دیکتاتورها همیشه در پایان کار تلاش میکنند با دعاوی تو خالی و مانورهای پوشالی هیمنه و هیبت فرو ریخته را بپوشانند. این نوع بازیهای حکومتی در دهههای گذشته ممکن بود چند صباحی موجب دلگرمی درباریان و سربازان دیکتاتور شود اما اکنون، در عصر ارتباطات خیلی زود اسباب مضحکهٔ دیگران خواهد شد.
خامنهای که بعد از شکست در عمق استراتژیک ـ لبنان ـ و سقوط خاندان منفور اسد در سوریه هیبتش فرو ریخته، تلاش میکند با بلوف و ادعای تو خالی قدرتنمایی کند. این در شرایطی است که یکی میگوید: «مطمئن باشید اگر با این فرمان به پیش بروید، قدرت را از دست خواهید داد» (جمهوری، ۶آذر). یکی میگوید: «سقوط بشار اسد، نهتنها یک رویداد مهم برای سوریه است، بلکه پیامدهایی در سراسر خاورمیانه دارد. پیامدهای این رخداد در هیچ کشوری بهاندازه ایران احساس نمیشود و آسیبی استراتژیک و نظامی برای ایران است» (هممیهن، اول دی). و دیگری میگوید چرا نتوانستیم با صدهزار نیرو و صرف میلیادرها دلار مانع سرنگونی اسد شویم؟ دفاع از حرم چه شد؟ آیا خونها هدر رفت؟ یک عضو مجمع مدرسین حوزهٔ قم هم میگوید: «نظام خطای وحشتناکی کرده و باید از ملت عذرخواهی بکند، ماستمالی هم نکند» (اردستانی ـ ۲۸آذر).
با این حال، خلیفه درمانده با جیب خالی پز عالی میدهد که «این راهپیمایی عظیم روز ۲۲بهمن کجای دنیا چنین چیزی وجود داره بعد از چهل و چند سال از پیروزی انقلاب روز پیروزی انقلاب رو آحاد مردم، نه نیروهای مسلح نه مسئولان، توده مردم آحاد مردم بدنه ملت اون روز رو اینجور گرامی بدارند با این حجم عظیم وارد میدان بشن و چهل و شش سال با همه مشکلاتی که وجود دارد» (۲۹بهمن سالگرد قیام تبریز).
کپی همین ادعا را در ماههای پایانی دیکتاتوری شاه میبینیم که ۱۰ماه قبل از سرنگونی دیکتاتوری سلطنتی مانور قدرقدرتی میداد! در آن زمان (۲۱فروردین۵۷) روزنامههای رژیم شاه با تیترهای برجسته از یک اجتماع عظیم ۴۰۰هزار نفره از «آحاد مردم» در تبریز خبر دادند تا شاید بدینوسیله هیبت فرو ریختهٔ شاه و کالبد نیمهجان سلطنت زنده شود!
سخنگوی مجاهدین با مقایسه تقلای شیخ و شاه در آخر خط به خبر دیگری که همزمان با اجتماع تبریز و در همان روزنامه راجع به خرید زمین و مستغلات در آمریکا توسط سرکردگان رژیم شاه چاپ شده بود، گفت: «نمایش حکومتی در ۲۱ فروردین سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی[در تبریز] با به صحنه آوردن ارتش و شهربانی و ساواک در لباسشخصی در شرایطی صورت میگرفت که مقامات و سرکردگان نظام در خرید مستغلات در کالیفرنیا برای فرار از صحنه با یکدیگر مسابقه گذاشته بودند».
اکنون ولایت شیخ هم در آخر خط، شاهد ریزش پاسداران و کارگزاران نظام و تلاش آنها برای جمعوجور کردن ثروت و سرمایههایی است که با خرد کردن استخوانهای مردم به جیب زدهاند. این پدیدهیی است که هر روز خبری از آن پخش میشود و برملا شدن دزدیها، غارت و فساد کارگزاران خامنهای در شبکههای اجتماعی به مشکل خامنهای تبدیل شده است. در اینباره، خامنهای در همان سخنان۲۹بهمن گفت: «تهدید نرمافزاری یعنی دستکاری کردن افکار عمومی مردم، یعنی ایجاد اختلاف، یعنی ایجاد تردید در محکمات انقلاب اسلامی؛ این تهدید نرمافزاری است».
از آنجا که تکلیف مردم با نظام و «محکمات» ولایت فقیه از چهار دهه قبل مشخص بوده و در ۵مهر۱۳۶۰ میلیشیای مجاهد خلق خروش «مرگ بر خمینی» و شعار «شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده» را به میان مردم بردهاند، به نظر میرسد اشاره خامنهای به «تردید در محکمات» مربوط به بدنه ریزشی باشد که خود را پس از فرو ریختن «عمق استراتژیک» باختهاند و زبان حالشان همان حرفهای یکی از سرکردگان فراری سپاه از سوریه است که ماه گذشته نالهکنان میگفت: «ضربه خوردیم، باختیم، بد هم باختیم! باختیم! ضربه خوردیم، خیلی هم برایمان سخت بود» (پاسدار اثباتی تابناک ـ ۱۹دی).