728 x 90

جنگ قدرت باندهای ولایی در بحبوحه‌ٔ به‌گل‌نشستن زندگی مردم

به‌گل‌نشستن زندگی مردم
به‌گل‌نشستن زندگی مردم
  • ایجاد «همبستگی ملی»، برای مقابله با «فاجعهٔ ملی» بسیار ضروری است. طبعاً دولتی قادر است وضعیت بحرانی را سامان‌دهی نماید که دمکراتیک، مردمی و برآمده از رأی و انتخاب آزادانهٔ مردم باشد.

 

  • برخلاف جنگ‌قدرت و آب‌بازی مقامات حکومت اشغالگر آخوندی و این‌طرف و آن‌طرف کردن آب، مردم ایران خود آستین بالازده و با تشکیل کمیته‌ها و انجمنهای محلی، اقدام به گردآوری کمک و ارسال آن به مناطق سیل‌زده کردند.

 

 

عمل دولتها در هنگام وقوع یک فاجعهٔ ملی

در هر کشوری که یک فاجعهٔ طبیعی از قبیل سونامی، سیل، زلزله یا فوران آتشفشانی رخ می‌دهد،‌ دولت آن کشور به شکل یک مجموعهٔ واحد عمل می‌کند، تمام امکانات دولتی را به برطرف کردن آثار آن و نیز نجات مردم و اسکان مجدد آنان اختصاص می‌دهد. یک دولت ملی در این راستا تلاش می‌کند روح همدلی و همیاری را در مردم تقویت کرده و از نیروی اتحاد ملی برای غلبه بر بحرانهای ناشی از آن فاجعه استفاده نماید. ایجاد «همبستگی ملی»، برای مقابله با «فاجعهٔ ملی» بسیار ضروری است. طبعاً دولتی قادر است وضعیت بحرانی را سامان‌دهی نماید که دمکراتیک، مردمی و برآمده از رأی و انتخاب آزادانهٔ مردم باشد.

 

بررسی یک نمونهٔ موفق

به‌عنوان نمونه کشور ژاپن که در فاصلهٔ سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۵ به‌طور مکرر دچار زلزله شده و تا ۱۴زلزلهٔ بزرگ را تجربه کرده بود، بعد از زلزلهٔ «کوبه» تصمیم گرفت تمام ساختمانهای تازه‌ساز را با بتون مسلح بسازد. به‌گونه‌ای که دچار ریزش نشوند. این کشور در مقابله با زلزله دریافت که برای مهار عواقب آن نیاز به کار وسیع سازمان‌یافته و مدیریت گستردهٔ بحران دارد. بنابراین با تأسیس وزارت مدیریت ریسک، ابتکارعمل را به‌دست گرفت و برای مردم خود در این زمینه آموزش سیستماتیک گذاشت. دولت ژاپن با درس‌گیری از تجارب قبلی، استادان دانشگا‌ه، زمین‌شناسان و مدیران را فراخواند و از آنان خواست تا تمامی زلزله‌ها را طی چند قرن مورد بررسی قرار داده و کتاب جامعی برای مقابله با آن تهیه کنند. این کتاب نه فقط شامل زلزله، که انواع بلایای طبیعی می‌باشد. سیستم اعلام هشدار در این زمینه به‌شدت فعال شد و تاکنون فعال باقی مانده است. سیستم‌های هشداری آن توانستند در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ فعالیت‌های آتشفشان هوکایدو را به‌خوبی پیش‌بینی کنند و زمان دقیق رسیدن گدازه‌های آتشفشانی را تشخیص دهند. هشدار به‌موقع آنها باعث شد تمام ساکنان منطقهٔ خطر، آنجا را به سلامت ترک گویند. در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۵ نیز ۲زلزله در استان میاگی ژاپن رخ داد که هر دو بیش از ۷درجه ریشتر قدرت داشتند اما به‌دلیل عملکرد درست دولت، تلفاتی به‌دنبال نداشت. ساختن ساختمانهایی با پی‌های ایزوله‌شده و استفاده از غلتک فنری در پی آنها، از این قبیل ابتکارات است. گفتنی است که این کشور هر ساله سمینارهای بزرگی در زمینهٔ بلایای طبیعی برگزار می‌کند و در آن خطرهای احتمالی را بررسی کرده و به تبادل اطلاعات می‌پردازد. جدیدترین فناوریها در این زمینه از سوی این کشور عرضه می‌شوند.

 

رنجهای مردم و نیش‌خندهای سران نظام 

در نظامی که اساس آن بر جنگ‌قدرت باندهای دزد و چپاولگر بنا شده، درد و رنج مردم، بی‌خانمانی آنان، از دست دادن مایملک و دسترنج‌شان، آواره‌شدن‌شان در کوه و بیابان، از دست دادن عزیزان و داغدار بودنشان محلی از اعراب ندارد؛ سران و مهره‌های این نظام هنگام پیش‌آمدن حوادثی مانند سیل و زلزله که مسبب اصلی آن خودشان و سیاست‌های ایران بربادده خودشان است، ماهیت واقعی خود را بیش‌از‌پیش برملا می‌کنند.

