افزایش قیمت در همه بازارها شامل دلار، طلا، خودرو، مسکن و حتی لوازم خانگی را مردم با گوشت و پوست خود لمس میکنند. بازار مواد خوراکی نیز همپای سایر کالاها به افزایش قیمتها پاسخ مثبت داده است! تنها بازاری که عرضه آن بیشمار و تقاضا برای آن ناچیز است و بلکه به عقب نیز رفته، بازار کار است. کارگرانی که در اثر رکود تورمی، با دربسته کارخانهها و کارگاهها مواجهاند، هنگام برگشت به خانه، گرانتر شدن اجناسی که قرار بود برای خانواده تهیه کنند را میبینند و دندان بر جگر میگذارند.
اقتصاد تحت حاکمیت ولایت فقیه سبزهای نبود که با هیچ گلی آراسته شود بلکه علفزاری است که خارهای پرشمار دارد. حدود یک سال است که خارستانی بهنام بازار سهام به این حوزه فلاکتساز افزوده شده است که برای کارگران و زحمتکشان و سایر تهیدستان ارمغان شوم و طاقتفرسای شتاب فزایندهٔ تورم را به بار آورده است.
بورس؛ علت یا معلول تورم؟
با شتاب گرفتن رشد نقدینگی و بالمآل بالا رفتن پایه پولی در بانک مرکزی که علت تورم دورقمی کنونی است، یک سؤال مهم نیز پیش روی اقتصاددانان قرار گرفته و پاسخ آنها را میطلبد. سؤال این است که آیا بورس عامل شتاب گرفتن تورم است یا اینکه خود بورس معلول تورم است؛ تورمی که پیش از رونق بادکنکی بورس و ساخته شدن حباب گسترده آن هم حضور و ظهور داشته و در بازارهای مختلف خود را بهوضوح نشان داده است.
اقتصاددانان بر این باورند که مطابق قاعده همگرایی قیمتها وقتی قیمت دلار افزایش مییابد و سایر کالاها نظیر مسکن و طلا و خودرو خود را با آن تراز میکنند، مشخص است که قیمت سهام نیز بالا میرود و حتی شتاب بیشتری هم میگیرد؛ چرا که دولت با هدف تأمین نیازهای پولی خودش، از این افزایش قیمت سهام سود خود را میبرد و برای ورود نقدینگیهای سرگردان به بورس، تبلیغ هم میکند. پس جای تردید نمیماند که رشد قیمت سهام، معلول همین نقدینگیها و تورم حاصل از آن است.
افزایش شتاب بورس با دلار ۲۵هزار تومانی
اشتیاقی، یکی از اقتصاددانان حکومتی درباره پیشبینیهای صورت گرفته در زمینه افزایش نرخ دلار تا قیمت ۲۵هزار تومان و در نتیجه افزایش سایر عوامل اقتصادی نظیر سهام میگوید:
«در صورتی که شاهد چنین اتفاقی در بازار ارز باشیم بهطور حتم تاثیر آن را در بورس و قیمت سهمهای موجود در بازار خواهیم دید» (جهان صنعت. ۱۸تیر۹۹).
نرخ تورم؛ تعیینکننده نوسان شاخص بازارها
علیرضا تاجبر اقتصاددان حکومتی و کارشناس بازار سرمایه در تأیید این قاعده اقتصادی مبنی بر همگرایی قیمت عوامل اقتصادی، معتقد است که هیچگاه بازار سرمایه در ایران عامل تعیینکننده تورم نبوده است و بلکه برعکس این تورم بوده است که سمت و سوی سرمایه را تعیین کرده است. وی با اشاره به اینکه: «رشد بازار سرمایه تعیینکننده تورم نیست بلکه محصول آن است» میافزاید:
«مردم با توجه به تورم بالایی که وجود دارد وارد بازار سرمایه شدند و این توجه در حال افزایش است. مردم از نگهداری پول بهصورت سپردههای بانکی یا به هر گونهیی دیگر که باعث افزایش دارایی آنها نمیشود خودداری میکنند، یعنی زمانی که مردم تصمیم گرفتهاند که ریال پسانداز نکنند پس به سمت داراییهای دیگر مانند ملک، خودرو، طلا، خرید سهام و… رفتند. رشد شاخص، ناشی از تورم است نه والد آن. برخی معتقدند که رشد شاخص تورمزاست در صورتی که این رشد ناشی از تورم است و علت ایجاد تورم را باید در جایی غیر از بازار سرمایه جستوجو کرد» (بازارسرمایه. ۱۷تیر۹۹).
کارنامه سیاه تورم ساز روحانی
در همان شروع دولت آخوند روحانی در سال۱۳۹۲ مانند امروز، غول تورم ناشی از سیاستهای اقتصادی مردمآزارانه از احمدینژاد به روحانی تحویل داده شد. دولت آخوند روحانی در خاک گرفته بورس را باز کرده بود تا مردم ایران را از طریق زد و بند و به چنگ آوردن بخشی از نقدینگی و تورم حاصل از آن سرکیسه کند. در همان زمان هم سؤال کارشناسان اقتصادی حکومتی این بود که «آیا بورس قادر به کنترل تورم خواهد بود؟»
برخی از آنها اظهار میکردند:
«نقدینگی امروز کشور مانند رودخانه خروشان است که هرگاه بدون بستر آماده، سر از هر بازاری درآورد، بنیان آن را با تورم خواهد کند. اگر انتظار افزایش قیمتی در بازار سکه نباشد، نقدینگی به سراغ ارز میرود و اگر قیمت ارز بهطور دستوری پایین نگهداشته شود به سمت مسکن و ملک سرازیر میشود و با ایجاد تقاضای شدید، بهای آن را بهطور وحشتناک و به گونهٔ حبابی بالا میبرد و اگر اندک امیدی به اصلاح سیاست خارجی پیدا شود، بازار ارز، سکه و مسکن از رونق میافتد و نقدینگی به سمت سرمایهگذاری دیگری روی میآورد. بهعنوان مثال، بعد از انتخابات ریاستجمهوری با رکود بازارهای رقیب (مسکن، ارز و سکه) حجم نقدینگی بالایی به سمت بورس اوراق بهادار روانه شد» (دنیای اقتصاد. ۲۸شهریور۹۲).
