728 x 90

تداوم قیام؛ ریزشها و شکافها

سخن روز
سخن روز

در سالروز حماسهٔ فراموشی‌ناپذیر و فروزان ۵مهر ۱۳۶۰ هستیم؛ گویی آن گردهای جوان بی‌ترس و بیم که آن روز با خروش «مرگ بر خمینی» و «شاه سلطان ولایت، مرگت فرا رسیده» در فضای اختناق‌زدهٔ تهران، هیبت خمینی را شکستند و او را از ماه به‌چاه کشاندند، بار دیگر با همان دلیری و با همان خروش، این بار در سراسر ایران به‌پا خاسته‌اند تا کار خلیفهٔ فرتوت ارتجاع را یک‌سره کنند.

-

آری، شورشگران امروز، ادامهٔ تاریخی و تکثیر شدهٔ قیام‌آفرینان ۵مهر هستند که پا جاپای آنها نهاده و در راستای همان خط سرخ قیام به‌میدان شتافته‌اند، تا طرحی نو در فلک تاریخی اجتماعی این میهن ترسیم کنند.

امروز با آن‌که تنها ۱۱روز از قیام شکوهمند سراسری می‌گذرد، شاهد آن هستیم که این قیام چه شکافهایی در برج و باروی قلعه پوسیدهٔ آخوندهای حاکم افکنده و چگونه وحشت مرگ بر سراپای آنها از بالاترین سطوح حاکمیت تا مأموران سرکوبگر در کف خیابان، مستولی کرده است.

 

پاسدار اشتری سرکرده وحشت‌زده نیروی انتظامی، در دهمین روز قیام سراسری به‌خیابان آمد تا به‌خیال خود با دلداری به‌نیروهای انتظامی روحیه تزریق کند؛ اما در واقع وضعیت درب و داغان آنها را برملا کرد. او ملتمسانه از نیروهای تحت فرمانش می‌خواست که «محکم بایستید و یک ذره شک نکنید به‌مسیرتان» (خبرگزاری حکومتی تسنیم ـ ۳مهر)

روحیه باختگی و ریزش، محدود به‌نیروهای پایین و میدانی رژیم نیست، چه بسا، بریدگی در بالا شدیدتر است. چرا که آنها پایان رژیم را واضحتر از پایینی‌ها می‌بینند. قدیری ابیانه از مهره‌های باند خامنه‌ای که همراه با پاسدار شریعتمداری روز ۳مهر در یک گفتگوی تلویزیونی حاضر شده بود، اعتراف کرد: «کسانی که مسئول بودند، حتی وزیر بوده، نماینده مجلس بوده، رئیس حزب بوده، اینها باور کردند که نظام در حال سرنگونی است وگرنه ماهیت خودشان را این‌طوری رو نمی‌کردند».

قسمت اول حرف نامبرده راجع به‌گستردگی ریزش و بریدگی مقامات، واضحتر از آن است که نیازی به‌توضیح داشته باشد، اما قسمت دوم حرف او هم به‌اندازه قسمت اول، مهم و به‌معنای آن است که مقامات مورد اشارهٔ او، خرج خود را از رژیم سوا کرده‌اند و لابد دارند چمدانهایشان را می‌بندند. اینها که از درون رژیم درز داده بودند تعدادشان به‌۴هزار نفر می‌رسد، حتی قبل از این قیام نیز آقازاده‌های خود را به‌کشورهای غربی فرستاده‌اند تا در آنجا ملک و املاک بخرند و سیتی‌زن شوند تا در روز مبادا، والدینشان به‌آنها بپیوندند. به‌نظر می‌رسد آن روز مبادا، اکنون در چشم‌انداز قرار گرفته است.

 

این بریدگی و فاصله گرفتن از کشتی در حال غرق رژیم، شامل آخوندها و حوزه‌های آخوندی نیز می‌شود. آخوند ذوالنور از مهره‌های خامنه‌ای در مجلس، فاش کرد آخوندهایی هستند که به‌این اقدامات (اغتشاشگرانه) بعد شرعی می‌دهند. او خواستار آن شد که برای تعیین‌تکلیف آنها «دادگاه ویژه روحانیت باید ورود کند». آخوند ذوالنور سپس خطاب به‌حوزویان گفت: «امروز باید کفن بپوشی، بیایی میدان» (خبرگزاری حکومتی ایران پرس ـ ۲مهر). وی با این بیان اعتراف روشن کرد که پای بود و نبود نظام در میان است.

ارتشبد قره‌باغی آخرین رئیس ستاد ارتش شاه، در کتاب خاطرات خود، در نقل وقایع آخرین روزهای آن رژیم، جملهٔ با معنایی دارد که عنوان کتابش هم هست: «ما داریم مثل برف آب می‌شویم».

این بیانی از روند اضمحلال شتابناک دیکتاتوریها در برابر آفتاب قیام و انقلاب است. در مورد رژیم آخوندی نیز، اظهارات و اعترافات ایادی رژیم، در شرایطی است که هنوز تنها هفته‌یی از قیام گذشته و به‌قول معروف «این تازه از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتش بدمد».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/799508e2-1768-4ec5-877b-825def3d9a58"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات