احمد توکلی از مهرههای سرکوبگر نظام ولایت فقیه که سابقه دشمنیاش با کارگران و زحمتکشان میهن در تدوین قانون کار زبان زد عام و خاص است، چند سالی است در کنار بقیه کارگزاران رژیم آخوندی مشغول تشخیص مصلحت نظامی است که جن گیرها (؟!) در آن حرف آخر را میزنند. تصمیماتی که عناصر و سران این رژیم میگیرند میبایست از فیلتر مدعیان غیبگویی بگذرد تا اجرایی شود. وی به صراحت و بیپرده میگوید: «در سالهای اخیر جنگیرها و افراد مدعی غیبگویی در اتخاذ تصمیمات مرموزانه و ناکارآمدساز و جورافزای برخی از مسئولان نقش داشتهاند» (الف. ۶بهمن۹۹).
توکلی خبر دیگری هم داده است و آن اینکه پروندههایی درباره جن و جن گیری در حوزههای تصمیمگیری این نظام تهیه کرده است. وقتی خامنهای از «دشمنان جنی» این نظام، یاوهگویی را به اعلا درجه میرساند، معلوم است که در مراکز سیاستگذاری چه کشفیاتی درباره نفوذ این از ما بهتران صورت میگیرد. اما میبایست حوزههای کاری اجنه و دستگیر کنندههای آنان را شناسایی کرد. همگان میدانند مهمترین دغدغه این جماعت، نه ترساندن بچهها و قفل زدن به خانه بخت جوانان است، بلکه اقتصاد و پول و نفت و رانت و مفتخواری و دلالی و بورسبازی است. شاهدش را هم توکلی در افتضاح چشم باز کردن جنازه مصباح یزدی در غسالخانه و قبل از رفتن به آن دنیا آورده است: «فردی که جنازه مصباح یزدی را غسل داده، «رضا مطلبی کاشانی، ابر سرمایهداری است که ابهامات مالی بسیاری در خصوص وی مطرح است. این فرد شبکه بزرگ و تو در تویی از ارتباطات با مسئولان عالیرتبه و روحانیان سرشناس از جمله علیرضا پناهیان، یکی از اعضای مرتبط با دفتر رهبر جمهوری اسلامی، دارد».
یکی دیگر از کارشناسان جن و پری هم بنا بهگفته توکلی، علیرضا موحدی، یکی از متهمین پرونده صندوق ذخیره فرهنگیان است که با بدهی چند صد میلیاردی به بانک سرمایه از کشور گریخته است. ولی با عنوان فرد خیر به «برخی وعاظ مشهور تهران» کمک میکرده است! این حضرات آنقدر متشرع هستند که در این کسادی بازار اقتصاد ایران حاضرند تا۴۰میلیارد تومان خمس به آخوندهای هم کیش و تبار خود بپردازند. جل الخالق!
حضور جن و جنگیر در بخشهای اقتصادی کشور
رژیم آخوندی شرایط بسیار خطیر و پیچیدهای را تجربه میکند و بیش از هر چیز نیازمند مهرههایی است که مانع از سقوط آن به دره نابودی همهجانبه شوند. اما از قضا عواملی که این وظیفه را برعهده دارند خود کمر به نابودی ته مانده سرمایه و داراییهای ملی بسته و تا آنجا که در توان دارند یغماگری و چپاول را یک لحظه از دست نمیدهند. نمونه روشن آن جنگ و کشمکش دولت آخوند روحانی با مجلس قالیبافی بر سر بودجه و تقسیم غنائمی است که دستشان افتاده است.
شمهایی از عوامل ویرانکننده اقتصاد
در این اوضاع آشفته، باندها و محافل غالب و مغلوب نظام بر سر میزان و عاملان بحرانهای پیدرپی اقتصادی دست به افشاگری و رو کردن دست رقیب میزنند. فرشاد مومنی از اقتصاددانان باند مغلوب شمهای از قضایای پشتپرده رقیب را رونمایی کرده است. وی اعتراف میکند «سرگیجه و تحیر ناشی از تعداد بیشمار بحرانها، تصمیمگیران اقتصادی را گرفتار کرده و در روزمرگی معطوف به پیشروی در باتلاق خو گرفتهاند. از این رو من برای این شیوه اداره اقتصاد ملی عنوان شیوه چرتکهای را برای اداره اقتصاد برگزیدهام» (آرمان. ۲۴دی۹۹).
وی اذعان میکند در فاصله سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷ در یک دوره یازده ساله قدرت خرید ریال حدود ۸۲درصد کاهش پیدا کرده است. بدون تردید این یک روند قهقرایی و رو به انحطاط است. اما مسبب این وضعیت از نظر او «خام فروشان و مونتاژکاران» ی هستند که به اسم تولید و بنگاههای دولتی و شرکتهای خصولتی، نه تنها اشتغالی ایجاد نکردند بلکه باعث بحران آب و محیطزیست هم شدهاند. از همین زاویه میتوان به بودجه سال۱۴۰۰ نگاه کرد که منابع حاصل از فروش نفت خام و اموال دولتی، دو برابر آن چیزی است که در سال۱۳۹۹ اتفاق افتاده است.
زیان ۵۳هزار میلیارد تومانی شرکتهای دولتی در سال ۹۸
حوزه دیگری که جنیان وارد آن شدهاند و سالهاست به تسخیرشان درآمده است، شرکتهای دولتی است. این شرکتها با اینکه دوسوم بودجه کل را در اختیار دارند ولی هیچکس حتی اعضای مجلس آخوندی نیز سر از کارشان در نمیآورند و بیشتر بحثهای رسانهای حول یکسوم بودجه عمومی است که برای شرکتهای دولتی جنبه رد گم کردن در افکار عمومی را دارد. یک کارشناس اقتصادی حکومتی به این شعبدهبازیها اینطور اعتراف میکند: «یک ارادهٔ جدی برای عدم شفافیت وجود دارد. برای آن قسمت از بودجه که کمتر از یکسوم بودجهٔ کل هست، در لایحه بودجه چیزی حدود ۱۵۷۰ صفحه اختصاص دادند، برای بودجهٔ شرکتها از صفحهٔ ۲۰۹ تا ۲۲۹ اختصاص دادند بدین معنا برای ۶۰درصد تولید ناخالص داخلی ایران در سند بودجه ۱۶۰۱ صفحهای، ۲۱ صفحه در نظر گرفتهاند. پس شما نمیخواهید واقعیتها آشکار شوند و گویی منافعی وجود دارد برای اینکه کسی وارد آن تاریکخانه نشود» (جی پلاس. ۲بهمن۹۹).
زیانهای کوچکنمایی شده
جالب اینکه از نظر مهمترین نهاد برنامهریزی رژیم آخوندی (سازمان برنامه) برآورد و تخمین زیان این شرکتها با آنچه که در عمل اتفاق افتاده از زمین تا آسمان هم بیشتر است.
رئیس دیوان محاسبات رژیم در پاتکی به باند مستقر در سازمان برنامه میگوید: «سال ۱۳۹۷ سازمان برنامه زیان شرکتهای دولتی را ۲هزار و ۴۷۵میلیارد تومان پیشبینی کرده بود در حالی که زیان واقعاً رخ داده ۴۵هزار میلیارد تومان بوده است. شکاف بین برآورد زیر ۳هزار میلیارد تومان با زیان تحقق یافتهٔ ۴۵هزار تومانی بهمعنای یک تورش ۱۵برابری است. در سال۱۳۹۸ میزان زیان شرکتها ۳هزار و ۳۰۴میلیارد تومان پیشبینی شده بود اما آنچه عملاً اتفاق افتاد ۵۳هزار و ۷۴۶میلیارد تومان زیان در سال۱۳۹۸ بود» (ایرنا. ۲۶آذر۹۹)
حال معلوم میشود کسانی در سازمان برنامه مشغول حساب و کتاب کردن امورات کشورند که تفاوت پیشبینی هایشان با واقعیتهای تحقق یافته، نشان از سطح علمی و مهارت آنها دارد. نسبت آنچه اینها پیشبینی میکردند و آنچه اتفاق افتاده ۱ به ۱۷ هست.
