی کوبیدهاند، بدون آن که به ظرفیتهای اقلیمی و منابع آبی ایران کمترین توجهی کنند، سدسازیهای بیرویه، برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، اصرار بر ایجاد اشتغال آبمحور، موجبات نابودی منابع آب و خاک و هوا را فراهم کرده و موجب به خطر افتادن امنیت غذایی شده است. بحران شدید آب در ایران قابل انکار نیست و تبعات شدید آن نیز بر هیچ کسی پوشیده نیست ولی موضوع وقتی خطرناکتر و غیرقابل کنترل میشود که بحران آب با سایر بحرانهای محیطزیستی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، قومیتی و امنیتی ادغام میشود... . فدائیفرد تأکید کرد: برای آنکه بتوان از تنها راهکار کوتاهمدت موجود برای کاهش تبعات بحرانهای آب، برق، گاز و بنزین استفاده کرد، لازم است در کوتاهترین زمان ممکن، اصلاحات واقعی صورت گیرد و واقعیتها را بپذیریم که از جمله آنها تعامل با دنیا و پیوستن به اف. ای. تی. اف برای رفع تحریمها و اقتصاد آزاد، کاهش بودجههای بیرویه و شایستهسالاری است... .
بهارنیوز: وقتی مدرسه، فقط ساختمان است
کمبود مزمن معلم و کلاس، مدارس دونوبته و تعطیلیهای اجباری؛ صورتمسألهای که به «آیندهٔ سرمایه انسانی» گره خورده است. مهر به آخر رسیده و آبان نیز به نیمه پایانی نزدیک شده، اما در یکی از دبیرستانهای دولتی حاشیه جنوبشرق تهران، ساعتهای ریاضی هنوز سفید مانده بود. معاون اجرایی هر صبح دفتر را میگردد تا کسی پیدا شود که فقط برود سر کلاس. و بنا بر اعلام رسمی مرکز پژوهشهای مجلس، برای مهر ۱۴۰۴-۱۴۰۳ حدود ۱۷۶هزار نفر کمبود معلم پیشبینی شده بود؛ آن هم با فرض استفاده حداکثری از بازنشستگان و نیروهای حقالتدریس.
همین گزارش نیز در ادامه از بازنشستگی حدود ۷۲هزار نفر تا مهر ۱۴۰۳ خبر داده است. سال قبلتر یعنی در سال ۱۴۰۳ نیز وزارت آموزش و پرورش رسماً از کمبود حدود ۱۷۹هزار معلم سخن گفته بود؛ کمبودی که بخشی از آن با جذب اضطراری جبران شد، اما به قیمت تراکم بالاتر کلاسها. در کنار کمبود نیرو، بحران فضا نیز سایه انداخته است. چنان که بنا به برآورد کارشناسی سازمان نوسازی مدارس، کمبود انباشته کلاس در کشور به حدود ۱۰۲هزار کلاس میرسد؛ با ۱۳ و نیم میلیون دانشآموز و بیش از ۵۳۴هزار کلاس دایر…. … . بحران معلم در ایران حاصل یک سال یا یک دولت نیست. این بحران نتیجه قیچی برعکس جمعیتی و ظرفیتی است. موج بازنشستگی معلمان که تا مهر ۱۴۰۳ به ۷۲هزار نفر رسیده، همزمان با محدودیت ظرفیت دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی در تربیت نیروهای تازهنفس است. این دو دانشگاه در مجموع فقط حدود ۲۰هزار فارغالتحصیل در سال تحویل دادهاند؛ شکافی که هر سال بزرگتر میشود.
همچنین گزارشها حاکی از آن است که استخدام آموزگار در ایران از اواسط دهه ۷۰ با روند کاهشی روبهرو شد تا در اواسط دهه ۹۰ به بحران فراگیر تبدیل شود. در این راستا، طی چند سال گذشته راهکارهای فراوانی برای برطرف کردن این معضل نظام آموزشی در دستورکار قرار گرفته است، اما تاکنون نتوانسته کاستیهای آن را جبران کند، چنان که طبق آمارهای موجود، بیشترین کمبود معلم مربوط به استانهای تهران، البرز، خوزستان و سیستان و بلوچستان گزارششده است.
معیشت معلمان نیز به گرهی کور تبدیل شده و با وجود افزایشهای رسمی حقوق در سالهای اخیر، میانگین دریافتی معلمان حدود ۱۵ تا ۲۰میلیون تومان برآورد میشود؛ در حالی که خط فقر شهری بهمراتب بالاتر از این رقم است. نتیجه همان چیزی است که مدتهاست درباره آن سخن گفته میشود، آموزش زیر خط فقر معلم و آموزگار مانده است... ... . اما باید توجه داشت که بحران آموزش در ایران بیش از آنکه ناشی از فقدان نیرو باشد، از ضعف در حکمرانی و بودجهگذاری ریشه میگیرد. چنان که در نهایت نیز حتی بزرگترین استخدامهای ادعایی در سال ۱۴۰۳ (شامل ۷۲هزار جذب جدید و ۲۰هزار فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان) نتوانستند شکاف نیرو را پر کنند، چون در سوی دیگر این خط باریک، درخواست بازنشستگیها و افزایش تقاضا برای حضور در مدارس غیردولتی توسط آموزگاران شدت بیشتری گرفتهاند... .
خطر گرانی بیشتر در کمین است
بهارنیوز: قیمت نان زیاد میشود اما دستمزد کارگر نه
امیرالله شمقدری، معاون استاندار و دبیر شورای تأمین خراسان رضوی، خبر داد «اتحادیههای صنفی نانوایان اعلام کردند حقوق کارگر، اجاره بهای مغازه، بیمه کارگر، قبوض آب و برق و گاز افزایش پیدا کرده و برخی اقلام مانند خمیر مایه نان نیز گران شده است که در مجموع ۱۵مؤلفه با نظر اتحادیه نانوایان فهرست شد و تقاضا کردند با توجه به این افزایش قیمتها نرخ نان در استان افزایش پیدا یابد».
