سردمداران رژیم وانمود میکنند بهشرطی وارد برجام میشوند که تمامی تحریمها یکباره لغو شود. خامنهای پارا از این هم فراتر گذاشته و گفته اگر حتی تمام تحریمها یکباره لغو شود رژیم باید راستیآزمایی کند و آنوقت به تعهدات برجامی برگردد: «گر میخواهند ایران به تعهدات برجامی برگردد، آنچه که مطالبه منطقی ما و مطالبه عقلانی ماست، رفع تحریمهاست، آن طرفی که حق دارد که شرط تعیین کند برای ادامه کار برجام، ایران است. وقتی که طرف مقابل به هیچکدام تقریباً از تعهدات خودش در برجام عمل نمیکند، دیگر حق ندارند شرط و شروط برای برجام تعیین کنند. تحریمها باید برداشته بشود. بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند. آنها نقض دارند و وظیفه دارند که حق ملت ایران را ادا کنند و ما راستیآزمایی کنیم. و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، ما هم به تعهدات برمیگردیم. آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگویند لغو کردیم، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند آن موقع برگشت آمریکا معنا میدهد» (اینستاگرام و تلگرام خامنهای ۱۸فروردین ۱۴۰۰).
اما سؤال این است آیا امکان لغو همه تحریمها وجود دارد؟
بهرغم اینکه سردمداران حاکمیت و عناصر دولت روحانی انتظار لغو تحریمها را دارند، نظر کارشناسان حکومتی برخلاف انتظار آنها است.
یک کارشناس حکومتی به نام مصطفی خوش چشم در مصاحبه با تلویزیون شبکه خبر به عمق بنبست ولاعلاجی نظام اعتراف کرد و گفت: «شاکله تحریمها به هم تنیده است. اگر ۹۹درصد تحریمها برداشته شود و یک درصد بماند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد» (تلویزیون شبکه خبر ۱۸فروردین۱۴۰۰).
یک کارشناس حکومتی دیگر به نام مهدی خانعلیزاده استدلال کرد «چون طرف آمریکایی میگوید نه تنها اهمیتی برایم ندارد برگردم حتی میگوید نه باید یک سری موارد جدید هم اضافه شود» (تلویزیون شبکه سه ۱۸فروردین۱۴۰۰).
این اعترافات در شرایطی است که آخوند حسن روحانی از فرط استیصال و لاعلاجی هنوز سودای احیای برجام ۲۰۱۵ را درسر دارد: «در روزهای اخیر ما شاهد فصل تازهیی از تجدید حیات برجام هستیم» (تلویزیون شبکه خبر ۱۸فروردین۱۴۰۰).
بهرغم اینها خامنهای همچنان بر طبل سیاست انقباض و رفع کامل تحریمها میکوبد. چرا؟
آن کارشناس حکومتی (مصطفی خوش چشم) در ادامه مصاحبهاش با تلویزیون شبکه خبر رژیم به این سؤال چنین پاسخ میدهد: «آمریکاییها میخواهند ما را ببرند در ماراتن یعنی مذاکرات طولانیمدت اراده و خواست ما را فرسایش بدهند. حتی اگر بتوانند یک درصد ما را بیارند پایین یعنی فشار همچنان حفظ شده. ایران را ببرند توی موشکی مذاکرات منطقهیی و غیره و قطعاً وقتی شما بروید توی مذاکره، ۹۹ که هیچی ممکن است ۵۰درصد به بالا هم مجبور باشی کوتاه بیایی» (همان منبع).
علی ابوالفتح یک کارشناس حکومتی دیگر در روزنامه آرمان ۱۸فروردین۱۴۰۰ ضمن اعتراف به شکست زدوبندهای سیاسی و بنبست فزاینده نظام نوشت: «چشمانداز روشنی وجود ندارد که ایران از تحریمهایی که آمریکا اعمال کرده خلاصی پیدا کند. ایران اگر کلمه به کلمه برجام را رعایت کند و تمام شرایطی که آمریکاییها طلب کرده را اجابت کند برداشتن تحریمها دور از انتظار است».
مصطفی خوش چشم نیز نظر علی ابوالفتح را دارد که رژیم نمیتواند از تحریمها خلاص شود: «اگرهمه را بغیر از چندتا دانه بردارند باز هم کارما راه نمیافتد. بنابراین اصلاً نباید رفت در مذاکره» (همان منبع).
مهدی خانعلیزاده هم در مورد نگرانی خامنهای و باندش از مذاکره با آمریکا گفت: «چون نگران هستند خدای نخواسته اتفاقی بیفتد که منافع ملی ایران را تأمین نکند» (همان منبع).
مهرههای فوق که با تلویزیون حکومتی مصاحبه کرده و مخالف با مذاکره هستند وابسته به باند خامنهای میباشند، اما در این زمینه که رژیم نمیتواند در جریان مذاکره به خواستهایش برسد، رسانهها و عناصری هم از باند روحانی هم با آنها اتفاقنظر دارند.
روزنامه آرمان وابسته به باند روحانی ۲۲فروردین ۱۴۰۰ با عنوان «دردسرهای تازه برجامی» بهنقل از یک کارشناس حامی دولت روحانی به نام علی بیگدلی نوشت: «اگر ایران در خواستههایش انعطاف نشان ندهد، قطعاً کار دشوار میشود. اگر تهران منتظر رفع همه تحریمها بهطور کامل باشد و بعد از آن، راستیآزمایی انجام دهد و سپس به تعهداتش برگردد، احتمال اینکه در کوتاهمدت طرفین به نتیجه برسند را کم میکند. تهران بهدنبال این است همه تحریمها لغو شود تا قهرمانانه شرکتهای خارجی را وارد ایران کند. اما این اظهارنظرها با مبانی علم سیاست منافات دارد، سیاست، بازی یکطرفهای نیست. ایران نباید صرفاً یک تفکر برای خودش بسازد و بر آن پافشاری کند».
این اظهارات دقیقاً برخلاف خواسته خامنهای مبنی بر رفع تحریمهای کامل است.
روزنامه آِرمان در مطلب دیگری بهنقل از صادق زیباکلام به این واقعیت اذعان کرده که تجدید حیات برجام مورد نظر رژیم امکانپذیر نیست و برجام ۱۳۹۴ قابل اجرا نیست، بلکه اگر قرار باشد در سال۱۴۰۰ برجام دیگری شکل بگیرد بسیار متفاوت از برجام سال۱۳۹۴ خواهد بود: «آنچه در حقیقت بیشتر از اختلاف اساسی میتواند به ریشهیابی اینکه اختلاف کجا است کمک کند، نگاه متفاوت ایران و آمریکا به مذاکرات و برجام ۱۴۰۰ است. اختلاف از اینجا شروع میشود که آمریکاییها نگاه بلندمدت و ایرانیها نگاه کوتاهمدت به برجام ۱۴۰۰ دارند... آمریکاییها بهدنبال اهداف دیگری هستند. آنها میخواهند کل برنامه هستهیی ایران با دقت کافی زیر نظر آژانس قرار بگیرد تا کشورهای دیگر منطقه که نگران برنامه هستهیی ایران هستند، اطمینان پیدا کنند، فردا برای آنها خطری بهوجود نمیآید. این نخستین خواسته آمریکاست. دوم به برنامههای نظامی ایران باز میگردد» (آرمان ۲۲فروردین ۱۴۰۰).
واقعیت این است به فرض اینکه آمریکا بهصورت گامبهگام بعضی از تحریمها را لغو کند، اما هدف از بازگشت به برجام، نقطه شروع برای مذاکره بر سر برنامه موشکی و منطقهیی رژیم است.
این امری است که بارها مقامات آمریکایی بر آن تأکید کردهاند که در مذاکرات جدید بر سربرجام، میبایست در زمینه برنامه موشکی و سیاست منطقهیی هم مذاکره صورت بگیرد و در این رابطه رژیم باید امتیاز بدهد.
امری که سه کشور بزرگ اروپایی طرف قرارداد برجام (انگلستان، فرانسه و آلمان) نیز بر سر آن با آمریکا هم نظر هستند.
بنابراین آمریکا تحریم را به آسانی لغو نمیکند و از این تحریمها برای امتیاز گرفتن از رژیم استفاده میکند.
بهرغم گفته خامنهای که رژیم از مواضعش کوتاه نمیآید، اما قبل از مذاکرات وین و در جریان سفر دبیرکل آژانس بینالمللی اتمی، رژیم ناگزیر شد از طرح مجلس کوتاه بیاید، و در وین در مذاکراتی شرکت کند که آمریکا هم در نزدیکی محل ملاقات یکی از شرکتکنندگان آن است، در صورتی که هنوز تحریم مورد نظر رژیم لغو نشده است.
بنابراین این تصور خامنهای که برجام ۲۰۱۵ بدون کموکاست اجرا شود و تحریمها هم بهطور کامل لغو شود و رژیم هیچ امتیازی ندهد خواب و خیالی بیش نیست.
اگر منظور آخوند حسن روحانی از «تجدید حیات برجام» هم این است که برجام سال۱۳۹۴ بدون کموکاست و با لغو تحریمها اجرا شود، آن هم در زمره خواب و خیالهای پنبهدانهای است.
اما اگر منظور او از «تجدید حیات برجام» تندادن به توافقنامه مورد نظر قدرتها غربی است این دیگر بهمعنای خوردن جام زهر جدید است.