روز ۸دی ۱۳۹۷ سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران گفتگویی با برادر مجاهد علیرضا جعفرزاده معاون نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا انجام داد. متن این گفتگو در اینجا منتشر شده است:
یکی از فرازهای جدی دیماه ۹۶ شعار «اصلاحطلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا!» بود که ابتدا توسط دانشجویان دانشگاه تهران مطرح شد. سؤال این است که آیا این شعار فقط در دایره داخلی ایران ماند یا پیامش به بیرون از ایران هم گسترش یافت. به عبارت دیگر آیا طرفحسابهای بینالمللی هم صدای جوانان و دانشجویان میهن را شنیدند و پیام این شعار را دریافتند یا نه!
برای پاسخ به این سؤال و سؤالاتی از این دست همراه میشویم با آقای علیرضا جعفرزاده معاون نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا.
سؤال: تأثیر قیامی که از دیماه ۹۶ شروع شد و تا امروز در اشکال مختلف ادامه داشته است در سیاستهای جهانی در مورد رژیم ایران چیست؟
علیرضا جعفرزاده: این هم مانند هر موضوع دیگری یکشبه اتفاق نیافتاده است.
ما یک مقاومتی داریم که ۳۷سال است در تمامی صحنهها علیه این رژیم وارد میدان شده است؛ یک مقاومت سازمانیافته که قیمت مقاومتش را پرداخته است. بهای افشای ماهیت رژیم خمینی را از روز اول تا امروز پرداخته است. خمینی از روزی که به قدرت رسید با دجالیت و دروغگویی و عوامفریبی سعی میکرد خود را نمایندهٔ خدا و مدافع دین و مردم و آرمانهای مردم نشان دهد. افشای ماهیت فریبکارانه آن کار سادهای نبود و مقاومت ایران ـ در رأس آنها مجاهدین خلق ـ برای نشاندادن چهرهٔ واقعی خمینی و همراهانش قیمت فوقالعاده گزافی پرداختند.
قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در تابستان ۶۷ تنها یک نمونه از پایداری و مقاومت مردم و مجاهدین در برابر خمینی است. زندانیان مجاهد فقط بهخاطر اینکه مجاهد بودند و حاضر نشدند در مقابل درخواست رژیم به رشیدترین فرزندان مردم ایران بگویند «منافق» اعدام شدند. این خونها هنوز در رگان مردم در شهرهای مختلف جریان دارد. خاطره همه کسانی که در جریان قتلعام زندانیان به شهادت رسیدند در شهرهای مختلف ایران و حتی در روستاهای دور مورد احترام هستند و مردم آنها را میشناسند. مقاومتی که تاکنون ۱۲۰هزار نفر از بهترین فرزندان ایران را در مسیر آزادی میهن فدیه کرده است پیش میرود. شما امروز در هر شهر و روستایی که بروید آثارش را میبینید. قیمت سنگینی پرداخت شده تا یک فرهنگی در ایران شکل بگیرد، فرهنگ مقاومت، فرهنگ ایستادگی، این فرهنگ و مقاومت و ایستادگی یکشبه بهوجود نیامده است و امروز در جریان قیام میبینیم همان کسانی که جانشان را دادند، پسرشان، دخترشان، پدرشان، مادرشان، برادرشان، خواهرشان، دوستانشان، اقوامشان و کسانی که شهیدان را میشناختند و کسانی که دنبالهروی راه آنها بودند، همانهایی هستند که اکنون در رأس و نوک پیکان قیام قرار دارند و همین فرهنگ را دارند ترویج میکنند و ادامه میدهند.
نقش مقاومت در سمت و سو دادن به سیاستهای جهانی علیه رژیم آخوندی
در صحنهٔ بینالمللی هم همینطور است. چگونه این رژیم افشا شد؟ چه کسانی در صحنهٔ بینالمللی تمام توطئههای تروریستی این رژیم، توطئههای بنیادگرایانهٔ این رژیم و برنامههای اتمی و موشکی این رژیم را افشا کردند؟ همین مقاومت بود.
در یککلام میخواهم بگویم که هیچ چیزی خودبهخودی نیست و طبعاً قیمت این روشنگری و این پایداری و جوشش را نیز همین مقاومت پرداخته است. به همین دلیل هم است که میتوانیم بگوییم این شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا!» هم شعاری است که مردم ایران به جامعه جهانی تحمیل کردند. وقتی که خلقی اراده بکند برخیزد و رژیم استبدادی حاکم بر خودش را سرنگون بکند، هیچ نیرویی نمیتواند با امدادهای غیبی و روشهای مختلف مانعش شود. البته همهٔ این کارها را کردهاند، کشورهای غربی بهخاطر همین سیاست مماشات این امتیازها و امکانات را در اختیار رژیم قرار دادند. اما دیدیم وقتی ارادهٔ ملت پیش میآید همهٔ اینها نقشبرآب میشود و مقاومت خودش را تحمیل میکند به همین علت پاسخ به سؤال شما این است که بله این شعار توسط مردم ایران، توسط مقاومت ایران، توسط پیشتازان خودش به جامعهٔ جهانی تحمیل شده است.
مجری: به نظر شما این تغییراتی که در سیاست جهانی بهویژه در آمریکا بهوجود آمده تا چه حد میتواند پایدار باشد؟
علیرضا جعفرزاده: اینکه چقدر پایدار است، باز هم بستگی به همین مقاومت و مردم ایران و همین قیام دارد چون همین مقاومت بوده که تاکنون سیاستهای بینالمللی را توانسته سمت و سو و شکل بدهد. پایه و مبنایش هم بیثبات کردن همین رژیم است و رژیم هم هیچ راهحل و هیچ برونرفتی برای خروج از وضعیت فعلی ندارد. این را همهٔ دنیا به عینه دیدهاند. بیدلیل هم نیست که فیالمثل در همین آمریکا میبینیم برخلاف همهٔ سیاستهای خارجی دیگر آمریکا، یک سیاست دوحزبی در مقابله با تروریزم رژیم وجود دارد و تمام لوایحی که در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا مطرح میشود همه کاملاً دوحزبی با آرای بسیار بسیار بالا، بالای ۴۰۰رأی تصویب میشود. مثلاً در مجلس نمایندگان بهاتفاق آرا به استثنای ۲رأی به تصویب میرسد. تازه آن یکی دو رأی هم نه بهعلت مخالفت با قاطعیت علیه رژیم، بلکه آنان حرفشان این است که باید سیاست قاطع تری در مقابل رژیم داشته باشیم. بنابراین میبینیم که باز استمرار همین مقاومت هست که تضمینکنندهٔ پایداری و استمرار سیاستهای بینالمللی علیه رژیم است.
به رژیم هم نگاه بکنیم میبینیم که اتفاقاً این را خیلی خوب فهمیده است و درست روی همین متمرکز است.
تلاش رژیم در ۳زمینه برای بقا
از شروع قیام دی، رژیم دارد حول ۳محور برای حفظ و بقای خودش تلاش میکند.
اول تلاش میکند با دستگیری و سرکوب کسانی که نقش محوری و کلیدی در قیام دارند، کسانی که دستاندرکار کانونهای شورشی هستند، قیام را متوقف کند که البته موفق نبوده است زیرا هر چه بیشتر آنها را دستگیر میکند تعداد بیشتری به کانونهای شورشی میپیوندند.
از طرف دیگر رژیم تروریزم خودش را در ابعاد کلان علیه مقاومت در خارج کشور وارد و متمرکز کرده است. دیدیم رژیم در نوروز ۹۷ مقاومت ایران را در آلبانی هدف اقدامات تروریستی قرار داد و چند ماه بعد ـ تیر ۹۷ـ در پاریس، گردهایی بزرگ مقاومت ایران را در ابعاد کلان نشانه رفت و توطئه تروریستی داشت. البته همه نقشبرآب شد و دیپلمات تروریستهای رژیم و مزدورانش دستگیر شدند.
همچنین دیدیم چه اقدامات تروریستی، توطئه، طراحی و جاسوسیها در آمریکا و در دانمارک داشت و باز هم در روزهای گذشته شاهد بودیم که بهعلت زمینهسازی توطئههای مستمر تروریستی رژیم در آلبانی، علیه رزمندگان مجاهد و قهرمانان ملت ایران، سفیر و یکی دیگر از دیپلمات تروریستهای رژیم اخراج شدند و خوب میدانیم اخراج سفیر بهعلت دخالت در کارهای تروریستی بیسابقه است. در همهٔ موارد تمرکز رژیم روی مقاومت ایران بوده است.
علاوه بر این میتوان به مجموعهای از اقدامات شیطانسازی علیه مقاومت در خارج کشور اشاره کرد. بهخصوص در پهنهٔ مطبوعات و رسانههای اجتماعی و جاهای دیگر که باز هم هدف، نهایتاً زمینهسازی برای کارهای تروریستی است.
همهٔ اینها بهروشنی بیانگر اقتدار همین مقاومت است؛ آیندهداری همین قیام را نشان میدهد و اینکه چشمانداز بسیار بسیار روشن است.
تغییر سیاست مماشات دستاورد مقاومت ایران و قیامکنندگان
سؤال: آخرین سؤال اینکه، تغییر سیاست مماشات از نظر شما چه تأثیری بر قیام مردم ایران گذاشته است؟
علیرضا جعفرزاده: البته رژیم در این سالیان از سیاست مماشات که قبلاً صحبتش را کردیم منفعت بسیار کلان برده است. هم در سرکوب مردم ایران و هم در رساندن امدادهای غیبی کمککار رژیم بودند، به همین علت است که میگوییم سیاست مماشات در حقیقت مانعی بود علیه مقاومت و مردم ایران.
تمام لیستهای تروریستی که در این سالیان علیه مقاومت ایران شکل گرفته بود، همه حاصل سیاست مماشات بود و برای رژیم منافع کلان داشت. البته همهٔ این موانع را مقاومت ایران با تلاش و کوشش فوقالعاده، بینظیر و بیسابقه به پیروزیهایی برای همین مقاومت تبدیل کرد و توانست از این فرصت برای تمرکز روی گسترش مقاومت استفاده کند.
یکی دیگر از منافع سیاست مماشات برای رژیم این بود که توانست در صحنهٔ بینالمللی با تروریزم و با گروگانگیری از کشورهای دیگر امتیاز بگیرد. خب الآن همهٔ اینها عوض شده است. وقتی که سیاست عوض میشود، البته اشاره کردم بهدلیل نقش همین قیام و همین مقاومت، خوب دیگر آن فرصتها نیست، رژیم تضعیف میشود و دیگر مانند سابق امکانات مختلف برایش فراهم نیست. امروز میبینیم این رژیمی که زمانی داعیه زعامت جهان اسلام را داشت الآن ۵۵کشور عربی و اسلامی مقابلش ایستاده و علیه او اتحاد کردند، اطلاعیه و بیانیه صادر میکنند و حتی کشورهای کوچک عربی که قبلاً جرأت نمیکردند در مقابل این رژیم حرفی بزنند الآن میایستند و دست به افشاگری میزنند. رژیم در شرایط کنونی با مشتی از مزدورانش در سوریه، از حوثیها در یمن، از حزبالله لبنان و یک مشت مزدوران دیگر در عراق و جاهای دیگر تنها مانده و اتفاقاً همینها هم وبال گردنش است. الآن مردم در خیابانها شعار میدهند «سوریه را رها کن، فکری بهحال ما کن!» و این بیانگر ایزلاسیون این رژیم در همین سیاست مداخلهجویانه است. در صحنهٔ بینالمللی هم همینطور است.
طبعاً اینها همه برای مقاومت ایران، برای قیام و قیامآفرینان، فرصت ایجاد میکند، چون آن چیزی که در شرایط کنونی، بهعلت همین تغییر سیاست توجه همه را جلب میکند، صدای مردم ایران است، صدای قیامکنندگان در این شهر و در آن شهر و در این روستا و در آن روستا است و به همین دلیل است که همه به چشم میبینند وقتی خلقی اراده میکند قیام کند هیچکس جلودارش نیست و این یادآور همان ضربالمثل معروف ایرانی است که «کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من».
البته این ضربالمثل بر پایه استراتژی مجاهدین خلق ایران و چراغ راهنمای مقاومت تبدیل شده است. مردم ایران هم در همین قیام بهخوبی همین را اثبات کردند و روشن شد که وقتی خلقی اراده میکند، بلند میشود و تصمیم به تغییر رژیم میگیرد دیگر هیچ نیرویی در هیچ کجا نمیتواند جلودارش باشد و انشاءالله بهزودی زود محقق خواهد شد.
به همین علت است که میبینیم قیام، سیاست جهانی را علیه رژیم سمت و سو داد و همان تغییر هم دوباره به جیب خود مقاومت ایران، خلق ایران و مردم ایران و قیام ایران رسید و باز هم چشماندازهای بهتری در پیش است.