لیندا چاوز، مدیر پیشن روابط عمومی کاخسفید و از مدافعان سرسخت حقوقبشر و دموکراسی، در سخنرانی پرشور خود در کنفرانس ایران آزاد ۱۴۰۴، مواضعی صریح، عمیق و استراتژیک نسبت به وضعیت ایران، ضرورت تغییر رژیم، و نقش آلترناتیو دموکراتیک شورای ملی مقاومت ایران به رهبری مریم رجوی ارائه کرد.
چاوز سخنانش را با احترامی ویژه نسبت به خانم رجوی آغاز کرد و گفت: «همیشه مایه افتخار است که اینجا باشم و در کنار یکی از شجاعترین کسانی باشم که میشناسم، خانم مریم رجوی». این جمله، نهتنها تأکیدی بر ارادت شخصی او به رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران بود، بلکه بازتابدهندهٔ اعتبار جهانی مریم رجوی بهعنوان یک چهره برجسته در مبارزه برای آزادی است.
او همچنین با اشاره به استمرار حضورش در گردهماییهای مقاومت طی بیش از یک دهه گذشته، از تعهدی مستمر در حمایت از آزادی مردم ایران سخن گفت: «ده دوازده سالی هست که به این گردهماییها میآیم... شما برای آن چیزی میجنگید که مردمتان آزاد شوند». در این عبارت، چاوز نهفقط مقاومت را جنبشی سیاسی، بلکه حرکتی اخلاقی و انسانی معرفی میکند که هدفی جز آزادی ندارد.
تغییر رژیم، نه فقط مهار اتمی
چاوز با انتقاد از رویکرد انفعالی جامعه جهانی در قبال تهدید اتمی رژیم ایران ضمن استقبال از موضع تهاجمی آمریکا علیه بساط بمبسازی رژیم گفت: این خیلی «اما این کافی نیست... آنچه باید اتفاق بیفتد، تغییر رژیم است». در این بیان، او بهروشنی تأکید میکند که سیاستهای موضعی و مقطعی هیچگاه جایگزین یک راهحل ریشهیی نمیشود. او هشدار داد که «بعد از بمباران، خامنهای چه کار میکند؟ به مردم ایران حمله میکند. کسانی را میکشد مثل بهروز احسانی و مهدی حسنی».
این بخش از سخنان او حاوی یک پیام کلیدی است: تنها با تغییر رژیم میتوان از خطرهای منطقهیی و داخلی فاشیسم دینی جلوگیری کرد.
مذاکره با دیکتاتوری: تکرار فریبکاری
خانم چاوز با لحنی تند و هشدارآمیز، احتمال بازگشت دولتها به میز مذاکره با فاشیسم دینی را بهسخره گرفت و گفت: «اگر یک بار من را فریب دادید، شرم بر شما. اگر دو بار من را فریب دادید، شرم بر من». او با تأکید اعلام کرد که «مذاکره با کسانی مثل آخوندها معنی ندارد... هیچ نتیجهیی نمیدهد». این جملات، هشدار صریحی بود به دولتهای غربی که بهجای تکیه بر حمایت از مردم ایران، در پی معامله با دیکتاتوری مذهبی هستند.
رد پادشاهی و تأکید بر آلترناتیو دموکراتیک
بخش مهمی از سخنرانی چاوز، رد قاطعانه هر گونه بازگشت سلطنت به ایران بود. او گفت: «ناگهان پسر شاه ظاهر میشود و اعلام میکند که قصد دارد خود رهبری را به دست گیرد. اما ما میدانیم که شاه ـ یعنی پدر او ـ در ایران چه کرد. ما خواهان بازگشت ساواک نیستیم. نمیخواهیم اتاقهای شکنجه دوباره برپا شوند. نمیخواهیم افراد بیشتری به نام شاه اعدام شوند. هیچ چیز، هیچ نشانهای، هیچ صدایی در ایران وجود ندارد که مردم خواهان بازگشت شاه باشند. چنین اتفاقی نخواهد افتاد»
در برابر این نفی، چاوز از جایگزینی شایسته سخن گفت: «باید به تنها آلترناتیو ممکن بیندیشیم؛ رهبری که نهتنها شجاعت خود را بارها نشان داده، بلکه به حقوق مدنی، به حقوقبشر و به برابری متعهد است؛ رهبری که به آنچه ما حقوق بنیادین بشر میدانیم، باور دارد. ما با خانم مریم رجوی، چنین رهبری را در اختیار داریم».
فراخوان به اقدام جهانی
در پایان، چاوز از شرکتکنندگان خواست که از دایره کنفرانسها فراتر رفته و صدای این جنبش را به جهانیان برسانند: «شما باید بیرون بروید و این موضوع را گسترش دهید... زمان آن است که مشروعیت رهبری مشروع مریم رجوی را بهرسمیت بشناسیم».
این جمله، نهتنها یک دعوت به اقدام، بلکه فراخوانی به مسئولیت تاریخی است برای همه آنانی که آزادی را باور دارند.