نسبت نظام ولایت مطلقه فقیه با موضوعی به نام برنامه و رشد و توسعه، رابطه جن و بسم الله است. آنهم از نوع جنی که باعث آزار و اذیت مردم میشود. رژیم آخوندی چهل سال است که چنان رنج و عذابی به خلق ستمزده وارد نموده که هیچ شیطانی قادر به انجامش نبوده است. آخرین آن هم تصویب کلیات برنامه هفتم توسعه کشور از سوی مجلس است که آه از نهاد هر آشنایی با برنامه و رشد و توسعه درآورده است.
«بحث درباره برنامه هفتم توسعه در حالی مطرح است که نوبت مهاجرت نخبگان به پزشکان رسیده است. یعنی آن که در حال ریختن آب در ظرفی هستیم که ته آن آبکش است و هیچ آبی را در خود حفظ نمیکند. مدیرانش خود را سرگرم کلیات بیمعنا میکنند. هر چند نام این کلیات بیحاصل را «برنامه پنج ساله توسعه» بگذارند» (هم میهن۴مهر ۱۴۰۲)
پس از پایان برنامه شکستخورده ششم و با انتصاب آخوند رئیسی از سوی خامنهای قرار بر این شد که تا آماده شدن برنامه هفتم این دولت، برای دو سال دیگر برنامه ششم ادامه داشته باشد. همین تصمیم خودش گویای بیخاصیت بودن برنامه در این رژیم است. چطور میشود برنامهای که ۱۰ درصدش هم اجرایی نبوده است ۲ سال دیگر تمدید شود! طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، تنها ۹ درصد برنامه ششم اجرایی شده است!
قطع امید از برنامه هفتم
«مرکز پژوهشهای مجلس خیلی زود از هفتمین برنامه توسعه ایران «قطع امید» کرده و میگوید: «با توجه به اینکه فقط ۹ درصد از احکام قانون برنامه ششم بهصورت کامل محقق شدهاند، میتوان انتظار داشت که میزان تحقق برنامه هفتم نیز مشابه برنامههای گذشته باشد... «واقعبینانه نبودن»، «عدم تأمین منابع مالی» و «عدم تناسب با ظرفیتهای کشور» در برنامه ششم دیده میشد و حالا در برنامه هفتم توسعه نیز همین روال تکرار شده است» (اعتماد۵مهر۱۴۰۲).
تکرار رشد ۸ درصدی در برنامه هفتم، در حالی که متوسط رشد سالانه اقتصاد ایران تا سال ۱۴۰۰ برابر با منفی نیم درصد بوده است. یا رشد اشتغال ۳.۵ درصدی در صورتی که میانگین رشد اشتغال کشور تا سال ۱۴۰۰ حدود ۸ دهم درصد بوده است، یا پیشبینی بهرهوری، تا ۲.۸ درصد، در حالی که تا سال ۹۹ معادل منفی ۸ دهم درصد بوده است. یا رشد ۱۳.۸ درصدی نقدینگی در زمانی که هماکنون بیش از ۳۰ درصد است، تکرار خیالبافیهاست. در نهایت مرکز پژوهشهای مجلس آخوندی اعتراف کرده است برنامه هفتم، بهمعنای واقعی «برنامه توسعه کشور» نیست!
بههرحال کلیات برنامه هفتم با هرجنگ و نزاعی که بین دولت و مجلس بر سر محتوای آن درگرفت، مورد تصویب قرار گرفت. هر چند برخی از اعضای کمیسیون تلفیق افشا کردند که هیأترئیسه کمیسیون در مصوبات کمیسیون دست بردهاند و تغییراتی با منظور خاص صورت گرفته است. دولت آخوند رئیسی از حالا دست پیش گرفته است که لایحه دولت در مجلس تغییرات عمدهای کرده است و دیگر لایحه محسوب نمیشود و دست پخت (طرح) مجلس است! اما گفته میشود قالیباف و رئیسی بده بستانهایشان را انجام دادهاند. در بررسی جزییات لایحه هم باندهای غالب و مغلوب و مافیای سپاه و بیت خامنهای فرصت دارند تا هرکس به سهم خودش از داراییها و سرمایههای مردم تهیدست و فلاکتزده ایران، جیب و کاسهاش را پر کند.
تدوین برنامه هفتم توسعه با لابیگری دستگاهها
صدای اعتراض و شکایت جریانهای ناهمسو با باند غالب هم البته پژواکی ندارد. یک عضو کمیسیون برنامه مجلس آخوندی میگوید: «معمولاً تدوین و بررسی برنامههای بلندمدت (نظیر برنامه هفتم توسعه) در ایران درگیر بازی سیاسی، سهمخواهی و لابیگری دستگاهها میشود» (تابناک ۴مهر۱۴۰۲).
این دستکاریها و سهمخواهیها تا آنجا پیش رفته است که رئیس سازمان برنامه و بودجه میگوید «۲۰ هزار هزار میلیارد تومان بار مالی جدید به دولت تحمیل شده است و اگر لایحه برنامه به این شکل تصویب شود، به هیچوجه برای دولت قابل اجرا نیست» (همان).
بی انصافی در حق مغولان نکنیم!
اول مهر سالروز تهاجم مغولان وحشی و بیاباننشین به ایران است. همانها که آمدند و کشتند و خوردند و ویران کردند و... اما نرفتند و تا قرنها بر ایران حکومت کردند. کار به کجا کشیده است که فاشیسم مذهبی با حمله مغولان مقایسه میشود!
در این مورد روزنامه هم میهن با کنایه از وضعیت امروز جامعه ایران و سرکوب دانشگاه و استاد و دانشجو و در زمانی که کلیات برنامه هفتم تصویب گردید، نوشته است:
«اگر به برآیند تاریخی حاکمیت مغولها بر ایران نگاه کنیم، آنگاه درمییابیم که اتفاقاً دوره ایلخانان مغول زمان مستعدی برای بسط دانش عقلی در ایران شد. ایلخانان مغول نهتنها دشمنان دانش نبودند، بلکه اتفاقاً مشی مدارا و توسعه علمی را در دستور کار خود قرار داده بودند... بنابراین میشود گفت که حکمرانی مغولان ـ بهرغم جنایات و ظاهر ناخوشایندشان ـ با توسعه نهادهای علمی و توسعه مشی مدارا و گفتگوی علمی، توانست یکی از دورههای درخشان تولید علم در ایران را رقم بزند و شمشیرشان را در عرصه علم غلاف کرده بودند» (هم میهن۴مهر۱۴۰۲).