بامداد جمعه ۱۷آبان ۱۳۹۸ زمینلرزهای به بزرگی پنج و نهدهم ریشتر بهمدت ۱۰ثانیه شهرهای میانه و سراب در استان آذربایجان شرقی را به لرزه در آورد. شدت زمینلرزه به حدی بود که علاوه بر استان آذربایجان شرقی، استانهای زنجان، اردبیل، گیلان و نواحی شمال استان تهران را هم به لرزه درآورد. بر اثر این زمینلرزه، خسارات هنگفتی به مردم محروم و بهطور خاص روستاییان این مناطق وارد شد. رسانههای حکومتی ابعاد ویرانگر این زلزله را اینگونه بازتاب دادند:
«روستاهای این استان در آغاز فصل سرما در مقیاس وسیعی آسیب دیدهاند و واحدهای مسکونی برخی از این روستاها بین ۵۰ تا ۱۰۰درصد آسیب تخریب شدهاند و تلفات سنگینی هم به دامهای موجود در منطقه وارد شده که بایستی سریعاً دامهای تلفشده دفن و محیط روستاها پاکسازی شود».(خبرگزاری ایرنا ۲۲آبان ۹۸)
آوارهای برنداشته
به گواه کارگزاران و رسانههای حکومتی هنوز ۱۲روز پس از زلزله، حتی آواربرداری کامل انجام نشده است و غارتگرانی که اموال مردم را خرج سرکوب قیام مردم ایران و مخارج مزدورانش در عراق و لبنان و سوریه میکند، برای حل جانپناه مردم محروم و زلزلهزده در سرما و زیر آوار، دست گدایی به سوی مردم دراز میکند. روزنامه حکومتی مردمسالاری ۲۸آبان ۹۸ نوشت:
«معاون سیاسی فرماندار شهرستان میانه با بیان اینکه آواربرداری در مناطق زلزلهزدهٔ میانه بهطور کامل تمام نشده است، گفت: ...آوارهای کوچه و معابر جمعآوری شده ولی آوار خانههای کهنه و فرسود و ترکخورده بهمرور زمان جمعآوری خواهد شد. یعقوبی با بیان اینکه نزدیک به ۹۰دستگاه ماشینآلات در مناطق زلزلهزدهٔ میانه برای آواربرداری مستقر شدهاند، گفت: مردم مناطق زلزلهزده به وسایل گرمایشی و کانکس نیاز دارند، خیران میتوانند در این راستا، کمکهای خیرخواهانهٔ خود را ارسال کنند».
در توصیف زندگی تلخ و دردناک بازماندگان این مصیبت بزرگ که خانه و کاشانه خود را از دست داده و هماکنون در نبود حداقل کمکهای درمانی و الزامات ضروری برای حفظ جان، در سرمای جانسوز، سایت حکومتی سلامت نیوز ۲۲آبانماه ۹۸ اینچنین اعتراف میکنند: «بسیاری از مردم نه میتوانند در خانههای نیمه مخروبه خود بمانند و نه میتوانند بیرون بخوابند. سرمایکشنده از یکطرف و ترس از حیوانات وحشی گرسنه مانند خرس و گرگ که گاه و بیگاه اطراف خانههای روستاهای زلزلهزده پرسه میزنند تا طعمهای برای خوردن پیدا کنند، شبهای همراه با وحشت را برای زلزلهزدگان رقم زده است. نشان به آن نشان که درست ۳هفته پیش، خرس گرسنهای، پیرمرد ۷۷سالهای را از هم درید و خورد».
در یک نمونه دیگر خبرگزاری حکومتی پانا ۲۲آبانماه ۹۸ با عنوان «شبهای پسلرزه» با اذعان به بیش از ۴۰۰پسلرزه طی یک هفته که کابوس دلهره و مرگ را جایگزین آرامش و امنیت برای بازماندگان محروم این فاجعه کرده است گوشه دیگری از فاجعه را چنین بازتاب داده است: «ما تا سه روز بعد از زلزله امکانات خیلی کمی داشتیم و خودمان به داد خودمان رسیدیم. بسیاری از اهالی از تکه پلاستیک بزرگی بهعنوان سرپناه استفاده میکنند و تک و توک چادر دارند. ما الآن به کانکس و چادر و وسایل گرمازا نیاز داریم و سرما آزارمان میدهد. هلال احمر به ما یک چادر داده که ۹نفری با هم در آن زندگی میکنیم که خیلی سخت است».
«اگر بیمارستان داشتیم کسی نمیمرد»
از سوی دیگر اعترافات صورت گرفته در دیگر رسانههای رژیم در ارتباط با ابعاد عمیق این فاجعه بهخوبی گویای عمق سیاستهای غارتگرانه و ضدمیهنی دیکتاتوری قرونوسطایی آخوندها است چرا که مهمترین دلیل جانباختن و مصدوم شدن تعداد زیادی از هموطنان در زمان وقوع زلزله نبود بیمارستان و کمبود امکانات درمانی و پزشکی و مقاومسازی ساختمانها در برابر زلزله است. این در حالی است که کارشناسان حکومتی پیشاپیش نسبت به ضرورت مقاومسازی خانهها در این مناطق هشدار داده بودند اما هیچ گوش شنوایی نبود و پولها جای دیگر هزینه میشد.
خبرگزاری میزان ۱۷آبان ۹۸ با تأکید به اینکه مهمترین دلیل افزایش تعداد قربانیان و مصدومان زلزلهزده عدم وجود بیمارستان در سطح مناطق زلزلهزده میباشد به نقل از یکی از اهالی محل نوشت: «بیماران ما هنوز اینجا ماندهاند، دختر ۱۲ساله برادر من بهخاطر نبود بیمارستان در این نزدیکی در راه بیمارستان جان باخت، بیمارستان ما را جمع کردند و فقط هفتهای یک دکتر به روستای ما میآید، اگر بیمارستان داشتیم کسی نمیمرد».
