در «سخن روز» روز گذشته با عنوان «بحران بودجه، آیینهٔ بنبستها» به بررسی رد کلیات بودجهٔ ۱۴۰۰ رژیم توسط مجلس ارتجاع پرداختیم؛ در پایان مقاله تأکید شد کشمکشها و بحرانها بر سر بودجه تازه یک آغاز است. آغاز دور جدیدی از تشدید و تعمیق بحران درونی رژیم. امروز پس از مواضع مختلف طی ۲۴ساعت گذشته، واقعیت شدت بحران بیشتر آشکار شد.
آخوند روحانی در جلسهٔ هیات دولت، نالید که «من نگران بودم صدا و سیما آنقدر علیه لایحه بودجه تبلیغ کند که در نهایت مجلس لایحهٔ بودجه را رد کند که در نهایت همین هم شد»؛ آنگاه در حالی که مخاطب صحبتهایش «سران قوای سهگانه» بودند، گفت: «در این دو ماه ما چقدر برای بودجه وقت صرف کردیم! آخر چه شد؟ حاصل جمعش شد صفر!».
از سوی دیگر جهانگیری از نامهیی حرف که روز ۶بهمن دربارهٔ بودجه، به خامنهای نوشته و «دو ساعت و نیم بعد به ما از دفتر زنگ زدند که پاسخ را دادند».
این مواضع نشان میدهد کشاکش بر سر بودجهٔ ۱۴۰۰در بالاترین سطوح نظام، میان سران سه قوه و خود خامنهای جریان دارد.
ریشهٔ دعوا
در آذرماه دولت روحانی لایحهٔ بودجهٔ ۱۴۰۰ را به مجلس ارائه کرد. پس از آن کمیسیون تلفیق برای بررسی تشکیل شد. اما از همان ابتدا کشاکش میان مجلس و دولت روحانی بر سر این لایحه بالا گرفت.
اساس دعوا بر سر دو موضوع بود:
یکم: فروش ۲میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت که روحانی آن را بهعنوان منبع اصلی درآمد، وارد لایحهٔ بودجه کرده بود و ادعا میکرد «امروز آمادگی برای افزایش تولید نفت وجود دارد» (۱۶ آذر)؛ و باند رقیب با اشاره به تحریمهای خفهکننده میگفتند «وابستگی لایحه بودجه ۱۴۰۰ به رویای نفت خیالی، بیش از ۴۰درصد است» (دهنوی، عضو هیأت رئیسهٔ مجلس ارتجاع-۱۶ آذر) و «در لایحهٔ بودجه دولت به درآمدهای موهومی متوسل شده که عجیبترین آنها فروش روزانه ۲میلیون و ۳۰۰هزار بشکه نفت در روز است» (کیهان-۱۶ آذر).
دوم: ارز ۴۲۰۰تومانی که جوهر و اصل دعوا و کشمکش میان دو باند است.
در لایحهٔ بودجهٔ ۱۴۰۰ دولت روحانی ۸میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰تومانی برای واردکنندگان کالاهای اساسی اختصاص داده است. اما کمیسیون تلفیق ارز ۴۲۰۰تومانی را حذف کرده و بهجای آن با تک نرخی کردن، ارز ۱۷۵۰۰تومانی را ارائه داده است. قالیباف در سخنان خود در جریان بحث بودجه، با صراحت کیسهیی را که روحانی و باند او برای رانت حاصل از مابهالتفاوت ارز ۴۲۰۰تومانی و قیمت ارز در بازار دوختهاند برملا کرد و بهعنوان یک نمونه گفت: «اگر آقای رئیسجمهور تشریف میآوردند اینجا توضیح میدادند این مابهالتفاوت نرخ ارز را چه کار کردند؟ ارز ۴۲۰۰تومانی را به چه کسی دادند؟ مواردی که بر حسب اراده خودشان پول پاشی کردن مثل ۱۲۰ میلیاردی که به یک دانشگاه دادند. ». (جلسهٔ مجلس ارتجاع ـ ۱۴بهمن).
متقابلا واعظی رئیس دفتر روحانی هم روز بعد، با برملا کردن یک فقره رانتخواری باند رقیب که کمیسیون تلفیق وارد بودجه کرده، گفت: « «برخلاف ادعاهایی که میکردند که نباید بودجه رانتی شود، خودشان واردات ماشین لوکس را از مناطق آزاد، آزاد کردند» (واعظی-۱۵بهمن). روشن است که واردات ماشینهای لوکس هم در دست باندهای مافیایی وابسته به سپاه است که سود هزاران میلیاردی حاصل از آن با رانت حاصل از ارز ۴۲۰۰تومانی قابل مقایسه است که البته تاوان این هر دو را مردم محروم از شیرهٔ جانشان و از سفرههایشان که روزبهروز خالیتر میشوند میپردازند.
خوان یغمای داراییهای مردم ایران
بنابراین قلب دعوای بودجه تصادم منافع باندهای مافیاهای غارتگر حاکم است و جنگ و کشمکش بر سر بودجه، دعوا بر سر خوان یغمای سرمایههای مردم فقرزدهٔ ایران است که هر کدام از باندهای مافیایی وابسته به آن، تلاش میکنند مانند گرگهای گرسنه سهم بیشتری از این گوشت قربانی را بکنند و از آن خود کنند. فضاحت آنقدر بالاست که روزنامههای حکومتی هم بهصراحت اعتراف میکنند: «دعوا (بر سر بودجه) برای سهمبری بیشتر بین گروهها (است). در عینحال این اختلافات به هیچ عنوان در جهت منافع مردم نیست و بیشتر بهمثابه زورآزمایی و جنگ قدرت است» (آرمان-۱۵بهمن).
اما باید توجه داشت که این دعوا و کشمکش بر لبهٔ پرتگاه سرنگونی جریان دارد و بخشی از بحران فراگیر سرنگونی است. جالب است که باندهای حاکم مرتب به هم یادآوری میکنند که همه سوار یک کشتی هستیم، کشتی را سوراخ نکنید، اما واقعیت این است که چشمانداز سرنگونی و نابودی رژیم، نه تنها موجب کاهش و تخفیف این جنگ نشده، بلکه بهنظر میرسد بر حرص و ولع باندهای غارتگر افزوده و در نتیجه هم بر ابعاد غارت افزوده و هم جنگ را شدت بخشیده است. این دور باطل، غارت بیشتر و فشار بیشتر بر مردم و سرکوب و اختناق و اعدام بیشتر تا کی و تا کجا میتواند ادامه یابد؟ نمیتوان تاریخی تعیین کرد، اما بیتردید موعد انفجار در تقدیر ناشی از این تضاد و تناقضات متراکم و انباشته، با سرعت در حال نزدیک و نزدیکتر شدن است.