رژیم آخوندی در آستانهٔ بازگشایی دانشگاهها و در سالگرد قیام، تهاجم بهدانشگاه را از جهات مختلف شدت بخشیده است. از یکسو بهاخراج گستردهٔ استادان «منتقد» و جایگزین کردن آنها با عناصر همسو یا بهتعبیر یکی از دانشگاهیان، به «تزریق مکانیکی استادان جعلی» دستزده و از سوی دیگر شمار زیادی از دانشجویان را از دانشگاهها اخراج کرده و جای خالی آنها را با ایادی و مزدوران خود یا با فروش صندلیهای دانشگاه، بهفرزندان بیسواد ایادی خود پر کرده است.
سایت حکومتی رویداد ۲۴ (۵شهریور) نوشت: «اخراج استادان در دولت رئیسی بهشکل پرشتابی در حال اجراست و تمام استادانی که بهزعم آنها منتقد هستند، بهبهانههای مختلف از جمله بازنشستگی و توان علمی اخراج شدهاند».
سایت حکومتی انتخاب (۵شهریور) نیز با عناوین «همهٔ دانشگاهها، امام صادقی میشوند!» و «پاکسازی بهسرعت در حال انجام است» بهاین جریان اشاره کرده است.
این تجاوز آشکار دولت جلادان، چنان مفتضح است که برخی نهادها و عناصر حکومتی را نیز ناگزیر از واکنش کرده و بهجنگ گرگهای حاکم دامن زده است:
کانون صنفی استادان دانشگاهی طی بیانیهیی، با اشاره بهاخراج گستردهٔ استادان از جمله نوشت: «هماکنون صدها پرونده در این رابطه در دانشگاههای مختلف بهبهانهٔ امضای بیانیه یا اظهارنظر توسط استادان متوقف است و چندین عضو هیأت علمی در دانشگاههای مختلف یا اخراج شدهاند یا در آستانه اخراج قرار گرفتهاند».
در ادامهٔ این بیانیه آمده است: «در بند ۵ مصوبه شورای امنیت کشور از وزارتخانههای علوم و بهداشت خواسته میشود ترتیب استخدام ۱۵هزار عضو هیأت علمی همسو با این جریانهای ضداستقلال دانشگاه داده شود. در این نامه اعضای هیأت علمی بهعنوان بزرگترین عامل ناآرامیهای سال۱۴۰۱ معرفی میگردند» (سایت حکومتی عرش نیوز ـ ۵مرداد).
در این میان جنگ گرگها و ریزش در رژیم هم تشدید شده و محمدرضا عارف، از مهرههای باند مغلوب و معاون اول رئیسجمهور اسبق ارتجاع، که ریاست کانون صنفی استادان دانشگاهی را برعهده دارد، در اعتراض به «روند حاکم بر هیأتهای جذب در دانشگاهها» از سمت خود در هیأت جذب دانشگاه شریف استعفا داد. عارف که در باند مغلوب نیز بهعنوان «نماد سکوت و انفعال» نام برده میشود، در استعفانامهٔ خود نوشته است: «روند حاکم بر هیأتهای جذب دانشگاهها عملاً باعث خروج نخبگان از دانشگاهها میشود و تأسفبارتر آن که بعضاً دخالت برخی نهادهای بیرون دانشگاه در تصمیمگیری هیأتهای جذب تأثیر میگذارد»... .
منظور نامبرده از «برخی نهادهای بیرون دانشگاه» نهادهای امنیتی رژیم است. بر اساس اسنادی که توسط کانال تلگرامی «قیام تا سرنگونی» افشا شده، «شورای امنیت کشور» طی مصوبهیی در دیماه گذشته دستور داده «هیأت علمی در تراز انقلاب اسلامی جذب دانشگاهها شوند».
بر اساس برخی دیگر از این اسناد، در یک کمیته اطلاعاتی ـ امنیتی (متشکل از ۹نهاد اطلاعاتی ـ امنیتی) که از آذر تا بهمن ۱۴۰۱ با مسئولیت پاسدار سلامی سرکرده کل سپاه پاسداران تشکیل شده بود، تصمیماتی علیه دانشجویان شورشی و اساتید مخالف و غیرهمسو اتخاذ کرد که اکنون بهمرحله اجرا گذاشته شده است.
بنابراین اخراج و تصفیهٔ استادان و اعضای هیأت علمی دانشگاهها و جایگزین کردن آنها با استادان جعلی بخشی از یک طرح و برنامهٔ امنیتی برای کنترل بیشازپیش دانشگاههاست.
دو مورد از این «استادان» در رسانههای حکومتی معرفی شدهاند؛ یکی بازجو ـ خبرنگار شناخته شدهای بهنام امیرحسین ثابتی مجری شبکهٔ افق تلویزیون رژیم است که بهعنوان استاد مدعو در دانشگاه شریف «انقلاب اسلامی» تدریس کند و دیگری بازجو ـ خبرنگاری بهنام عباس موزون، قرار است «آئین زندگی» را بهدانشجویان دانشگاه شریف درس بدهد.
طرح و برنامهٔ دولت جلادان برای زیر مهمیز کشیدن دانشگاه، بهاخراج اساتید و جایگزینی آنها با استادان جعلی محدود نمیشود.
به نوشتهٔ رسانههای حکومتی باند مافیایی موسوم به «جبهه پایداری که گفته میشود کنترل دولت رئیسی را در دست دارد، «درصدد است، پس از «تصفیهٔ بزرگ اساتید»، ورود دانشجویان بهدانشگاه را هم، بر اساس صلاحیتهای سیاسی- اعتقادی تغییر دهد». ابزار مهم این روند در سال جاری از طریق کمیتههای انضباطی دانشگاهها عملیاتی میشود تا سالهای بعد که از طریق انتقال سازمان سنجش بهزیر مجموعهٔ شورای عالی انقلاب فرهنگی اساساً سهمیههای متفاوتی برای ورود دانشجویان اعمال شود» (روزنامهٔ حکومتی اعتماد ۶شهریور).
تیغ رژیم جلادان بر گلوی دانشگاه که در روند انقباض هر چه بیشتر رژیم صورت میگیرد، انزوای آن در جامعه را هر چه عمیقتر میکند. این مسیر گریزناپذیر رژیم قرونوسطایی ولایت فقیه است که موجودیت خود را با دانشگاه در تعارض میبیند و خمینی در اظهارات کینتوزانهاش علیه دانشگاه، بهآن اذعان کرده است. در این مسیر حاکمیت آخوندها در برابر جامعه انفجاری و مقاومت انقلابی شکنندهتر و به سرنگونی محتوم نزدیکتر میشود.