بیستم فروردین ۱۳۹۷در هیأت دولت آخوند روحانی، جلسه فوقالعاده ستاد اقتصادی تشکیل میشود تا به مشکلات اقتصادی شامل تورم و گرانی اجناس و قیمت ارز و سایر مسائل رسیدگی شود. از این جلسه موجودی بهنام «ارزجهانگیری» در میآید که از روز تولد تا حالا کسی مسئولیت خلق آنرا به عهده نگرفته است چون خودش تبدیل به یکی از مشکلات کلان اقتصادی شده است. پس از همه این سالها تنها دلالان و وارداتچیهای وابسته به باندهای حاکم بر اقتصاد کشور سود بردهاند و ملت را بیشازپیش به وادی فقر و فلاکت روانه کردهاند.
اسحاق جهانگیر نماینده باند اصلاحطلبان در دولت آخوندی روحانی که به نامش خلق چنین پدیدهیی ثبت شده است، اکنون در برابر راهحل مقابله با تورم و گرانی کمرشکن میگوید: «دعاکنید»!
دزدانی که گردن نمیگیرند
اصطلاحی در بین سارقان و خلافکاران رایج است که هر وقت گیر افتادند، اصل ماجرا را حاشا میکنند و «گردن نمیگیرند». خمینی و باند تبهکاری که انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران را غصب کردند همین شیوه را بکار میبرند. تصمیمات مهمی برای حیات و زندگی مردم ایران میگیرند ولی در مقام پاسخگویی از پیآمد های فاجعهبار آنها و تلف شدن جان و مال میلیونها تن از ملت ایران، چیزی را «گردن نمیگیرند». نمونه ارز جهانگیری مثال گویایی از این شیوهٔ مکارانه و دجالگرانه است.
روایت تصمیمگیرندگان از دلار ۴۲۰۰ تومانی
آنهایی که از چند و چون جلسه ستاد اقتصادی بیست فروردین۱۳۹۷ اطلاع دارند بخشی از داستان را رسانهیی کردهاند. تسنیم (۵شهریور۹۹) شرحی بر این ماجرا دارد که خلاصه آن این است که: «دلار ۴۲۰۰تومانی یا دلارِ جهانگیری از همان ابتدا با انتقادهای فراوانی همراه بود و بعد از گذشت چند سال از شب معروف رونماییِ دلار جهانگیری هنوز هم دولتیها سعی دارند از زیر بار مسئولیت و پذیرش تبعات آن شانه خالی کنند. تقریباً اکثر افرادی که در آن جلسه حضور داشتند بعداً در مصاحبههایی اعلام کردهاند که مخالف دلار ۴۲۰۰تومانی بودند ولی در جلسه تصمیم جمع به تصویب نهایی رسیده است. اما روحانی روایت جدیدی از جلسه معروف تصمیمگیری برای دلار ۴۲۰۰تومانی مطرح و اعلام کرد که مخالف تعیین دلار ۴۲۰۰تومانی بوده است ولی چون تمام اعضای جلسه موافق بودند در نهایت مصوب شد... اظهارات روحانی نشاندهنده آن بود که ایشان احتمالاً سعی داشته است مسئولیت را از دوش خودش بردارد و این موضوع را تا حدی به جهانگیری و سیف نسبت دهد».
داستان کی بود؟ من نبودم، در این ماجرایی که در عمل منجر به غارت میلیاردها دلار از سرمایه ملی و فوران قیمت کالاها و اجناس مورد نیاز مردم شد، همچنان ادامه دارد. حضرات سیاستگذار همچنان «گردن نمیگیرند» جالب اینکه پس از آشکار شدن بینتیجه بودن این تصمیم غلط، ارگان «سازندگی»، حزب متبوع جهانگیری اذعان کرد: «نزدیک به دو سال و چند ماه از تولد دلار ۴۲۰۰تومانی گذشته و حلقه منتقدان این سیاست در حال تکمیل شدن است. دولتی که قرار بود از سال۹۳ فضا را برای تکنرخی کردن ارز فراهم کند، در نهایت تن به نرخ ۴۲۰۰تومانی برای دلار داد و تا مدتها آن را بهعنوان تنها نرخ دلار در بازار داخل بهرسمیت شناخت. اما این بهرسمیت شناختن یکطرفه دوامی نداشت، چرا که چند ماه بعد ارز نه یک نرخ و دو نرخ، بلکه سه نرخ را به خود دید که هر سه هم از سوی دولت پذیرفته شده بود» (کیهان. ۱۶تیر ۱۳۹۹).
فساد سارقان و تهی شدن سفرهها
از سال۱۳۹۷ تابحال بهنام مستضعفان و مردم محروم، میلیاردها دلار ارز بیزبان را به دوستان، هم باندیها و آقازادههای کراواتی واردکننده کالاهای اساسی بخشیدند. آنها یا کالایی وارد نکردند و ارزها را بالا کشیدند و یا اجناسی وارد کردند و به قیمت بازار به مردم تحمیل کردند و صد جور کلک و حقه دیگر سوار کردند تا سفرههای مردم تهیدست خالیتر از پیش گردد. فقط یک سال پس از اجرای تصمیم ارز۴۲۰۰ تومانی قیمت کالاهای وارداتی دوبرابر شد و میلیونها خانوار به زیر خط فقر کشیده شدند. دهها پروند فساد در دادگاهها آمد و رفت و چند سلطان بیقشون را به نمایش گذاشتند اما قیمت اجناس ضروری باز هم بالا و بالاتر رفت.
جهانگیری: برای کاهش قیمتها دعا کنید
در آستانه قیام آبان ماه ۱۳۹۸ و سالگرد کشته شدن صدها تن از جوانان دلیر این میهن، رژیم آخوندی به نهایت افلاس و درماندگی رسیده است. صدای درد و رنج مردم نیز از همه سو شنیده میشود از راهروهای بیمارستانها برای نجات جان بیمارانشان در اثر بلای کرونا تا انبوه اجساد در غسالخانه ها. از نبودن عامدانه انسولین و داروهای معمولی گرفته تا بالا رفتن یکشبهٔ قیمت روغن؛ [تازه اگر یافت شود].
میلیونها خانوار نیازمند قرصی نان و یا سرپناهی در گوشه زاغهها و حاشیه شهرها... حالا جهانگیری معاون آخوند روحانی به صحنه میآید و به جای ارائه راهحلی که از روز اول بنیانگذاری نظام ولایت فقیه، وجود خارجی نداشته است، تنها توصیه میکند، برای کاهش قیمتها دعا کنید!... پس از این اظهارات وقیحانه که چون خنجری به پهلوی هر ایرانی باشرفی فرو میرود، سیل اعتراضات و واکنشهای خشمگینانه از هر سو بلند میشود و سؤال این میشود که پس چه کسی باید مسئولیت تصمیمات و سیاستگذاریهای فاجعهبار و خانمان برانداز را بپذیرد؟! ...
از استخاره تا دعا کردن برای عبور از بحرانها
روزگار نه چندان دوری باند اصلاحطلبان قلابی و بنفشیهای دو زیست، جناح رقیب را مسخره میکردند که برای رفع مشکلات کشور به «استخاره» متوسل میشوند اما حالا پاسخ آن طعنه را طرف مقابل با لجن مال کردن دعاخواهیهای طرف مقابل میدهد.
«راهکارهای مدیریتی دولت روحانی این روزها بیش از هر زمان دیگری با ماوراءالطبیعه، دعا و نفرین نسبت پیدا کرده است. گویا دولتی که روزگاری نهچندان دور شیوه حکمرانی خود را مبتنی بر روشهای نوین مدیریتی میدانست و رقبای سیاسی خود را متهم به اداره کشور با استخاره میکرد، حالا خود در واکنش به هر ضعف و بحرانی تنها نسخه دعا و نفرین میپیچد» (وطن امروز. ۸آبان۹۹).
این رو دروییهای جناح های متخاصم البته دردی از مردم دوا نخواهد کرد اما رویکرد حاکمان فریسی مشرب و استکبار ستیزان پوشالی را برملا میسازد. مدعیان میگویند: «تجویز نسخه دعا برای کاهش نرخ اجناس از سوی جهانگیری در حالی است که روحانی نیز در ماههای اخیر تنها نسخه خود برای مواجهه با وضعیت نامطلوب فعلی را «نفرین واشنگتندیسی» یافته و در اظهاراتی عجیب گفته بود: «مردم اگر میخواهند برای کمبود و مشکلات لعن و نفرین کنند، آدرس آن کاخسفید در واشنگتن است و کسی آدرس اشتباه به آنها ندهد. برخی به خاطر منافع غلط گروهی و باندی به مردم آدرس غلط ندهند... ارجاع نقدها به قضا و قدر، دعا، نفرین و... این روزها تبدیل به یک سنت ثابت سیاسی از سوی رئیس دولت و دیگر دولتمردان شده است» (همان منبع)
شاخصهای اقتصادی درد آفرین
در هنگامه جنگ و دعوای باندهای متخاصم رژیم آخوندی آنچه در زندگی واقعی مردم اثرات مخرب خود را بهنحو درد آفرینی به جا گذاشته است، وضعیت معیشت و سلامت ایشان است. چنانچه شاخصهای معمول اقتصادی برای سنجش این اوضاع را در نظر بگیریم متوجه خواهیم شد که درخواست استخاره و دعای کارگزاران رژیم بهعنوان راهحلهای عوامانه چه آینده تیرهای را در پیش چشم میگذارد. بهعنوان مثال سه شاخص رشد پایه پولی، نقدینگی و تورم، نشان میدهند در طول سالهای گذشته و بهخصوص در دوران ائتلاف بنفشها و اصلاحطلبان قلابی چه به روز مردم آمده است. در آمارهای رسمی آمده است «شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در مهرماه امسال به ۲۶۰.۳ واحد رسید که نسبت به پایان سال گذشته ۳۰.۵ درصد رشد کرده است. این میزان رشد تورم در هفت ماه نخست سال جاری در ۴دهه اخیر در کشور بیسابقه است و سال۹۹ را باید متورمترین سال تاریخ پس از انقلاب نامید. از ابتدای دولت روحانی تا خرداد امسال ۲۸۷هزار میلیارد تومان بر حجم پایه پولی در کشور افزوده شده و از ۹۵.۸ هزار میلیارد تومان به ۳۸۳هزار میلیارد تومان رسیده است؛ به عبارت دیگر پایه پولی در دولت روحانی ۴برابر شده یعنی ۷۵درصد پایه پولی در دولت روحانی ایجاد شده است. در طول دولتهای یازدهم و دوازدهم ۲۳۷۵هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید در اقتصاد کشور ایجاد شده و حجم نقدینگی نسبت به پایان دولت دهم ۶برابر شده است؛ به عبارت دیگر ۸۳درصد حجم نقدینگی فعلی در اقتصاد کشور در دولت روحانی ایجاد شده است» (عصر ایرانیان. ۸آبان۹۹).
با این شرایط دیگر از منفی شدن تراز بازرگانی در شش ماه سال۱۳۹۹ میگذریم که به بیش از ۳میلیارد دلار رسیده است و یا نرخ رشد اقتصادی که همچنان منفی است.
سو استفاده از «دعا» به جای مسئولیت پذیری
در نظام ولایت فقیه دیگر موضوع و عنوانی نیست که به بنبست نرسیده باشد و کارگزارانش همچون مؤسس این نظام از شعائر و قالبهای دینی برای عوامفریبی سوءاستفاده نکرده باشد. برای نمونه مدتی پیش شهردار تهران به جای ارائه عملکردش درباره آلودگی هوا گفته بود: «دعا کنید باران بیاید یا بادی بوزد» و یا «رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در خصوص آمادگی شهر تهران در برابر زلزله گفته است: «دعا کنید در تهران زلزله نیاید برای زلزله بالای ۷ ریشتری مشکل قبر هم داریم! بنا بر اعلام سازمان مسئولان بهشت زهرا تعداد قبور حدود ۲۵هزار قبر پیشبینی شده است اما کافی نیست» (آفتاب یزد. ۸آبان۹۹).
گردنتان گرفته خواهد شد
اینگونه سخن گفتن و از خود سلب مسئولیت کردن در مقام پاسخگویی اما در کار سرقت اموال و داراییهای مردم از منابع زیر زمینی و روی زمین آن در وقت اختیار داشتن، جز به انتها رسیدن همه ظرفیتهای یک نظام پوسیده نیست. همان جهانگیری که اختیار دارد نرخ ارز را تعیین کند در وقت پاسخگویی مدعی است که حتی منشی خو د را نمیتواند تغییر دهد و میگوید: «من تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم... در واقع موضوعی که نسبت به جهانگیری وجود دارد این است که چرا او دست کم چهار سال در قدرت باقی ماند و همه این مدت نیز اعلام کرد اختیاری ندارد! اساساً حضور فردی در موقعیت حساسی مانند معاون اولی بدون اختیار چه منافعی میتواند داشته باشد؟ (فارغ از منافع شخصی!)» (آفتاب یزد۸آبان۹۹)
آری؛ مردم در بدترین شرایط متصور در تاریخ معاصر ایران به سر میبرند. آنقدر اوضاع معیشتی و بهداشتی و کار و سرپناه و آیندهشان در این نظام ارتجاعی تیره و تار است که کارگزاران درس خوانده در مکتب خمینی برای خلاصی از پاسخگویی به استخاره و دعاگویی پناه بردهاند.
البته مردم محروم دعا میکنند اما دعایی همراه با خیزش و قیام علیه دینفروشان و غارتگران حاکم؛ دعایی در حین کارزار و نبرد در برابر ستم و ارتجاع و دجالگری.