ارزش جاری بازار بورس ۱.۲ برابر حجم نقدینگی
نسبت ارزش جاری بورس اوراق بهادار تهران به نقدینگی
همانطور که در نمودار آمده است ارزش بورس در سال۱۳۹۲ به ۴۲۶۰هزار میلیارد ریال (معادل ۰.۸ حجم نقدینگی) رسید. پس از آن بورس سقوط کرد و به مدت ۴سال دیگر خبری از آن نبود و به عبارتی ظرف این مدت تورم، ارزش جاری بورس را به قبل از تشکیل حباب قیمتها در بازار سهام رساند.
روزنامهٔ حکومتی اقتصاد برتر (۷ اردیبهشت۹۹) در این باره نوشت:
«در ۶اردیبهشت ۱۳۹۹ ارزش بورس ۲۰درصد و ارزش بورس+ فرابورس ۶۰درصد بیش از حجم نقدینگی شد. رشد حبابی بورس اوراق بهادار تهران موجب شده تا نسبت ارزش بازار به حجم نقدینگی بیش از ۳برابر میانگین سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۷ شود»
امروز همگان شاهدند که بورسبازی و افزایش قیمت سهام نیز نتوانست جلوی غول «پر شاخ و دم» نقدینگی و تورم را بگیرد. عموم دولتهای نظام ولایی، با کسریهای بودجه و دست درازی به چاپخانه بانک مرکزی و انتشار پول بیپشتوانه از یکسو و رواج غارتگری از دلارهای نفتی و به یغما دادن ثروت مردم ایران، دامنه تورم را از زمین به آسمان رساندند و مردم تهیدست و حتی طبقه متوسط را به نان شب محتاج کردند.
مجلس مرتجع در برابر دولت ارتجاعی
امروز کشور ایران تحت حاکمیت ارتجاعیترین نیروی تاریخ معاصر خود قرار دارد. بحرانها و ابر چالشهای اقتصادی و اجتماعی سبب گردیده که این رژیم در بدترین شرایط ممکن قرار بگیرد و از همه سو فشارهای فزونشونده را تجربه کند. حال میبایست مقصر و متهمی در این میان پیدا کرد تا بار اصلی مصیبتهای عظما را به گردنش انداخت. مجلس یازدهم که به اعتراف دوستانشان از غارتگرترین و سرکوبگرترین مهرههای این نظام تشکیل یافته، قصد دارد آخوند روحانی را سیبل ضربات خود قرار دهد تا صحنه را برای کاندیدای بعدی ریاستجمهوری وابسته به باند غالب فراهم شود. بهترین بهانه هم در این شرایط اوضاع اقتصادی و خصوصاً گرانی و کمبودهاست.
روزنامهٔ تجارت (۱۸تیر۹۹) تعدادی از سؤالات مهرههای باند غالب از روحانی را برشمرده است:
«چرا و به چه دلیل قیمت ارزهای خارجی بهسرعت در حال افزایش و ارزش پول ملی در حال کاهش است؟علت از هم گسیختگی اوضاع بازار مسکن و خودرو و تورم عجیب و غریب چند صد درصدی بازار مسکن چیست و چرا دولت طی ۷سال گذشته هیچ اقدام جدی برای تأمین مسکن مردم و کنترل قیمت و کیفیت خودرو انجام نداده است؟»
این روزنامه با اشاره به «دلار ۴۲۰۰تومانی و کسانی است که از آن بهره بردند» ادامه میدهد:
«چرا دلار ۲۲هزار تومان، سکه طلا بیش از ۱۰میلیون تومان و پراید ۹۰میلیون تومان شده است؟ تبدیل اقتصاد مملکت به آشفته بازار دلالی، گرانی، تورم، فساد، رانت خواری[به چه علت است؟] و... . ». . (تجارت. ۱۸تیر۹۹)
پاسخ ملت به ارتجاع حاکم روشن است
طی ۴۰سالی که از عمر این رژیم میگذرد، بارها و بارها ملت ایران پاسخ شایستهٔ خود را نسبت به صدها نمونه از این دست سؤالها و بسا مهمتر و جدیتر از اینها داده است. یک حکومت بهغایت بنیادگرا و ضد حقوق پایهیی بشر که جز سرکوب و صدور تروریسم و غارت و چپاول ثروت و داراییهای مردم راه و کار دیگری ندارد، نمیتواند و نمیخواهد مشکلی را حل کند چرا که برای این منظور نیامده است؛ همهٔ این سؤالها فقط یک پاسخ دارد؛ سرنگونی، سرنگونی و فقط سرنگونی.