پرداخت حقوق به جنگیران
یکی دیگر از مسائل پر سر و صدا در رژیم آخوندی، پرداخت حقوقهای نجومی است. بهانه این کار جلوگیری از خالی شدن مدیران شایسته! از دایره دولت است. حال بنگریم که این کلیدداران خزانه ملت چه بر سر اموال مردم آوردهاند.
دیوان محاسبات رژیم در این باره گزارشی تهیه کرده است و در آن به میانگین حقوق و مزایای پرداختی شرکتها که بیش از ۱۵میلیون تومان است، اشاره شده است. معنی ساده آن هم این است که کسانی حقوقهای بالای ۵۰میلیون تومان هم دریافت میکنند. در حالیکه قرار است حقوق کارمندان در سال۱۴۰۰ به ۳.۵ میلیون تومان برسد. اختلاف حقوقها حیرتآور است.
«میانگین تکاندهندهتر بعدی اینکه متوسط حقوق و مزایا یکسوم کارمندان این شرکتها ۲۶میلیون تومان در ماه است. هشت شرکت از شرکتهای دولتی میانگین و حقوق مزایای ماهانهشان بین ۳۰ تا ۴۰میلیون است و دو شرکت هم هستند که میانگین حقوق و مزایای آنها بین ۴۰ تا ۵۳میلیون تومان است» (فارس. ۱۶دی۹۹).
جانسختیم که از این غصه نمردیم (!)
سرمقالهنویس جهان صنعت که خشم و نفرت مردم چشمش را به آینده تاریک نظام آخوندی باز کرده، در حالی که اشک تمساح میریزد وحشتش را در روضه غم و اندوه از وضعیت نظام فاسد ولایت فقیه نشان میدهد و مینویسد: «غصه من و همانندهای من که بیش از سه دهه است در رسانه و در حوزه اقتصاد سیاسی و بهویژه مجادله میان رؤسای قوا و... گذرانده و این روزها دعوای روحانی و قالیباف را میشنویم، دردناک است و ما سختجانیم که از غصه نمردهایم» (جهان صنعت. ۵بهمن۹۹).
وی در ادامه اضافه میکند: «اکنون و شوربختانه ۴۰سال است این حرفها را از زبان مدیران و رؤسای قوای مجریه و مقننه میشنویم... که دولت و مجلس به فکر مردم محروماند. مگر میشود با در اختیار داشتن دستکم ۱۰۰۰میلیارد دلار از پول همین مردم نتوانسته باشند این مسأله را حل کنند که گوشت هر کیلو گرم مرغ باید این میزان باشد ولی این میزان است؟ چیز غریبی است که فقط در ایران میتواند رخ دهد که همه مدیران ارشد به فکر فقرا و رفع فقرند اما هر روز وضعیت شهروندان بدتر میشود و جالب این است که خود همین مدیران در رقابت با دیگری اعتراف میکنند که وضعیت بدتر شده است».
آری؛ زبان باز کردن به اعترافات ناگزیر و صحبت از غم و اندوه و روضههایی اینچنینی دردی از رژیم آخوندی را درمان نمیکند. به عبارت دیگر زمان برای این نمایشها دیگر دیر شده است. بساط آن جن بازیها و جن گیریها و این غصه خوری ریایی و اشک تمساح ریختنها، بهزودی با پاسخ براندازانه مردم و جوانان شورشی برچیده خواهد شد.