مقاومت ایران بهفاصلهٔ دو روز پس از تصویب قطعنامهٔ ۱۰۰ کنگرهٔ آمریکا در حمایت از یک جمهوری دموکراتیک، برگ دیگری رو کرد: برگزاری اجلاس واشنگتن.
این در حالی است که رسانههای مقاومت ایران هنوز در حال انعکاس سخنرانیهای مربوط به کنفرانس روز جهانی زن در بروکسل هستند؛ کارزار در کارزار در کارزار.
فصل جدیدی از کارزارهای مقاومت ایران
فصل جدیدی از تهاجم مقاومت ایران در عرصهٔ بینالمللی شروع شده است؛ فصلی که نقطه عزیمت آن برانگیختن و بسیج افکار عمومی در راستای حمایت از قیامی است که بیوقفه در خیابانهای ایران ادامه داشته است. بهثبت رساندن خواست مردم ایران برای برقراری یک جمهوری دموکراتیک از اهداف دیگر این کارزار است.
فاشیسم دینی در استیصال کامل از مهار و سرکوب قیام مردم ایران، تنها راه را در انحراف این قیام از خواستهای حقیقی خود دید و بههمین منظور به فعالسازی آلترناتیوهای فیک در خارج از کشور رو آورد. مأموریت اصلی آنها زیر سؤال بردن آلترناتیو دموکراتیک و انحراف قیام مردم ایران از مجرای حقیقی و واقعی آن است. هدف آن است که خط سرخفام براندازی تخطئه شود. این همان مأموریتی است که اصلاحطلبان قلابی سالها در زیر عبای ولیفقیه در حال پیشبرد آن بودند ولی تکامل جنبش مردم ایران، آنها را به حاشیه پرتاب کرد و به محاق برد.
تلاش باطل برای حذف آلترناتیو دموکراتیک
این نوکیسگان دیر از راهرسیده میخواهند با دریوزگی و جلب توجه محافل ارتجاعی ـ استعماری، راهی را یکشبه بپیمایند که مقاومت ایران با برخورداری از یک ائتلاف دیرپا و معتبر، یک ارتش آزادی و کادرهایی جان برکف، یک برنامهٔ مدون برای دولت موقت و دوران گذار و اعتباری به قدمت مبارزه با دو دیکتاتوری پیموده است. بهقول معروف: «دیر آمدهاند و زود هم میخواهند بروند»!
بدیهی است که نه مردم ایران، نه مبارزان راه آزادی، بلکه در سطح بینالمللی نیز کسی آنها را جدی نخواهد گرفت. تلاش آنها برای حذف مجاهدین و شورای ملی مقاومت از صحنهٔ سیاسی ایران همانقدر مضحک و بیاعتبار و آبروباخته است که تلاش سلطنتطلبان برای بازگرداندن سلطنت مدفون به ایران.
آنها با شیطانسازی از مجاهدین بهعنوان موتور محرکهٔ قیام و سرنگونی نمیتوانند زمان و فرجهٔ بقا برای فاشیسم دینی بخرند. زیرا تبر به درختی تناور میزنند که ریشههای عمیق آن در جان جامعهٔ ایران دویده است و بالابلندی و سبزینگی خود را از مشروعیت مبارزه با دو دیکتاتوری میگیرد.
اگر درد آنها سرنگونی نظام ولایت فقیه بود، بیتردید سر خضوع به پای مقاومتی میساییدند که از ۳۰تیر ۱۳۶۰ به اتحاد نیروهای سرنگونیطلب با تأسیس شورای ملی مقاومت فراخوان داده است اما اکنون همه میدانند که مأموریت آنها فرو خواباندن و انحراف قیام و سربریدن آلترناتیو دموکراتیک است.
تأکید بر آلترناتیو دموکراتیک در اجلاس واشنگتن
بهرغم این تلاشهای شکستخورده برای دور زدن و نادیده گرفتن آلترناتیو دموکراتیک، آقای مایک پنس، معاون رئیس جمهوری سابق آمریکا، از سخنرانان اجلاس واشنگتن تصریح کرد که مردم ایران در قیام اخیر بهرهبری مجاهدین در بیش از ۱۸۰شهر به خیابان آمدند. او تحول کنونی جامعهٔ ایران را یک «انقلاب در حال تکوین» نامید.
او بار دیگر این ادعا را که در ایران آلترناتیوی وجود ندارد به چالش کشید و با طرح رهبری الهامبخش خانم مریم رجوی، این آلترناتیو را برجسته کرد. وی افزود «مردم ایران نمیخواهند یک دیکتاتور را با دیکتاتور دیگر جایگزین کنند».
ژنرال وسلی کلارک، اشرف۳ را «نیروی اصلی برای آزادی و دموکراسی» نامید.
فرماندار گری لاک، وزیر بازرگانی آمریکا (۲۰۱۱)، فرماندار واشنگتن (۲۰۰۵) «پیروی از خانم مریم رجوی و برنامهٔ۱۰ مادهای او برای ایران دموکراتیک را یک افتخار برای خود دانست».
از نکات مهم در سخنرانی او این بود که گفت: «اعتراضاتی که در شهریورماه آغاز شد نتیجه ۴۰سال مبارزه و مقاومت بود.
در شرایطی که آلترناتیوهای یکشبه و کذایی مدعی منفور بودن مجاهدین در ایران هستند، گری کلارک گفت: «سازمان مجاهدین بهای سنگینی در این مقاومت پرداخته است. مقاومتی که زنان در آن نقش رهبری دارند».
سناتور رابرت توریسلی، با یادآوری راه طولانی طیشده از سوی مجاهدین، گفت:
«مردم ایران این همه سال مبارزه نکرده و خون ندادهاند تا بار دیگر انقلابشان به سرقت برود. وقتی قطار حرکت میکند کسانی تلاش میکنند به درون آن بپرند، اما باید مراقب بود. ما استبداد مذهبی را با یک دیکتاتوری دیگر جایگزین نخواهیم کرد... ما مبارزه نکردیم و کشته ندادیم که یک دیکتاتوری دیگر حاکم شود. این انقلاب یک فرصت تجاری نیست که بخواهند آن را بربایند. این انقلابی برای آزادی است».
رابطهٔ دیالکتیکی قیام و آلترناتیو دموکراتیک
این مواضع قوی و صریح بهخوبی روشن ساخت که ارتباطی تنگاتنگ بین قیام در ایران با آلترناتیو دموکراتیک وجود دارد. هر نوع شیطانسازی از این آلترناتیو یا دور زدن آن، خدمت به بقای فاشیسم دینی و بهانحراف بردن قیام مردم ایران است. در یک رابطهٔ دیالکتیکی، تأکید بر این آلترناتیو و تقویت آن، کمک به پیشبرد قیام در داخل ایران و سرنگونی فاشیسم دینی است. کارزارهای متسلسل مقاومت ایران برای خنثی کردن فرصتطلبی و میوهچینی نوکیسهگان صادراتی آخوندها به خارج از کشور در خدمت استمرار قیام است و باید بهای آن را در عرصهٔ دیپلماسی انقلابی پرداخت.