«نابودی کسب و کار»، «انهدام تولید»، «آلودگی هوا»، «فرو نشست زمین»، «تخریب محیط‌زیست» و انواع و اقسام «ناترازی»هایی که خط در میان توسط پزشکیان تکرار می‌شود، اخیراً کار را به «تعطیلی کشور» کشانده است. این، راه‌حل یک رژیم درمانده در باتلاق بحرانهاست که کارشناسان حکومتی هم آن را به سخره می‌گیرند.
رسانه‌های حکومتی برای بیان وضعیت فاجعه‌بار کشور ناترازی و تعطیلی را سرتیتر مطالب خود می‌کنند. روزنامهٔ هم‌میهن (۲۳دی) می‌نویسد: «تیتر رسانه‌ها این بود؛ ”ایران تعطیل شد“ حالا آلودگی هوا و ناترازی‌ها دست‌به‌دست هم داده و دولت را در شرایط بحرانی قرار داده است».
این روزنامه در ادامه می‌نویسد: «تقریباً همه مملکت تعطیل شده است، بدون این‌که هیچ مقام دولتی به‌درستی توضیح قانع‌کننده‌یی بدهد که دلیل آن چیست و به‌نظر می‌رسد کمبود برق و گاز می‌تواند علت اصلی این موضوع باشد؛ گرچه چون دقیق و روشن اطلاع‌رسانی نشده، محتمل است که علت دیگری هم باشد. اما ترجیحاًً اگر علت آن کمبود برق و گاز باشد، این سؤال مطرح است که ریشه اصلی این بحران کجاست».
سایر رسانه‌ها دربارهٔ «بحران ناترازی انرژی و آلودگی هوا» و راه‌حل تعطیلی، نوشتند: «از مجموع ۳۱ استان کشور، ۲۳ استان یا به‌کلی تعطیل شده یا دست‌کم بخشی از دستگاههای اداری، بانکی، آموزشی و خدماتی‌شان تعطیل شده» (جهان صنعت، ۲۳دی).
مجتبی رضوی رئیس خانه صنعت و معدن رژیم در مازندران، دربارهٔ بحران انرژی می‌گوید: به ته خط رسیده‌ایم، هم در تابستان و هم در زمستان برق نداریم. وی افزود: استفاده از عبارت «ناترازی انرژی» پوششی برای فقدان کفایت است که به لقلقهٔ زبان مسئولان تبدیل شده است (انتخاب، ۲۳دی).
ناترازی اسم شیک و محترمانهٔ فساد سیستماتیک و غارت حکومتی است که خروجی‌اش افزایش حیرت‌آور قیمتها، بی‌ارزش شدن پول و زمینگیر شدن مردم در تابستان داغ و زمستان سرد است
در شروع قطع و جیره‌بندی کردن برق، پزشکیان با فریبکاری گفت هدف، سلامتی مردم است. برق را قطع می‌کنیم تا مجبور نشویم در نیروگاهها مازوت بسوزانیم و هوا آلوده شود. در روزهای پایانی آذر و شروع دیماه علت تعطیلی مدارس و بسیاری از مراکز آموزشی و بهداشتی و ادارات در تهران، تبریز، مشهد، اراک و البرز آلودگی هوا به‌دلیل مازوت سوزی در نیروگاهها اعلام شد و کاشف به‌عمل آمد که هم برق را قطع کردند، هم گاز را گران کردند و هم مازوت سوزی را ادامه دادند.
این در حالی است که رسانه‌ها و منابع حکومتی نوشته‌اند که میزان مرگ و میر بر اثر آلودگی هوا در کشور به ۵۰هزار نفر می‌رسد.
جوان آنلاین وابسته به سپاه پاسداران ۲۳آذر در جنگ‌وجدال باندهای حاکم نوشت: «دستور مجدد مازوت‌سوزی طبق مستندات پزشکی، دستور کشتن مردم بود».
از سوی دیگر، باندهای رقیب فاش می‌کنند که روزانه ۳۰میلیون لیتر سوخت توسط سپاه پاسداران قاچاق می‌شود و حجم عظیمی از برق (معادل مصرف برق بزرگ‌ترین استانهای کشور) توسط مزارع رمز ارزی که در اختیار سپاه پاسداران است مصرف می‌شود.
بر کسی پوشیده نیست که علت «ناترازی» در کشور، تراز حاکمیت با مافیای سپاه و ملاحظات راهبردی خامنه‌ای در دخالت‌های منطقه‌یی با می‌دانداری نیروی تروریستی قدس است.
خرد کردن استخوانهای مردم زیر بار صدها نوع مالیات و افزایش بی‌دنده و ترمز قیمتها نیز اساساً در خدمت تقویت نهادهای امنیتی و سرکوب و ارسال دهها میلیارد دلار به سوریه و نیروهای نیابتی رژیم است.
آری، ربودن نان از سفره‌های مردم برای تأمین مالی عوامل خامنه‌ای در منطقه و فساد و غارت حکومت دزد سالار آخوندها و پاسداران هم‌چون کلافی در هم‌تنیده هرگز سرش باز نمی‌شود.
تعطیلی کشور و بن‌بست و گسترش بحرانهای سیاسی و اجتماعی، پس از سرنگونی خاندان منفور اسد در سوریه و قیچی شدن بالهای نظام در منطقه، آن روی سکهٔ «ناترازی» توهمات خلیفهٔ درمانده با واقعیت میدان در جامعه انفجاری است؛ واقعیتی که در شعله‌های خشم جوانان و آتش شورشگران شکفته و بارز می‌شود.