در حال حاضر این احتمال کاملاً جدی است که در هفتههای آینده، قیمت نان در سایر استانها نیز افزایش یابد و یک شوک مجدد به سفرههای کارگران وارد شود. … قیمت نان طی یک سال گذشته حدود ۱۰۰درصد افزایش یافته است. این افزایش اما از قرار معلوم، نه مشکل کارفرمایانِ این صنف و نه معضلات کارگران نانوا را حل کرده است. کارفرمایان میگویند دولت از پرداخت یارانه نان سرباز میزند و از طرفی قیمت نان را هم کنترل میکند. کارگران نیز میگویند از افزایش قیمت نان چیزی نصیبشان نشده و همچنان با مشکلات شدید معیشتی مواجه هستند... کارگران روزانه چیزی بین ۵۰۰ تا ۶۰۰هزار تومان دستمزد دارند که در مجموع ماهانه حدود ۱۳میلیون تومان میشود. از این مبلغ سهم بیمه کارگر نیز کسر میشود و دستمزد کارگر در نهایت بسیار ناچیز و حدود ۱۱میلیون تومان میشود. طبق قانون کار دستمزد کارگران باید هر سال افزایش یابد، اما این افزایش برای کارگر نانوا اتفاق نمیافتد اما حق بیمهای که از او کسر میشود مانند حق بیمهای است که از کارگرانِ دیگر کسر میشود. به عبارتی دیگر، حقوق افزایش پیدا نمیکند، اما سهم کارگر از حق بیمه افزایش مییابد.
بهارنیوز: سقوط درآمد باعث فرسایش اجتماعی میشود
بحران فقر در کنار بحرانهایی مانند بیکاری، بحران آب یا مهاجرت، میتواند ثبات اجتماعی را به خطر اندازد. وقتی مردم احساس کنند چیزی برای از دست دادن ندارند، هر تصمیم جمعی میتواند با واکنشهای غیرقابل پیشبینی روبهرو شود. امنیت اجتماعی وابسته به حداقلی از رفاه است و اگر این حداقل از بین برود، جامعه دیگر آرام نخواهد ماند. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در پایان اسفند ۱۳۹۴ خط فقر برای یک خانوار چهار نفره در تهران ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان تعیین شد و این نرخ تا سال ۱۳۹۷ ثابت ماند. در اسفند همان سال با افزایش ۲۵درصدی، خط فقر به حدود ۳میلیون تومان رسید. در سال ۱۳۹۷ حدود ۱۶درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق قرار داشتند که این رقم ناگهان به ۲۳درصد افزایش یافت.
پس از آن، در سال ۱۴۰۱ رکورد تازهیی در افزایش نرخ خط فقر ثبت شد. طبق آمار مرکز پژوهشهای مجلس، خط فقر متوسط کشوری در پایان سال ۱۴۰۰ برای یک خانوار چهار نفره حدود ۴.۵میلیون تومان بود که تنها در کمتر از شش ماه به ۷.۵میلیون تومان رسید.
با استناد به همین دادههای رسمی، تا پایان سال ۱۴۰۰ حدود ۲۵میلیون نفر زیر خط فقر زندگی میکردند. گزارش بانک جهانی درباره اقتصاد ایران نشان میدهد که تنها در سال ۲۰۲۵ بیش از ۲.۵میلیون نفر به جمعیت فقرا اضافه شده است. نسبت جمعیت زیر خط فقر با درآمد روزانه ۸.۳۰دلار از ۳۳.۲درصد در سال ۲۰۲۴ به ۳۵.۴درصد در سال ۲۰۲۵ رسیده و پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۶ با اضافه شدن حدود ۳میلیون نفر دیگر، نرخ فقر به ۳۸.۸درصد برسد... . علیرضا اشراق، اقتصاددان و استاد دانشگاه رشد ۱۲۰۰درصدی خط فقر در یک دهه، عملاً نشان میدهد که سیاستهای اقتصادی در کنترل تورم، افزایش تولید و حمایت از معیشت مردم شکستخوردهاند... . امانالله قرایی جامعهشناس و استاد دانشگاه، هشدار میدهد: بحران فقر در کنار بحرانهایی مانند بیکاری، بحران آب، یا مهاجرت، میتواند ثبات اجتماعی را به خطر اندازد. وقتی مردم احساس کنند چیزی برای از دست دادن ندارند، هر تصمیم جمعی میتواند با واکنشهای غیرقابل پیشبینی روبهرو شود.
بهارنیوز: پیامدهای انتقال آب از خلیجفارس به تهران
هزار کیلومتر مسافت برای نگهداری از تهران؛ بحران آب که مسأله تخلیه پایتخت را به شکلی جدیتر مطرح کرده بود، با راهحل انتقال آب از جنوب جایگزین شد. با این وجود صرف هزینههای این طرح مورد تردید است... سؤال اصلی این است که آیا خردمندانه هم هست که از خلیجفارس و دریای عمان آب بکشیم به کلانشهری همچون تهران که همین حالا با اضافهبار روبهروست؟ طبق بررسیهای اکولوژیکی انجام شده، دستکم میزان بارگذاری در تهران سه برابر آستانه ظرفیت تحمل آن است»... .
«همین حالا تهران با ۳۶سانتیمتر فرو نشست در جنوب غرب و ۲۵ تا ۳۰سانتیمتر در جنوب شرق روبهروست. تهران یکی از آلودهترین شهرهای ایران و منطقه است. هماکنون تعداد نزاع در هر ۱۰۰هزار نفر در تهران ۷۰۰۰ است و این شهر سومین شهر نزاعخیز جهان بهشمار میرود. علت آن است که فضاهای امنی در شهر تهران وجود ندارد و خدمات مناسبی به شهروندان تهرانی ارائه نمیشود».
بهار نیوز: بوی عیدی، بوی بیپولی، بدون لباس نو
هزینههای پایهٔ شب عید برای یک خانواده چهار نفره شامل «سبزیپلو با ماهی»، «پذیرایی نوروزی»، «خرید هفتسین»، «نظافت منزل» و «مایحتاج اصلی خانه» به حدود ۱۴میلیون تومان میرسد؛ یعنی چیزی نزدیک به ۷۰درصد از عیدی ۲۰میلیونی کارگران... . با احتساب قیمتهای فعلی بازار، تهیهٔ سبزیپلو با ماهی برای یک خانواده چهار نفره حدود ۹۳۰ هزار تومان تمام میشود. برنج ایرانی کیلویی ۲۸۰هزار تومان، سبزی پلویی کیلویی ۲۰۰هزار و ماهی قزلآلا حدود کیلویی ۳۰۰هزار تومان قیمت دارد. خانوادهای که در ایام عید سه کیلو میوه، دو کیلو آجیل، دو کیلو شیرینی و یک کیلو شکلات تهیه کند، باید حدود ۵میلیون تومان بپردازد. این یعنی یک دید و بازدید ساده هم بهسادگی فراهم نخواهد شد.
بهارنیوز: رزیدنتهایی که میسوزند
در سالهای اخیر خبرهای تلخ و پیدرپی از خودکشی پزشکان جوان، بهویژه رزیدنتها، جامعهٔ پزشکی و افکار عمومی ایران را تکان داده است. نامهایی که یکی پس از دیگری در شبکههای اجتماعی و رسانهها تکرار میشوند: رزیدنتهایی خسته، فرسوده و بیپناه که در سالهای اوج توانایی، پایان زندگی را انتخاب میکنند. این رخدادها دیگر استثنا نیستند؛ بلکه نشانهای از بحرانی ساختاری در نظام سلامت و در زیستجهان حرفهیی طبابت در ایراناند. افزایش این خودکشیها نه صرفاً رویدادی روانشناختی، بلکه مسألهای اجتماعی است؛ ... دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، بیش از یک قرن پیش نشان داد که خودکشی نه صرفاً نتیجهٔ بحران فردی، بلکه بازتاب گسستها و نابسامانیهای ساخت اجتماعی است. او سه نوع خودکشی را از هم متمایز کرد: خودکشی خودخواهانه، دگرخواهانه و آنومیک. اگر این سهگانه را بر وضعیت رزیدنتهای ایرانی منطبق کنیم، چهره پیچیده و چندلایهای از بحران نمایان میشود. … اما شاید بنیادینترین شکل خودکشی در میان رزیدنتها همان باشد که دورکیم آن را آنومیک نامید. وضعیتی که در آن قواعد و هنجارهای اجتماعی دچار آشفتگی و بیثباتی میشوند. سیستم درمانی ایران سالهاست درگیر تناقضهایی ویرانگر است. از یک سو، جامعه از پزشکان انتظار معجزه دارد؛ از سوی دیگر، دستمزدها، امکانات و شأن حرفهیی آنان در ابتدای کارشان کاهش یافته است. رزیدنتی که باید شبانهروز کار کند، طرح خود را در دورترین نقطه زندگی بگذارند و دریافتیاش از یک دلال خرده پای بیسواد کمتر. او در میانه بحران اقتصادی، فشار مهاجرت، درس سخت و دشوار و بیثباتی سیاستهای سلامت، احساس میکند نظامی که به آن اعتماد کرده، فروپاشیده است. به تعبیر دورکیم، در چنین شرایطی قواعد زندگی کارکرد خود را از دست میدهند، فرد نمیداند چه انتظاری از آینده دارد، و این بیجهتی، همان بستر خودکشی آنومیک است.
اگر دورکیم امروز در ایران بود، شاید میگفت: «این مرگها نشانه ضعف اخلاق فردی نیست، بلکه علامت زنگ خطر جامعهیی است که نظم، معنا و همبستگیاش را از دست داده است».
بهارنیوز: توان خانوارها در حال ضعیف شدن است، داوود سوری، اقتصاددان معتقد است که راهحل کوتاه مدتی وجود ندارد. اگر چه میتوان صرفهجویی را بهعنوان یک راهحل کوتاه مدت به مردم نشان داد اما در شرایطی این موضوع پذیرفتنی است که چشمانداز روشنی وجود داشته باشد.
امیرحسین خالقی اقتصاددان، معتقد است تنها راه برای کاستن شدت آسیبهای ناشی از همگرایی ابر بحرانها در سال آینده تصمیم شجاعانه در حوزه سیاست خارجی است؛ در غیر اینصورت، باید انتظار تورم بالای ۵۰درصد و... داشت... . .
ستاره صبح: برنامه هفتم قابلیت اجرایی ندارد
حسین مقصودی - نماینده پیشین سبزوار رئیسجمهور محترم اعلام کرد که برنامه پنج ساله هفتم توسعه قابلیت اجرایی ندارد. نویسنده دلایل آن را واکاوی میکند.
رشد ۸درصدی تحقق پیدا نمیکند، در حالی که طبق برنامه ۷ساله باید رشد ۸درصدی تحقق پیدا کند.
۲. در برنامه هفتم رشد بهرهوری ۲/۸درصد است در حالی که در بودجه پیشنهادی جدید، رشد بهرهوری کمتر از یک درصد است.
۳. در برنامه هفتم باید یک میلیون فرصت شغلی ایجاد شود. در نسخه پیشنهادی و اصلاحی دولت، یک میلیون فرصت شغلی را غیرقابل تحقق میداند.
۴. در برنامه پنج ساله مصوب، رشد صادرات غیرنفتی ۲۳درصد و رشد صادرات نفتی ۱۲درصد بود که در نسخه پیشنهادی دولت آن را غیرواقعبینانه میدانند.
۵. در برنامه مصوب پنج ساله هفتم، اعلام شده که سهم بودجه عمرانی باید طبق مصوبه مجلس ۲۵درصد افزایش پیدا کند که دولت در برنامه اصلاحی پیشنهادی، بهدلیل نبود منابع مالی و ارزی آن را قابل تحقق نمیداند.
ستاره صبح: آخرین جزئیات از فساد در مؤسسه مالی ملل؛ زیان روزانه ۶۷میلیارد تومان است!
ستاره صبح - مصطفی فروغی: مؤسسات مالی و اعتباری که با عنوانهای مذهبی مثل ثامنالحجج، نور و... پا به عرصه پولی و مالی کشور گذاشتهاند د عمل برخلاف ادعایشان که خدمت به محرومان و فرودستان بود دست در جیب مردم کردند و در بازار ارز، طلا، سکه، زمین، مسکن، خودرو وارد شدند که جیبشان را پر کردند و بخشی از اموال را به خارج از کشور انتقال دادند. این در دولتهای احمدینژاد رشد قارچگونه کردند و با ورود به بازار ارز، طلا، سکه، مسکن، خودرو و... بازارها را دچار نوسان و تلاطم کردند و به تورم و گرانی دامن زدند و پایه پولی کشور را افزایش دادند. در انتها ورشکست شدند و زیان آنها بر دوش دولت سوار شد.
وضع بهگونهیی حاد شد که دولت روحانی مجبور شد دست در جیب مردم کند و ۳۶هزار میلیارد تومان زیان انباشته مؤسسات مالی و اعتباری مثل ثامنالحجج، پدیده شاندیز و... را پرداخت کند. همچنین دولت روحانی در اقدامی دیگر بانکهای نظامی قوامین، انصار، مهر اقتصاد، حکمت ایرانیان و مؤسسه مالی و اعتباری کوثر را که بیش از ۱۳۰هزار میلیارد تومان زیان انباشته داشتند در بانک سپه ادغام کرد. گفتنی است که زیان روزانه مؤسسه ملل ۶۷میلیارد تومان است. ماجرا چیست؟
تراژدی دیگر اینکه روز اول آبان امسال بانک آینده با زیان انباشته بیش از ۵۰۰هزار میلیارد تومان منحل و در بانک ملی ادغام شد. … پرسش از بانک مرکزی، دستگاه قضائی، مجلس، دولت این است که چرا بر اساس گزارشهایی که در سالهای گذشته درباره تخلفات مؤسسه مالی و اعتباری ملل منتشر شد، چشمپوشی کردند تا خسارت بیشتر و زیان انباشته سنگینتر شود. البته اینکه بانک مرکزی این مؤسسه زیان ده و متخلف را در بانک دیگری ادغام نکرده است امری پسندیده است. انتظار این است که بانک مرکزی و دستگاههای نظارتی ورود پیدا کنند و اموال سیدامین جوادی را در کشور، جزیره کیش و خارج رصد و به خزانه برگردانند. پرسش این است که چگونه یک روحانی توانست از بالکن یک مغازه در مشهد که یک صندوق قرض الحسنه با ۵۰۰هزار تومان سرمایه اولیه به چنین ثروت بادآوردهای برسد و سهام غالب برج ۲۷طبقه زرین در شهرک غرب که ارزش هر متر آن نزدیک به ۳۰۰میلیون تومان است و خلاف مقررات ساخته شده را به دست آورد. …
سرمایه منفی
حال طبق اعلام رسمی مؤسسه ملل، نسبت کفایت سرمایه ملل در سال ۱۴۰۱، منفی ۹.۵۸درصد، در سال ۱۴۰۲ منفی ۱۱.۴درصد و در دوره سه ماهه نخست سال ۱۴۰۳ منفی ۱۱.۳۲درصد بوده است.
این در شرایطی است که با توجه به سرمایه ثبت شده یکهزار میلیارد تومانی این مؤسسه و زیان انباشته بیش از ۱۳هزار میلیارد تومانی، مؤسسه ملل مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت میشود (ماده ۱۴۱ قانون تجارت بیان میکند: اگر بر اثر زیانهای وارده، حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیأت مدیره مکلف است بلافاصله برای مجمع عمومی فوقالعاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقا شرکت بررسی و تصمیمگیری شود). بنابراین زیان مؤسسه ملل بیش از ۱۳ برابر سرمایه ثبت شد و با توجه به کفایت سرمایه منفی ۱۱.۳۲درصدی، ملل وضعیت بحرانی داشت که طبق بند ۱۳ اصل ۱۵۶ قانون اساسی وظیفهاش نظارت بود توجه نشد.
میزان بدهی مؤسسه ملل تا پایان بهار ۱۴۰۳ به بانکها به بیش از ۱۲هزار و ۵۰۰میلیارد تومان رسیده بود و در مجموع رقم کل بدهی مؤسسه ملل تا پایان خردادماه ۱۴۰۳به بیش از ۹۶هزار و ۵۵۰میلیارد تومان بوده است.
با این وجود این مؤسسه به فعالیت خود ادامه داده است. … . شورای عالی معماری و شهرسازی که یک نهاد حاکمیتی است و پس از کشوقوس فراوان و مستنداتی که توسط ساکنان برجهای عمران تکلار به این شورا ارائه شد، پس از بحث و تبادلنظر و استماع نظر «مؤسسه ملل» و «شرکت عمران تکلار» دو بار رأی به توقف ساخت این برج داد که مصوبه آن موجود است؛ اما این دو توانستند از دیوان عدالت اداری مجوز ادامه کار دریافت کنند و به ریش حدود ۱۰۰۰خانوار این مجتمع که اغلب از نخبگان کشور بهشمار میروند، بخندند.
عزت الله یوسفیان ملأ، عضو پیشین کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفتگو با ستاره صبح:
ستاره صبح: پرداخت بودجه به افراد و نهادهای غیرمفید خیانت است
عزت الله یوسفیان ملأ در رابطه با تخصیص بودجه به نهادها و سازمانهای ناکارآمد گفت: ما در موضوع بودجه در دولت و مجلس دچار رودرباستی شدهایم. گویی با برخی از افراد و نهادها تعارف داریم در حالیکه مسأله منافع ملی است. تا اینجا که هیچکدام از رؤسای جمهور نتوانستند بودجه این نهادها و مؤسسات را قطع کنند به عقیده من پزشکیان هم موفق نمیشود... بسیاری از این نهادها و مؤسسات را میتوان مخل امنیت ملی شناسایی کرد زیرا بهخاطر بودجهیی که میگیرند اقداماتی انجام میدهند که بعضاً به ضرر کشور تمام میشود. جوانانی که درس خواندهاند یا مهارتی دارند، ولی بیکار و بیپول هستند، میبینند که قشری صرفاً بهدلیل وصل شدن به منبع بودجه بدون هیچ عملکرد مثبتی زندگی مرفهی دارند این وضعیت باعث خشم جامعه است.
وزارت نیرو از ۷هزارمگاوات نیروگاه فرسوده در ایران رونمایی کرد:
جهان صنعت: اقتصاد برق در سراشیبی فرسودگی
«۷هزارمگاوات نیروگاه فرسوده با راندمان پایین»؛ این آخرین گزارش وضعیت نیروگاههای کشور بوده که یک مقام توانیر اعلام کرده است. در حالی که ایران با ناترازی برق در فصول پیک روبهرو بوده، یکی از ریشههای عمیق این گرفتاری در فرسودگی نیروگاههای حرارتی است... . متوسط عمر نیروگاههای حرارتی در ایران حدود ۳۰سال است. در این میان بیش از ۶۵درصد نیروگاهها کمتر از ۲۰سال سن دارند اما تقریباً ۲۰هزار مگاوات از ظرفیت حرارتی کشور در بازه سنی ۲۰تا ۴۰سال قرار دارد و بهگفته برخی منابع، حدود ۳۴۶۶مگاوات ظرفیت نیز بیش از ۴۰سال دارد. البته منابع دیگری هم تأیید میکنند که بخش زیادی از نیروگاههای بخار کشور بیش از ۳۰سال از عمرشان گذشته است.
جهانصنعت علل و پیامدهای گرایش مردم به خریدهای اعتباری را بررسی کرد:
جهان صنعت: معیشت قسطی
پویا اصلباغ
خریدهای اعتباری و اقساطی در ایران بهدلیل بحران اقتصادی و کاهش قدرت خرید جامعه افزایش یافته است.
نظرسنجیها نشان میدهد که ۶۳درصد از افراد در دو سال اخیر تجربه خرید اقساطی را داشتند. در گزارشها آمده که از سال۱۴۰۲ میزان خرید اقساطی و اعتباری در پلتفرمهای بزرگ حدوداً ۴۷۲درصد رشد داشته است.
علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره علل گسترش خرید اقساطی در جامعه تشریح کرد: دلایل دیگری هم در گسترش خرید اقساطی نقش داشته و یکی از این دلایل کاهش قدرت خرید بخشی از جامعه است. تولیدکننده نیز اگر کالای خود را نفروشد متضرر شده و چرخه تولید دچار رکود میشود. در شرایط رکود تورمی فعلی این ابزار کمک میکند بخشی از کالاها به فروش برسد زیرا برخی کالاها مانند یخچال جزو نیازهای ضروری بوده و مردم چارهای جز خرید ندارند. یکی دیگر از دلایل افزایش قیمت کالاهاست. تولیدکننده اگر کالای خود را با بهره اقساطی بفروشد ضرر نمیکند زیرا هزینه تولید هنگام ساخت کالا ثابت بوده و مصرفکننده نیز نیاز دارد. افزایش هزینههای زندگی از جمله مسکن، آموزش و درمان نیز سبب شده شرکتهای مالی وارد عرصه شوند. درمانهای اقساطی مانند درمانهای دندانپزشکی اکنون در بیلبوردهای شهری تبلیغ میشوند.
جهانصنعت پیامدهای جنگ بر اقتصاد کشور را بررسی میکند:
جهان صنعت: تابستان پرهزینه ایران
احسان کشاورز جنگ ۱۲روزه ایران و رژیمصهیونیستی شاید کوتاه بود اما اثراتش در اقتصاد ایران نهتنها ماندگار بلکه تشدیدشونده ظاهر شد... آنچه در ظاهر یک درگیری کوتاهمدت بود، در عمل نقطه چرخشی شد که اقتصاد ایران را از وضعیت «ثبات نسبی» وارد مرحله «نوسان عمیق» کرد... . خرداد – ماه آغاز جنگ- به نقطهای تبدیل شد که نظم شکننده شاخصها را بهتدریج برهم زد. در تورم، فشار قیمت خوراکیها از همان خرداد افزایش یافت؛ در تولید، کشاورزی و صنعت وارد فاز منفی شدند و در بازار ارز ثبات ظاهری جای خود را به موجی از انتظارات تورمی داد که ماه بعد فوراً آزاد شد.
تابستان اما نقطه اوج این تغییرات بود؛ جاییکه اثرات جنگ نهتنها آشکار بلکه تثبیت شد. تورم ماهانه از ۵/۳ تا ۸/۳درصد در تیر و شهریور جهش کرد و در مهر به ۵درصد رسید. تورم نقطهبهنقطه با عبور از ۴۱، ۴۲ و ۴۵درصد، در نهایت در مهرماه به ۶/۴۸درصد رسید؛ بالاترین رقم دو سال اخیر. نرخ دلار نیز در همان دوره مرزهای روانی را یکییکی شکست؛ ابتدا عبور از ۹۰هزار تومان، سپس جهش به ۱۰۰هزار تومان و در نهایت رسیدن به ۱۱۰هزار تومان در مهرماه. همزمان رشد اقتصادی تابستان نشان داد که سه بخش کلیدی -کشاورزی، صنعت و نفت- بهترتیب با افتهای ۳/۷، ۷/۱ و ۸/۱درصدی، زیر فشار ترکیبی جنگ، اقلیم و بیثباتیهای قیمتی تاب نمیآورند... . در بخش قیمتها، شاخص قیمت مصرفکننده در اردیبهشت به ۹/۳۳۶واحد رسید و تورم ماهانه ۷/۲درصد ثبت شد؛ رقمی که اگر چه بالا بود اما در مقایسه با ماههای پس از جنگ همچنان «قابلمدیریت» تلقی میشد. تورم نقطهبهنقطه نیز با ۷/۳۸درصد روندی نسبتاً باثبات داشت. رفتار گروههای کالایی نیز حاکی از آن بود که موتور اصلی تورم در این دوره، نه خوراکیها بلکه کالاهای غیرخوراکی و خدمات بودند؛ وضعیتی که معمولاً نشاندهنده فشارهای هزینهای کمتر بر اقشار کمدرآمد است... بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، رشد خرداد تنها ۱/۰درصد و رشد بدون نفت منفی ۲درصد برآورد شد. سهم فعالیتها از این رشد ناچیز گویای وضعیت شکننده اقتصاد بود:
– کشاورزی: منفی ۳/۵درصد
– صنایع و معادن: منفی ۲/۶درصد
– نفت: مثبت ۲/۹درصد
– خدمات: مثبت ۳درصد
این الگو نشان میداد که دو بخش مولد -کشاورزی و صنعت- در خرداد تحت فشار شدید قرار گرفتهاند درحالیکه خدمات بهتنهایی رشد را در محدوده صفر نگه داشته است... تابستان۱۴۰۴ در مجموع فصلی بود که اقتصاد ایران را از «فاز احتمال بحران» وارد «فاز تحقق بحران» کرد؛ فصلی که در آن نهتنها شاخصها بلکه رفتار بازارها نیز تغییر و سرعت این تغییرات، مسیر ماههای بعد را تعیین کرد... . ، اقتصاد ایران در تابستان وارد مرحلهای شد که میتوان آن را «شیب تند تورمی» نامید؛ مرحلهای که طی آن، سرعت افزایش قیمتها از روند عادی فاصله گرفت و بهشکلی کمسابقه تشدید شد. در اردیبهشت، تورم ماهانه ۷/۲درصد و تورم نقطهبهنقطه ۷/۳۸درصد بود؛ اعدادی بالا اما قابل مدیریت. خرداد با تورم ماهانه ۳/۳درصد و نقطهبهنقطه ۴/۳۹درصد همچنان نشانههایی از ثبات نسبی داشت اما افزایش ۹/۴درصدی قیمت خوراکیها در همین ماه نشانهای از تغییر انتظارات بود.
«آرمان ملی» چالشهای اقتصادی دولت را تحلیل میکند
آرمان ملی: پاستور در مارپیچ بودجهنویسی
چالشی که از ترکیب محدودیتهای ساختاری اقتصاد، فشار نهادهای ذینفوذ و البته شرایط بیرونی بهویژه تحریمهای آمریکا شکل گرفته است... . یکی از مهمترین مشکلات، سهمخواهی نهادهای مختلف از دولت است. نهادهایی که بعضاً پشتوانه قانونی یا ساختاری قدرتمندی دارند و بودجه آنها خارج از اختیار کامل دولت تعیین میشود. این وضعیت باعث میشود فضای مانور دولت در اولویتبندی هزینهها کاهش یابد و بخش قابل توجهی از منابع، پیش از آغاز فرآیند بودجهریزی، عملاً قفل شده باشد. در نتیجه، دولت برای تأمین هزینههای جاری خود ناچار میشود به شیوههای ناپایدار همچون استقراض، انتشار اوراق یا برداشت از منابع صندوقها متوسل شود. افزون بر این، ساختار اقتصادی ایران با مشکلاتی همچون وابستگی بالا به درآمدهای نفتی، ضعف نظام مالیاتی، ناکارآمدی در مدیریت شرکتهای دولتی و رشد بالای هزینههای جاری روبهرو است... مهرداد لاهوتی، نماینده مجلس و عضو کمیسیون اقتصادی: برنامه هفتم توسعه بهنوعی چراغ راه دولت محسوب میشود ولی در این مورد بنا بر استناد به گزارشهای نهاد ریاستجمهوری برخی از هدفها از جمله رشد اقتصادی ۸درصدی یا ایجاد یک میلیون شغل بهنتیجه نخواهد رسید... کسری بودجه چون قابل تأمین نیست از محل تخصیص هزینههای عمرانی کسر میشود. کاهش هزینههای جاری دولت یکی از مهمترین مواردی است که در بودجه سال آینده پیشبینیهایی انجام خواهیم داد... علی مطهری، نایبرئیس ادوار مجلس و فعال سیاسی اصولگرا در واکنشی که رسانه دولت آن را منتشر کرده، نوشت: «اصل بدیهی درباره دخل و خرج مالی یکساله کشور، این است که بودجه باید مبتنی بر عملکرد باشد. سنجش برونداد و اثربخشی هر دستگاه دولتی کار پیچیدهای نیست، زیرا شاخصهای ارزیابی عملکرد در هر حوزه مشخص است. به همین دلیل، انتظار از دولت این است که با شجاعت و استقامت در برابر فشارها یا سازمانهایی که مقابل این اصلاح مقاومت میکنند ایستادگی کند و صرفاً صلاح مردم و کشور را مدنظر قرار دهد. پشتیبانی مردم بزرگترین سرمایه دولت در این مسیر است. امروز افکار عمومی هم بر این باور است که منابع کشور نباید صرف مجموعهها و کارهایی شود که بازدهی لازم را ندارند. حذف یا کاهش این ردیفها در بودجه، یکی از راههای مؤثر برای جبران کمبود اعتبارات است زیرا منابع آزاد شده میتواند در بخشهای عمرانی، کالاهای اساسی و سایر حوزههای ضروری هزینه شود».