در یک نمونه دیگر روزنامه توسعه ایرانی ۱۹آبان ۹۸ با اقرار به اینکه «مردم روستا نتوانستند خانههای گلی و چوبی خود را مقاومسازی کنند چرا که هزینه آن را نمیتوانستند تأمین کنند» طینت اوباش حاکم بر میهن را اینچنین پردهبرداری نموده است:
«علت اصلی تخریب کامل حدود یکسوم از خانهها در ورنکش[غیرمقاوم بودن] اعلام شده است. در روستاهایی که زلزله بیشترین خسارت را بار آورده در خانههای گلی اهالی مقاومسازی انجام نگرفته است و این مشکلی است که بسیاری از مناطق ایران با آن مواجه هستند. خانههایی با مقاومت پایین در کشوری که زلزله هر لحظه گوشه گوشهاش را تهدید میکند».
زجر دادن به زلزلهزدگان
در کنار این شرایط بهغایت دردناک همچنین باید وضعیت بهداشتی و بسیار وخیم هموطنان زلزلهزده را یادآور شویم که تابلویی پر از ابهام و تردید برای بازماندگان این فاجعه را رقم زده است. در این باره سایت حکومتی سلامت نیوز ۲۲آبان ۹۸ گوشه دیگری از محنت و آلام روزافزون بازماندگان زلزله را اینچنین انعکاس داده است: «اینجا خیلیها هنوز در شوک ناشی از زلزله هستند، بعضی بچهها از نظر روحی آسیب دیدهاند، اما حتی یک روانشناس هم به اینجا نیامده از مردم بپرسد دردتان چیست. یک کانکس برای بهداشت انفرادی نداریم. مردم مریض شوند، باید به کجا بروند؟ بعضی از مسئولان نهادهای امدادی با لباسهای اتوکشیده به اینجا آمدند و عکس یادگاری گرفتند و رفتند». جنایت آنقدر علنی و بیپروا انجام میشود که روزنامه حکومتی جام جم ۲۲آبان ۹۸ هم ضمن اعتراف به نارضایتی بسیار گسترده مردم در این مناطق به صراحت اذعان میکند: «همه گلهمندند و میگویند چراغهای توزیعشده خراب است و اگر زلزله ما را نکشت، دود نفت و گاز حتماً ما را خواهد کشت».
از سوی دیگر حاکمیت رذل و پلید آخوندی حتی در این شرایط دردناک و جانکاه نه تنها هیچ گامی در راستای تخفیف و کاهش درد و رنج با زماندگان این فاجعه برنداشته است بلکه هم و غم تمامی کارگزارانش بر غارت هر چه بیشتر این مصبیتزدگان میباشد. در اثبات این مطلب سایت حکومتی سلامت نیوز ۲۲آبان ۹۸ به نقل از هموطنان زلزده اینگونه اعترا ف میکند: «چادرهاییکه برخی سازمانها برای زلزلهزدهها میفرستند، به دست ما نمیرسد و وسط راه گم میشود، یا عدهای آن را به اقوام خود میدهند و بقیه زلزلهزدهها بینصیب میمانند. در مورد مواد خوراکی هم همینطور است».
ناگفته پیداست که سرنوشت تیره و تار این هموطنان هم چون موارد پیشین، به سرنوشت با زماندگان زلزله کرمانشاه و یا بازماندگان سیلهای مخرب و ویرانگر سال گذشته که بیش از ۲۵استان میهن را درهمنوردید، گره خورده است که رسانههای حکومتی همچنان در رابطه با دردهای جانکاه آنان اینچنین مینویسند: «با گذشت قریب به ۲سال از زلزله سرپل ذهاب کرمانشاه هنوز بسیاری از مردم در سرپل ذهاب با وضعیت نامساعد زندگی میکنند. با مشاهده گوشه گوشه از شهر همچنان آثار تخریبی ساختمانها و استقرار کانکسها و چادرهای برزنتی آن هم در فصل تابستان با دمای بالای ۴۰درجه این شهر مشاهده میشود و بچههای آنها بهجای حضور در کلاسهای درس، اوقات فراغت کنار کانکسها بهحالت افسرده و غمگین روزگار را سپری میکنند».(ارگان تروریستی قدس ۴شهریور ۹۸)
حاکمیت دجال و دینفروش آخوندی در حالی از ساختن بیمارستان و مقاوم سازی خانههای مردم و هزینه بازسازی خانههای تخریب شده در مناطق زلزلهزده امتناع مینماید که هر سال هزینههای چند میلیارد دلاری در ارتباط با راهپیمایی اربعین در عراق که هدفی جز حفظ جاپا در عراق برای دخالتهایش ندارد، هزینه مینماید. رسانههای حکومتیاش ضمن پردهبرداری از تأسیس ۵بیمارستان بهنامهای الماس شرق، بلدالاولیا و ملاک در کربلا و دو درمانگاه نبأ و امالقری در شهر نجف و دیگر درمانگاههای هلال احمر ایران در کاظمین و سامرا به صراحت اعتراف میکنند: «بیش از ۱۶۰تن دارو برای پیادهروی اربعین بستهبندی شده که اول ماه صفر مصادف با هشتم مهرماه آماده ارسال به کشور عراق ارسال میشود و تمام ارائه خدمات درمانی جمعیت هلال احمر به زائران اربعین رایگان است».(باشگاه خبرنگاران وابسته به سپاه پاسداران ۴مهر ۹۸)