 

لاپوشانی فاجعه و کینه‌کشی از اطلاع‌رسانی مردمی 

در رویدادهای هفتهٔ اول سیل دقت کنیم، به‌اصطلاح ولی‌فقیه و همه‌کارهٔ مملکت که در مورد ریز و درشت و سیر تا پیاز فتوا صادر می‌کند و مهر و امضایش فت و فراوان در رسانه‌ها منتشر می‌شود، ببینید در مورد یک فاجعهٔ ملی چگونه خفه‌خون می‌گیرد؟

این از «عمود خیمهٔ نظام»، برویم به سراغ روحانی! حضرتش در وانفسای درد و داغ ملت، برای تعطیلات نوروزی به قشم رفته و وقتی برمی‌گردد صبر می‌کند تا آبها از آسیاب بیفتد، خشم و تنش اولیهٔ مردم فروکش کند، سپس برای یک بازدید فرمایشی اقدام می‌کند. بعد هم در جلسهٔ هیأت دولت مدعی می‌شود: «این‌که کسی فکر کند کشور ما در مقطعی قرار خواهد گرفت که اصلاً سیل نداشته باشیم یا هیچ خسارتی نبینیم، شدنی نیست» و به‌گونه‌ای وانمود می‌کند که انگار‌نه‌انگار سیل آمده است. رئیسی که روحانی باشد، استاندارش هم باید کسی باشد که در زمان وقوع بحران در سفر تفریحی خارج از کشور به‌سر ببرد. در حرفهای حسن روحانی دقت کنید:

«من واقعاً اگر در یک شرایطی که خوشحالی بالای مردم یعنی هیج غمی نبود هیچ رنجی نبود هیچ غصه‌ای نبود اگر من می‌رفتم به یک روستایی در استان گلستان که امروز رفتیم در چین سبلی، چین سولی یا سویلی یا سولی خب این روستا وقتی ما رفتیم یا اینجا رفتیم روستای کردخیر ما دیدیم که مثل این‌که اصلاً هیچ مشکلی برای مردم یعنی پذیرایی مردم چهره گشاده مردم مهمان‌نوازی مردم به‌رغم همه مشکلات... ببینید اولاً برخی خب حالا تو فضاهای مختلف حقیقی مجازی هر چه یک جوری مطرح می‌کنند که مثل این‌که سیل فقط امسال آمده و فقط تو ایران بوده».

فضای مجازی یعنی اطلاع‌رسانی خودجوش مردم با موبایل‌هایشان؛ اگر این اطلاع‌رسانی و هشدار شبکه‌های اجتماعی نبود، معلوم نبود تلفات و خسارتهای سیل تا کجا دامنه می‌یافت.

 

کمک به سیل‌زدگان یا خفه‌کردن صدای اعتراض آنها؟‌ 

اقدامات نمایشی و وعده‌های سرخرمن و بارها پوشال درآمدهٔ آنها از قبیل جبران خسارت و... هیچ دردی از مردم رنج‌کشیده درمان نمی‌کند، بلکه مانع اقدامات مردمی و مؤثر نیز می‌شود. حضور سرکوبگران که فقط و فقط برای قرق‌کردن منطقه و جلوگیری از شکل‌گیری حرکت‌های اعتراضی به آنجا آمده‌اند، بیش‌از‌پیش مزاحم کمک‌رسانی مردمی است.

 

جنگ قدرت بر روی رنجها و زخمهای مردم 

باندهای مختلف نظام ـ که اساساً سیل محصول سیاست‌های ویرانگر آنهاست ـ در برابر هم عرض‌اندام کرده و بر روی رنجها و زخمهای مردم به تسویه‌حساب می‌پردازند. از خلال جنگ قدرت آنها می‌توان به نمایشی و بی‌نتیجه بودن اقداماتشان در رویارویی با سیل پی برد.

روحانی: «...ما چی کار می‌کنیم، من با هلیکوپتر رفتم دیدم این جاده‌هایی که شکافتند. جاده‌ها رو شکافتند از این‌جا و آن‌جا، راه‌آهن، هیچ تأثیری نداره. آب از آنور آمده اینور. آق‌قلا بوده آمده گمیشان. هیچ فرق نمی‌کنه این آب وایستاده. شما مثل این‌که آب اینور کاسه رو می‌دید اونور کاسه. هیچ تأثیری نداره اصلا».

پاسدار جعفری: «اگر بقیه دستگاه‌های دولتی امکانات خود را به اندازه نیروهای مردمی، بسیج، سپاه، ارتش و سایر نیروهای مسلح، پای کار بیاورند، سریع‌تر این کار انجام خواهد شد... امیدواریم با این کارهایی که انجام می‌شود و انفجارهایی که صورت می‌گیرد دیگر به ما تهمت این‌که آب را از این طرف به آن طرف انتقال می‌دهیم، نزنند؛ چون اینجا نقطه‌ای است که آب باید خارج شود»!

 

همبستگی مردم تنها گره‌گشا و کارساز 

برخلاف جنگ‌قدرت و آب‌بازی مقامات حکومت اشغالگر آخوندی و این‌طرف و آن‌طرف کردن آب، مردم ایران خود آستین بالازده و با تشکیل کمیته‌ها و انجمنهای محلی، اقدام به گردآوری کمک و ارسال آن به مناطق سیل‌زده کردند. در این رابطه اقدامات تمام شهرهای ایران ستودنی و قابل احترام بود. مردم شیراز خوش درخشیدند. شهر سرپل‌ ذهاب در یک حرکت زیبا کاروانی از کمکهای مردمی را به منطقه ارسال کرد؛ در حالی که خود از عوارض سیل برکنار نبود و هنوز زلزله‌زدگانش در چادرها و کانکس‌های آب‌گرفته زندگی می‌کنند.

این است سیمای مردم ما. این‌گونه «فاجعهٔ ملی» به «همبستگی ملی» تبدیل می‌شود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/55266884-ab39-49c7-a625-56cd1fb98023"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات