بودجهٔ سال۱۴۰۰ دولت روحانی را باید معرف رابطه حاکمیت آخوندی با مردم ایران دانست. این بودجه، تمام اهداف این حاکمیت را از سلطه بر ایران بارز میکند. بودجهیی که گستردن خوان یغمای آخوندها بر ایران است و باقی ماندههای خوردهریز ناگزیر این بودجه، به امورات غیر دخیل در حاکمیت اختصاص داده شده است.
تخصیصهای این بودجه، آدرس طبقات اشرافی ـ مذهبی ـ سیاسی و در عینحال خاص المنفعه را میدهند که وجودشان، ذیل تا صدر هرم قدرت میباشد. از طرفی این تخصیصها هیچ ربطی به ضرورتها و نیازهای زندگی اجتماعی و فرهنگی و صنفی مردم ایران ندارند؛ چرا که هدف بودجه، رو به دولت و وابستگان آن است و نه برای ایران و ایرانی. آشکار و عیان بودن این مردمفروشی همراه با اشغالگری یک قوم بیگانه در بودجهٔ ۱۴۰۰ نظام آخوندی، چنین عنوانی را در شمارهٔ ۷دی ۹۹ روزنامهٔ کار و کارگر یافته است:
«جای خالی ۹۹درصد جامعه در بودجه ۱۴۰۰». روزنامهٔ مزبور در تشریح جزئیات عنوان این یادداشت، مینویسد:
«اختصاص میلیاردها تومان به مؤسسات، نهادها و ارگانهایی که عامالمنفعه نیستند و چندان بهحال مردم سودی ندارند، در حالیکه مطالبات کارگران و بازنشستگان محقق نشده باقی مانده، یک مشکل اساسی است. در واقع بودجه سهم یک درصدیهاست و نود و نه درصدیها سهم ناچیزی دارند... در حال حاضر تأثیر ردیفهای بودجه نه تنها در سفرههای جمعیت ۹۹درصد جامعه مشاهده نمیشود، بلکه در هزینههای جاری شامل بهداشت و درمان، عمران و آبادانی، آموزش و گسترش زیرساختها نیز نمودی ندارد».
برای آنکه تصویری روشنتر از خوان یغمای نظام آخوندی در مواردی که این روزنامه اشاره کرده داشته باشیم، برخی تخصیصهای سرسامآور بودجهٔ ۱۴۰۰ را یادآوری میکنیم تا گویاتر باشد که هدف آخوندها از سلطه و حکومت بر ایران چه بوده و دارند با ایران چه میکنند.
این یادآوری ضروری است که از خامنهای تا حسن روحانی و مجلس آخوندی همواره نک و ناله میکنند که تحریم نفس مردم را بریده است، پول خرید واکسن نداریم، پول قرنطینه کردن نداریم، پول دستمزد معوقهٔ کارگران و کادر درمان و معلمان و... را نداریم، پول بازسازی بافتهای فرسوده و حل مشکل مسکن را نداریم، پول حل مشکل ترکتحصیل و کودکان خیابانی را نداریم، پول حل اعتیاد و گورخوابی و اندامفروشی طبقات محروم را نداریم و...
اکنون پاسخ و علت را از اعداد و ارقام تخصیصهای بودجهٔ سال۱۴۰۰ دولت حسن روحانی با سفارش و تأیید خامنهای بخوانید:
ــ بودجه تبلیغات اسلامی ۱۵۱میلیارد تومان.
ــ بودجه سازمان اوقاف ۳۰۵میلیارد تومان.
ــ بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه ۶۹۶میلیارد تومان.
ــ بودجه مرکز حوزههای علمیه (طلاب غیرشاغل) ۳۵۵میلیارد تومان.
ــ بودجه جامعهالمصطفی ۴۶۵میلیارد تومان.
ــ بودجه شورای عالی حوزههای علمیه ۳۰۶میلیارد تومان.
بهراستی این نهادها و سازمانها و جوامع و حوزهها چه مشکلی از زندگی اجتماعی و فرهنگی و صنفی مردم ایران حل میکنند؟ بهقول یک روشنفکر عصر مشروطه، «اصلاً شغل اینها چیست و برای درآمدشان چه فعالیتی انجام میدهند؟».
چنین بودجهیی با چنین تخصیصهای چپاولگرانه و ضدمردمی، در حالی تنظیم شده است که روزنامه حکومتی کار و کارگر در قیاس بین بودجه ۱۴۰۰ و روند بدتر شدن سالانه، مینویسد:
«طی سالهای اخیر حداقل دستمزد کارگران به یکچهارم هزینهٔ سبد خانوار کاهش یافته است».
روزنامه رسالت متعلق به باند فاشیستی مؤتلفه هم در شمارهٔ ۷دی۹۹ در همین خصوص نوشته است:
«کاهش ۱۳درصدی اعتبار تخصیص داده شده به موضوع حاشیهنشینی در بودجه ۱۴۰۰ و کاهش۱۰درصد از بودجه حوزهٔ آسیبهای اجتماعی در بودجه سال قبل، نشان میدهد که این موضوع برای دولت در اولویت نیست».
وقتی بهاعتراف روزنامههای حکومتی «۹۹ درصد جامعه در بودجه دولت نیست»، پرسش این است که پس کجاست و چه باید بکند؟
این همان جریان تورم جاری در زیر پوست جامعهٔ ایران است که چه در بودجه، چه در خط فقر، چه در تشدید نجومی فاصلهٔ طبقاتی، چه در موضوع خرید واکسن کرونا و... هر موضوعی که روی آن دست گذاشته شود، خود را بارز میکند. جریان یک انفجار متورم شونده در زیر پوست جامعهٔ ایران. بودجه سال۱۴۰۰ دولت روحانی فقط بر این تورم و قدرت انفجار آن میافزاید.