احمدینژاد با انتشار یک یادداشت دیگر در سایت خود، بار دیگر هر دو باند حاکم را به چالش کشیده است. حمله او این بار متوجه حلقه محدود و بستهیی متشکل از دو باند است که مناصب حکومتی را بین خود میگردانند.
در این رابطه سایت حکومتی دولت بهار16اسفند96 با عنوان «حلقه بسته مدیریتی در پرده پایانی» حرفهای احمدینژاد را چنین منعکس میکند: «امروز متأسفانه حلقه بسته مدیریتی کشور، گرچه به ظاهر از دو جناح رقیب و مخالف تشکیل شده است لیکن در عمل هر دوی آنها در حفظ وضع موجود و صیانت از نظمی که فرصت نامحدود و استثنایی برای بهرهگیری از قدرت و ثروت در اختیار آنان قرار داده است، کاملاً متحدند.
البته به لطف هوشیاری مردم و عنایات الهی، دوران تاریخی این حلقه به پایان رسیده است و کارگزاران آن، در پرده آخر این نمایش قرار دارند. بهزودی و با دست قدرتمند ملت که دست خداست، این حلقه بسته در هم خواهد شکست».
مواضع احمدینژاد در رابطه با باندهای درونی حاکمیت باعث واکنش شدید رسانهها و سردمداران باند روحانی شده است.
از جمله اسحاق جهانگیری معاون آخوند حسن روحانی میگوید: «از مقطعی به من توصیه به سکوت کردند و من هم گفتم چشم، ولی الآن سر تا ذیل حکومت را به بحث گرفته و میگویند انتخابات زود هنگام و بدون مهندسی برگزار شود. وقتی نگذاشتید اقدامات او گفته شود الآن باید به این حرفها جواب بدهید البته اگر لازم باشد من موتور را مجدد روشن میکنم».
سایت حکومتی انتخاب 16اسفند96 در زمینه صحبتهای جهانگیری مینویسد: «جهانگیری در اظهارات اخیرش مشخص نکرده که دقیقاً از چه زمانی، از سوی چه کسانی و در مورد چه موضوعاتی «توصیه به سکوت» شده است، با این وجود، اظهارات اخیر جهانگیری، نشان میدهد که انتظار آغاز یک دوئل دیگر میان او و احمدینژاد، پر بیراه نیست؛ دوئلی که چه بسا در روزهای آینده آغاز شود و باید منتظر ماند و دید احمدینژاد این بار کدام استراتژی را در برابر آن برخواهد گزید».
در همین زمینه محمد عطریانفر از عناصر وابسته به باند روحانی نیز با طرح این سؤال که «چه کسی «جهانگیری» را توصیه به سکوت کرده بود؟»،میگوید: «بنای این را نداریم که تا پایان هشت سال دولت آقای روحانی به نقد دولت احمدینژاد بپردازیم. به سکوت واداشتن معاون اول دولت، خارج از اراده اصلاحطلبان و خارج از نیروهای طرفدار دولت بوده است. نهادهایی بودهاند که از سر دلسوزی تذکراتی میدادند و این تذکرات بهرسمیت شناخته شد و معاون اول به آن توجه کرد. برای اینکه این سکوت پایدار بماند باید شانتاژچیان نیز سکوت کنند. تصور نکنند چون دولت سکوت کرده آنها میتوانند حمله کنند». (سایت حکومتی آفتاب ۱۶اسفند96)
آخوند منتجب نیا نیز ضمن اشاره به حمایت علی خامنهای و باندش از احمدینژاد در دوره ریاستجمهوری وی، سرزنش اصلی را متوجه خامنهای و باندش میداند و میگوید: «انگیزه این جریان قطعاً این است که همچنان در حکومت باقی بمانند. این افراد یا از جایی مأموریت گرفتهاند یا اینکه خودشان احساس دین کردهاند که بخواهند با این نظام و انقلاب همانند 8سالی که بر سر کار بودند مقابله کنند و دست بردار هم نیستند، آنها بهدنبال این هستند که قهرمان تاریخ شوند». (سایت حکومتی رویداد24- 16اسفند96)
طبعا این وضعیت زار و نزار حاکمیت منحوس آخوندی که در آن گرگها این چنین یکدیگر را پاره میکنند، متأثر از قیام و لرزه سرنگونی است که این قیام براندام آن انداخته است ضمن اینکه دربرگیرنده این واقعیت نیز هست که نظام آخوندی در مرحله پایانی از عمر ننگین خود قرار دارد.