این روزها از زبان مقامات و مهرههای رژیم و در رسانههای باندهای حاکم و حتی باندهای مغلوب زیاد در مورد قیام مردم تحت عنوان اعتراضات و یا اغتشاشات میشنویم که در میان این اظهارات، اعترافات کمسابقهیی هم دیده میشود. این اعترافات چیست و چرا بیان میشود؟ و چه چیزی را نشان میدهد؟
اعترافهای ناگزیر!
واقعیت این است اعترافاتی که بیان میشوند در حقیقت نکاتی هستند که بیانشان به رژیم و سرکردگانش تحمیل میشود.
این اعترافها در واقع فوران بازخورد فضاحتی است که درون رژیم جریان دارد و به این شکل از دهان باندهای مختلف رژیم بیرون میزند.
برخی از سرکردگان نظام هم این اعترافها را هشداری تلقی میکنند که ناگزیر باید بهعنوان آژیر خطر بازتابشان دهند تا شاید راهکاری برای رفع اشکال پیدا شده یا حداقل به شنوندگان این دلخوشی را القاء کند که مقامات نظام خود در جریان اوضاع هستند و دارند مشکل را حل میکنند و نیازی به ورود مردم نیست!
از نظر برخی مقامات، این اعترافها در حکم هشدارهایی هستند که برای حفظ نظام ضروری هستند اما به هر حال انعکاس همین هشدارها در گوش مردم چیزی نیست جز اعتراف مقامات رژیم به فضاحتهای انجام شده در نهانخانه نظام!
اعتراف به آنچه که مردم خود بهتر میدانند
از سوی دیگر میتوان گفت: درک واقعیتهایی که کارگزاران حکومتی را ناگزیر از بیان آنها میکنند یک علت دیگر هم دارد و آن این که:
اگر آخوندها هم این اشکالات را نگویند، مردم خود بهتر و بیشترش را میدانند و در کف خیابانها، بر روی دیوارها، در ورزشگاهها و در اعتراضات صنفی اقشار مختلف جامعه به زبان بسیار روشنتر و تیزتری آنها را بیان میکنند!
اعتراف به برخی واقعیتها از نظر کارشناسان حکومتی
بر اساس مشاهده همین بازتابهای مردمی فضاحتهای حکومتی است که بیگدلی یک کارشناس باند روحانی گفته است:
«یقین بدانید وضعیت ایران به جاهای بسیار باریکی خواهد کشید. شکست دولت در کنترل نابهسامانیهای اقتصادی، زمینه را برای خیزشهای بزرگ اجتماعی فراهم میکند».
ناصر ایمانی، یک مهره باند خامنهای، نظری مخالف این رویکرد دارد و اوضاع را بهقدری شکننده دیده است که میگوید:
«در این شرایط حتی انتقادهای درست را هم نباید مطرح کرد»!
مقصود فراستخواه، از مهرههای باند روحانی هم ضمن اذعان به استمرار قیام میگوید:
«کل حکومت باید این اعتراضات را به خود بگیرد».
معنی این عبارت واضح در بیان سعید مدنی، مهره دیگر این باند، روشنتر میشود که گفته است: «تمایل به تغییر از در و دیوار جامعه ایران بیرون زده است»! وی «وجه غالب اعتراضات» را «نفی وضعیت موجود دانسته» و با تأکید گفته است:
«بهطور قطع این اعتراضات به آشوب و شورش و حتی نوعی آنارشیسم منجر خواهد شد. چون معترضان برای بقای خود میجنگند».
اعتراف یا پاس گل به براندازان؟!
در چنین فضایی است که واعظ آشتیانی، یک کارگزار حکومتی، نگران میشود که موجسواران درون رژیم «به اپوزیسیون برانداز پاس گل میدهند»!
در کنار این اعترافات ابراز نگرانی از نقش مجاهدین دیده میشود که پیوسته رسانههای حکومتی و ارگانهای وزارت اطلاعات و پیشنمازهای نمایش جمعه پیوسته میگویند:
«آنچه در ایران رخ میدهد(قیام) کار شبکههای مجاهدین خلق در شهرهای مختلف است»، «هدف به زانو درآوردن نظام است»!