آرمان ملی: مهر تأیید بازوی پژوهشی مجلس بر عملکرد نفت در برنامه هفتم
کارنامه درخشان وزارت نفت در اجرای تکالیف برنامه هفتم توسعه در سال نخست در حالی بهدست آمده که تنها ۲۲درصد منابع مالی مورد نیاز برای اجرای این تکالیف محقق شده است. بهگفته وزیر نفت از ۲۷میلیارد دلار پیشبینی شده فقط ۵.۵میلیارد دلار تأمین شده است. وی همچنین تصریح کرده که بنا بر برآوردهای کارشناسی، تحقق کامل اهداف برنامه هفتم توسعه در بخش نفت، نیازمند تأمین حدود ۱۹۰میلیارد دلار منابع مالی است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در پایان تأکید کرده است که مقایسه وضعیت تولید و مصرف نفت و گاز کشور نشان میدهد «تولید» به نسبت ذخایر، جمعیت و صنعت کشور در سطح مطلوبی قرار دارد، اما در «مصرف»، شاخصها عموماً از متوسط جهانی ضعیفتر است
آرمان ملی: فراز و نشیبهای اقتصاد ایران در چهار دهه اخیر
اقتصاد ایران پس از انقلاب را میتوان به چهار دوره اصلی تقسیم کرد: دهه اول (۱۳۵۸-۱۳۶۷ شمسی، معادل ۱۹۷۹-۱۹۸۸ میلادی) که با انقلاب و جنگ تحمیلی همراه بود؛ دهه دوم (۱۳۶۸-۱۳۷۷) دوره بازسازی و اصلاحات اولیه؛ دهه سوم (۱۳۷۸-۱۳۸۷) دوران رشد نفتی؛ و دهه چهارم (۱۳۸۸ به بعد) عصر تحریمها و رکود. این تقسیمبندی بر اساس رویدادهای کلیدی و شاخصهای اقتصادی شکل گرفته است. اقتصاد ایران با شوکهای عمیقی مواجه شد. انقلاب منجر به مصادره اموال بخش خصوصی، فرار سرمایه (حدود ۳۰-۴۰میلیارد دلار) و خروج نیروی متخصص گردید. جنگ ایران-عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷) نابودی زیرساختهای نفتی را به همراه داشت و تولید نفت از ۶ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۲ میلیون سقوط کرد. طبق دادههای بانک جهانی، GDP واقعی در سالهای ۱۳۵۸-۱۳۶۰ حدود ۲۰درصد افت کرد و تا ۱۳۶۷، سرانه GDP ۳۵ درصد کمتر از سطح پیش از انقلاب (۱۹۷۷) بود. تورم به بیش از ۲۰درصد رسید و بیکاری دو رقمی شد. با این حال، بخش کشاورزی با سیاستهای حمایتی، رشد ۴-۵درصدی داشت و خودکفایی در گندم آغاز شد. هاشم پسرانف اقتصاددان این دوره را“ بحران هویتی اقتصاد ”توصیف میکند و معتقد است که دخالتهای دولتی بیش از حد، مانند ایجاد نهادهای موازی (بنیادها و شرکتهای دولتی)، ریشههای ناکارآمدی را کاشت... پایان جنگ در ۱۳۶۷ و افزایش قیمت نفت (بهدلیل بحران خلیجفارس) به بازیابی کمک کرد. GDP از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱ رشد متوسط ۵درصدی داشت و درآمد سرانه به حدود ۲۵۰۰دلار (ثابت ۲۰۱۰) رسید. سیاستهایی مانند خصوصیسازی محدود و جذب سرمایه خارجی، اجرا شد، اما کسری بودجه و چاپ پول تورم را به ۴۹درصد در ۱۳۷۴ رساند. صادرات غیرنفتی ۲۰درصد افزایش یافت، اما وابستگی به نفت همچنان ۸۰درصد درآمدهای ارزی را تشکیل میداد. پسران این دهه را“ فرصت از دست رفته“ مینامد و تأکید دارد که عدم جداسازی اقتصاد از درآمدهای نفتی، اقتصاد را آسیبپذیر نگه داشت... . در دهه سوم (۱۳۷۸-۱۳۸۷)، اقتصاد ایران اوج گرفت. …
پسران این دوره را“ رشد ظاهری ”میداند و هشدار میدهد که عدم اصلاح ساختاری، مانند خصوصیسازی واقعی، بذر رکود آینده را کاشت. دهه چهارم (۱۳۸۸ به بعد) با تشدید تحریمها (بهویژه پس از ۲۰۱۰ و خروج آمریکا از برجام در ۱۳۹۷) روبهرو شد. GDP سرانه از ۷۰۰۰دلار به حدود ۵۰۰۰دلار (۲۰۲۲) افت کرد و رتبه جهانی ایران از ۳۶ به ۱۰۸ سقوط نمود. تورم مزمن به ۴۰-۵۰ درصد رسید (شاخص فلاکت ۵۲درصد در ۱۴۰۲) و بیکاری جوانان به ۲۵درصد افزایش یافت. ورشکستگی ۴۰هزار کارخانه در دهه ۱۳۹۰ رخ داد و فقر ۹.۵میلیون نفر را فرا گرفت. با وجود رشد ۴ درصدی GDP در ۱۴۰۱ بهدلیل صادرات نفت، اقتصاد همچنان در رکود تورمی است. پسران اخیراً (۲۰۲۳) ابراز نگرانی از“ ابر تورم قریبالوقوع“ کرده و سیاستهای پولی ناکارآمد را مقصر میداند... . اقتصاد ایران در این چهار دهه با چالشهای ریشهداری روبهرو بوده که رشد پایدار را مختل کرده است. نخست، وابستگی به نفت: ۷۰-۸۰درصد درآمدهای ارزی از نفت تأمین میشود، که نوسانات قیمت (مانند سقوط ۲۰۱۴) رکود را تشدید میکند. دوم، تحریمهای بینالمللی: از ۱۳۵۸ تاکنون، تحریمها دسترسی به فناوری و بازارهای جهانی را محدود کرده و هزینههای مبادلات را ۳۰درصد افزایش داده. سوم، تورم و بیثباتی پولی: چاپ پول برای جبران کسری بودجه (سه برابر ۲۰۰۸ در ۱۴۰۲) تورم را به ۵۰درصد رسانده و قدرت خرید خانوارها را ۴۰درصد کاهش داده. چهارم، فساد و ناکارآمدی نهادی: نهادهای فرادولتی (مانند بنیادها) با معافیتهای مالیاتی، شفافیت را مختل کرده و ۲۰-۳۰درصد منابع را هدر میدهند. پنجم، بیکاری و نابرابری: نرخ بیکاری ۱۲درصدی (۲۵درصد برای جوانان) و افزایش ضریب جینی به ۰.۴۲، منجر به فقر ۳۰درصدی (۴۰میلیون نفر در معرض) شده. ششم، فرار مغزها و سرمایه: خروج سالانه ۱۵۰هزار متخصص و ۵۰میلیارد دلار سرمایه، پتانسیل انسانی را تضعیف کرده. این مشکلات، طبق پسران، ریشه در عدم اصلاحات ساختاری دارند و بدون رفع آنها، رشد پایدار ناممکن است.
جوان: «نظارت» گمشده در زنجیره توزیع
وحید عظیمنیا مجموع بحث سیاست ارزی کشورمان تقریباً حول یک نقطه کور یعنی «زنجیره توزیع» میچرخد و طبعاً تا زمانی که زنجیره شفاف نشود، ارز تخصیصی بهصورت کامل در سفره مردم احساس نمیشود
قدرت خرید کارگران در یک دهه سقوط کرد/ از ۹۵کیلو برنج در سال ۹۴ تا ۳۱کیلو در ۱۴۰۴
خبرآنلاین: برنج از سفره کارگران پر کشید / قیمت برنج ۴۰برابر شد / قدرت خرید کارگران به یکسوم رسید!
تازهترین آمار نشان میدهد قیمت برنج ایرانی درجهیک در مهر ۱۴۰۴ نسبت به سال گذشته دو نیم برابر شده است... . تازهترین دادههای رسمی مرکز آمار ایران از مهرماه ۱۴۰۴ نشان میدهد متوسط قیمت برنج ایرانی درجهیک در بازار خردهفروشی به حدود ۳۳۰هزار تومان رسیده؛ در حالیکه همین رقم در مهر سال گذشته حدود ۱۳۰ هزار تومان بود. یعنی در فاصله دوازدهماهه، قیمت این کالای اساسی تقریباً دو و نیم برابر شده است... . رضا کنگری، رئیس اتحادیه بنکداران مواد غذایی، …
در سال ۱۳۹۴، بر اساس دادههای بانک مرکزی، میانگین قیمت هر کیلو برنج ایرانی ممتاز حدود ۷هزار و ۵۰۰تومان و برنج خارجی حدود ۴هزار تومان بود. به بیان ساده، قیمت برنج ایرانی طی ده سال بیش از ۴۰برابر و قیمت برنج خارجی حدود بیستو چهار برابر شده است. در همان سال، حداقل حقوق کارگران حدود ۷۱۲ هزار تومان بود؛ با این رقم، یک خانوار میتوانست نزدیک به ۹۵کیلو برنج ایرانی خریداری کند. اما در سال ۱۴۰۴، با حداقل حقوق ۱۰میلیون و ۳۹۰هزار تومان همین خانواده فقط قادر به خرید ۲۷ تا ۳۱ کیلو برنج ایرانی است... طی ده سال گذشته حداقل دستمزد حدود ۱۲برابر رشد کرده، قیمت برنج ۴۰برابر افزایش یافته است. در نتیجه، سهم برنج از سبد مصرفی خانوارها بهشدت کاهش یافته و بسیاری از مردم ناچار به حذف یا جایگزینی آن شدهاند... .