«جیب خالی، پْز عالی» ضربالمثلی است که نشان میدهد بعضیها در عین ناداری، نالایقی و مردم فریبی همچنان دم از دارایی و لیاقت میزنند؛ اما بهزودی آشکار میگردد که چیزی در چنته ندارند. معلوم نیست ایرانیها پیش از آشنایی با کلمه «پز» که فرانسوی است، از چه ضربالمثلی برای بیان منظور خود استفاده میکردند. اما در حال حاضر، وضعیت کارگزاران نظام ولایت مطلقه فقیه، بدتر از جیب خالی و مضحکتر از پز عالی است. مردم ایران در گرمای طاقتفرسا و بیبرقیهای متوالی و بیآبیهای مستمر به امان خدا رها شدهاند، آنوقت باندهای غارتگر حامی خامنهای رفتهاند سراغ اینکه اسم برنامههایی که قابلیت اجرایی ندارند و بیسرانجاماند، «توسعه» بگذارند یا «پیشرفت» ؟!
«پیشرفت» بهجای «توسعه» چرا؟
«درست در زمانی که رئیسجمهور برای اولین بار در تاریخ بعد از انقلاب، برنامه خود را اجرای یک سند قانونی یعنی برنامه هفتم، قرار داده و از دادن برنامه خاص و متداول خودداری کرده، آن سند قانونی دچار تغییر عنوانی تاریخی شده و از «توسعه» به «پیشرفت» تغییر نام داده است» (شرق ۶ شهریور ۱۴۰۳)
تحلیلگر حکومتی در ادامه مطلبش جنگ و نزاعی را نشان میدهد که بر سر کسب منافع و حفظ کرسیهای قدرت، کار به جابهجایی واژهها و نامها کشیده شده است و بیبرقی و بیکاری و تورم و فقر و فاقه مردم تأثیری در اولویتهای باندهای حاکم بر کشور ندارد. مضمون این تغییر واژهها هم غلبه رویکرد باند غالب رژیم آخوندی است که طرفدار «پیشرفت» است! در برابر باند مغلوب که هوادار «توسعه» است! چرا؟ برای اینکه «توسعه یک مفهوم غربی است! اما «پیشرفت» یک مفهوم خودی است! «توسعه» امری مذموم و بیانگر غربزدگی و ضدیت با ارزشهای دینی و ملی و... قلمداد میشود (اما). «پیشرفت»، رشد توأمان مادی و عزت، انسانیت و نوعدوستی را دنبال میکند!» (فرهیختگان ۱ دی ۱۳۹۷)
بنابراین از دیدگاه واژهبازان، «اساس برنامه هفتم، برنامه «پیشرفت» و نه «توسعه» نام گرفت تا تغییر جهتی گفتمانی و ایدئولوژیک را نمایندگی کند»! (شرق ۶ شهریور ۱۴۰۳)
حالا بنگریم به غلبه «پیشرفت» گرایان که در چندین دهه اخیر جز فقر و بیخانمانی و به قهقرا بردن جامعه، پیشرفتی نداشتند اما دعوای بر سر نام و عنوان را رها نکردهاند.
رشد اقتصادی ۸ درصدی، ۱۰۰ میلیارد دلار پول میخواهد
اکنون پزشکیان بیبرنامه و دارای برنامه مجانی هفتم «پیشرفت» در اجرای آن و تحقق هدف ۸ درصدی آن مانده است که چه بکند! در حالی که کارشناسان و اقتصاددانان توصیه میکنند فعلاً اوضاع را آرام کن بقیهاش پیشکش!
«با توجه به تفاوت چشمگیر میان هدف کلیدی رشد در برنامه هفتم و شواهد تاریخی رشد در طول دهههای اخیر، به نظر میرسد که دولت چهاردهم باید به جای تأکید بر میانگین بالای رشد، در پی کاستن از نوسانات رشد اقتصادی و افزودن بر دوام و پایداری آن باشد» (عصر ایران ۱۳ تیر ۱۴۰۳)
پزشکیان اما حوصله ثبات اقتصادی ندارد و میخواهد خودی نشان بدهد ولی با پول و هزینه دیگران که آنهم نشدنی است: «پزشکیان درباره تولید و دستیابی به رشد ۸ درصدی گفت: این رقم مشروط به شروطی است. اول باید ناترازی انرژی را حل کنیم. دستیابی به رشد ۸ درصدی با ناترازی در برق یا بانکها ممکن نیست. متخصصان معتقدند که برای رشد ۸ درصدی به ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز داریم. اما کل پولی که داریم، بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار نیست پس به ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز داریم» (شرق ۱۱ شهریور ۱۴۰۳)
۱۳ سال پول گرفتن برای انشا نویسی «الگوی اسلامی _ ایرانی پیشرفت»!
مهرههای بیسواد خامنهای در کشاکش این اوضاع البته بهدنبال پر کردن جیبهای گشاد خود هستند و کاری به رشد اقتصادی ندارند. مثال بینظیر آن هم، سالها مبالغ کلان برای انشا نویسی درباره سند چشمانداز و الگوی پیشرفتهای کذایی بود که همچنان تا آینده نامعلوم ادامه دارد!
مدیر گروه توسعه و برنامهریزی مرکز پژوهشهای مجلس آخوندی، میگوید: «سال ۹۷، بعد از ۷ سال فعالیت، سندی بهعنوان الگوی پایه اسلامی ایرانی ارائه شد ولی این سند آنچنان ضعیف بود که مورد تقبیح و تمسخر کارشناسان قرار گرفت. قرار بود دو سال بعد، الگوی پایه به الگوی کامل ارتقا یابد و مبنای برنامهریزیهای کشور شود که تاکنون خبری از آن نیست. آن مرکز همچنان وجود دارد و بودجه هم میگیرد که آن زمان سالی ۱۰ میلیارد بود اما هیچ چیزی از الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نمیشنویم» (همدلی ۶ شهریور ۱۴۰۳)
ایران گرفتار چرخه توسعه نامتوازن
در زمانهای که ملت ستمدیده ایران با نداشتن برق در گرمای تابستان و یا کمبود گاز در سرمای زمستان بهسر میبرد و فرزندان پرستارش در برابر استثمار و بهرهکشی ناجوانمردانه ایستادهاند، ملتهای دیگر با داشتن دولتهایی که دغدغه رشد و رفاه جامعه خود را دارند، از چاه مهیب فقر و فلاکت خارج گردیده و زیست آبرومندانهای کسب کردهاند، اما بهقول یک کارشناس توسعه: «کشور ما دچار وضعیت «توسعهیافتگی ناموزون» است، یعنی میتواند موشک و پهپاد بسازد ولی نمیتواند خودروی رقابتمند جهانی بسازد؛ همچنین نمیتواند دردهای بیکران مردم و کشور را با توان تخصصی خود درمان کند» (ستاره صبح ۶ شهریور ۱۴۰۳)
نگاهی به همین برنامه خیالپردازانه هفتم و سلطه فاشیسم دینی به سرکردگی خامنهای نشان میدهد که امکان و احتمالی برای تحقق بخشی از این برنامه نیز میسر نیست. برنامههای پیشین با وخامت اوضاع کمتر از اکنون، حداکثر به ۳۰ درصد اجرا رسیده بودند. یکی از کارشناسان توسعه در این موضوع میگوید: «قانون برنامه هفتم به ما میگوید رئیسجمهور نقشه راه را در دست دارد. اما آیا این برنامه عملی نیز هست؟! به نظر نگارنده پاسخ منفی است... انجام این وظایف به دولتی چابک، همدل و منسجم نیاز دارد» (باشگاه اقتصاددانان ۸ شهریور ۱۴۰۳)
بهای ایستادگی و مقاومت در برابر ضحاک مرتجع برای ایجاد بنیانهای رشد و رفاه و خوشبختی ملت اسیر ایران، سنگین و عظیم است ولی باید آن را پرداخت. ملتهای دیگر با فرزندان رشید و دلاور خود این امر را ثابت کردهاند. ما نیز شایسته پیمودن این راه درخشان هستیم.