728 x 90

تکمیل سیبل بزرگ‌ترین «نه»!

نه به جلاد ۶۷
نه به جلاد ۶۷

در روز اول و دوم ثبت نام کاندیداها برای انتخابات نمایشی پایان خرداد، شاهدیم که پازل نظام آخوندی جز با چهره‌ها و نام‌های تکراری، آن هم نشان‌دارترین‌ها در جلادی و چپاول پر نمی‌شود. اگر سیر طرح نام‌ها و تحلیل‌ها پیرامون آنها را از دو ماه پیش به این سو دنبال کنیم، می‌بینیم چنتهٔ ولی‌فقیه به‌غایت تهی است و نظام آخوندی در معرفی یک چهره و نام کاریسما نهایت ورشکستگی را آشکار می‌کند. در بررسی همین ایام که منتهی به ثبت نام کاندیداها شده است، می‌بینیم از درون نظام هم چند شخص مطرح پیدا نمی‌شود که راغب به کاندید شدن باشد.

 

با کاندید شدن جلاد قرن ابراهیم رئیسی، پازل انتخاباتی ولی‌فقیه کامل شد. این است نهایت دارایی نظام و سقف ارائهٔ چهره و نام برای ریاست جمهوری! این است تکرار همان سیرکی که ۴سال پیش حسن روحانی با اشاره به رئیسی، وی را کاندیدی توصیف کرد که ۳۸سال کارش اعدام بوده است.

 

رژیم آخوندی در این ۴سال نه آن‌که نتوانست جایگزینی برای منفورترین‌هایش نزد مردم ایران ترتیب بدهد، که برعکس به‌دنبال خروش دو قیام ۹۶ و ۹۸، بسیاری نیروهایش ریختند و دچار شقه‌های پیاپی شد. خامنه‌ای آن‌قدر صحنه را تار و بی‌بساط دید که تنها گزینهٔ دولت و مجلس حزب‌اللهی ــ بخوانید شقه و شکاف بزرگ ــ برایش باقی ماند.

حالا این تمامیت نظام آخوندی است که با تمامیت دارایی‌اش که جز جلادان و چپاولگران در منظر مردم ایران نیستند، چهره و کاندید معرفی می‌کند.

 

صحنه را بنگرید که اصلی‌ترین کاندیداهای مانده روی دست نظام، جز از قوه قضاییه و سپاه پاسداران استخراج نمی‌شوند؛ از دو ارگانی که منفورترین‌ها نزد مردم ایران هستند و مطرودترین‌ها در لیست تحریم‌های بین‌المللی. این است عصارهٔ دارایی نظام ولایت فقیه پس از ۴۲سال هیاهوی مردم‌سالاری مبتذل!

 

صحنه را بنگرید که حاکمیت آخوندها کاندیداهایش را سیبل تهاجم خشم و نفرین سراسر ایران کرده است. طرفه این‌که غلام‌علی حداد عادل مثلاً خواسته است طی نامه‌یی به رئیسی، اظهار لطف امت حزب‌الله را نسبت به وی بیان کرده و از او بخواهد که حتماً کاندید شود؛ نامه را که تا آخر می‌خوانید، می‌بینید در همین امت حزب‌الله هم حداکثر ۲۵۰ تا ۲۶۰نفر لیست را امضاء کرده‌اند! همینش هم آن‌قدر بی‌ریخت است که حداد عادل جرأت نکرده لیست امضاها را پای نامه‌اش بیاورد!

 

مشاهده می‌شود که درست عین آوردن چماقداران و بازجویان نقابدار به خیابان‌ها و شکنجهٔ جوانان در ملأ عام، حالا نظام ولایت فقیه در بن‌بست مطلق نسبت به جبهه‌بندی جامعهٔ ایران در مقابلش و تحقق شرایط عینی مستعد قیام و انقلاب، با قوه قضاییه و سپاه پاسدارانش به میدان نمایش انتخابات می‌آید.

 

این ترکیب‌ها، سامان‌دهی کاندیداها و قحط‌الرجال را باید یک مرحله پیشرفت شرایط عینی در جبهه مردم ایران دانست که خامنه‌ای و شورای نگهبان را وادار به وصله کردن جلادترین قوه و جانی‌ترین بازوی نظامی به ریاست‌جمهوری نموده است. این است نهایی‌ترین ته‌ماندهٔ انبار نظام ولایت فقیه در مقابل تکامل اجتماعی قیام‌ها و پایداریهای اقشار مردم و پیشتازان مقاومت برای ایرانی با جمهوری دمکراتیک. کافیست نمودار این نبرد را از نخستین انتخابات در سال۱۳۵۸ تا اکنون در سال۱۴۰۰ رسم کنیم تا برای همگان هویدا باشد که پله‌پله طرد و نفی نظام ولایت فقیه از بیرون آن و افول و ریزش از درون آن، اکنون به چه سرنوشتی دچارش نموده که جز قوه قضاییه و سپاه پاسداران برای کاندید شدن، ندارد.

 

با نشانه‌هایی که بررسی شدند، مردم ایران اکنون برای تحقق بزرگ‌ترین تحریم کلیت نظام ولایت فقیه، هیچ چیزی کم ندارند. خود ولی‌فقیه سیبل‌های تحریم‌شونده‌ترین‌ها را روبه‌روی جامعهٔ ایران چیده و تکمیل کرده است. این کارزار ملی و میهنی و انسانی را یکی از آوردگاههای وجدان بیدار ایران و ایرانی برای رقم زدن بزرگ‌ترین «نه» به دیکتاتوری آخوندی کنیم.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0285b514-0935-4f5b-97de-9214df2fda32"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات