همهٔ آمارها، حتی آمار دروغ و ساختگی رژیم دربارهٔ مبتلایان و جان باختگان کرونا، بیانگر سرعت گسترش این ویروس مرگبار است که با سرعت آتش در خرمن جان و هستی مردم ایران پیش میرود و مرگ و نابودی بهبار میآورد.
روز جمعه ۲۳اسفند، بنابه آمار ارائه شده توسط سخنگوی وزارت بهداشت، شمار جان باختگان از ۴۲۹نفر (در روز گذشته) به۵۱۴نفر رسیده است که تقریباً همهٔ آمارهای ارائه شده توسط رژیم، روزانه حدود ۲۰درصد افزایش نشان میدهد.
آمار ارائه شده توسط مجاهدین و مقاومت ایران طی یک روز گذشته از ۳۶۵۰تن بهبیش از ۴هزار تن رسیده است.
مهار سانسور از دست خارج شده
آمارهایی که توسط ارگانها و مهرههای مختلف رژیم اعلام میشود، منحصر بهآمار رسمی اعلام شده توسط وزارت بهداشت نیست. آمارهای ارائه شده توسط مقامات محلی یا رؤسای دانشکدههای علوم پزشکی که مستقیماً در معرض واقعیت و فشارهای اجتماعی هستند، بهشدت در تناقض با آمار رسمی ساختگی است و بیشتر مقرون بهواقعیت است، وقتی این آمارها را ملاک سنجش و قضاوت قرار دهیم، بهرقمهای دهشتناک ۵رقمی در مورد جان باختگان میرسیم.
نشانههای دیگری نیز گویای ابعاد هولناک مرگ و میر گسترده در مناطق مختلف کشور است. از جمله گورهای جمعی بزرگی که در قم بهوسیلهٔ بولدوزرها حفر شده، توسط ماهوارهها رؤیت و شناسایی گردیده است. رژیم تلاش بسیار میکند که جلو درز آمار و اطلاعات را بگیرد. تقریباً هر روز مقامات قضایی بهصحنه میآیند و با تهدیدهای غلاظ و شداد سعی میکنند، جلو درز و انتشار اخبار را بگیرند؛ از جمله تهدید کردهاند که انتشار شایعات در مورد کرونا (یعنی افشای واقعیتها) مصداق افساد فیالارض و مجازات آن اعدام است؛ اما این تهدیدها مؤثر نبوده و هر روز شاهد درز کردن واقعیتهای تکاندهنده، حتی از تلویزیون حکومتی هستیم؛ این نشانهیی از این است که رژیم نه تنها کنترل شیوع ویروس را از دست داده، بلکه قادر بهاعمال سانسور و کنترل خبرهای آن هم نیست.
برای چارهجویی این وضعیت که بهطور مستقیم بهانفجار اجتماعی و قیام راه میبرد، خامنهای روز گذشته دستور تشکیل «قرارگاه بهداشتی و درمانی» داد و در مورد این اقدام گفت: «با توجه بهقرائنی که احتمال ”حملهٔ بیولوژیکی“ بودن این رویداد را مطرح کرده میتواند جنبهٔ رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملّی بیفزاید».
یک تیر و دو نشان بلاهتبار خامنهای
به نظر میرسد که خامنهای میخواهد با این تیر دو نشان بزند، اولاً این فاجعه را بهطور محتاطانهیی ناشی از حملهٔ بیولوژیکی قلمداد کند و با این ترفند، بهزعم خود، بر نقش خود و سپاه پاسدارانش از انتقال و اشاعهٔ این ویروس مرگبار سرپوش بگذارد؛ ثانیاً بهاین بهانه، موضوع را امنیتی و نظامی کرده و با اعمال یک حکومت نظامی اعلامنشده کنترل و اختناق را بهبهانهٔ کرونا تشدید کند. شاخص هم اینکه این مأموریت را بهپاسدار سرلشکر باقری رئیس ستاد نیروهای مسلح رژیم سپرده است. پاسدار باقری هم امروز در اولین نشستی که حول این موضوع برگزار کرد، از اهداف سرکوبگرانه قرارگاه مورد نظر خامنهای پرده برداشت و گفت: «کمیته انتظامی و امنیتی ما بههمراه وزارت کشور و استانداران روال خلوت کردن فروشگاهها و خیابانها و جادهها... را انجام میدهند که این کار هم در ۲۴ساعت آینده سازماندهی خواهد شد».
به این ترتیب ولیفقیه ارتجاع میخواهد یک حکومت نظامی اعلام نشده را برقرار کند. پنجشنبهشب گذشته در یک میزگرد تلویزیونی (تلویزیون آستان قدس) یکی از مهرههای رژم بهنام عظیمینژاد، رئیس دانشگاه علوم پزشکی نیشابور، آشکارا بهاین حکومت نظامی که قرار است با فرمان خامنهای جامة عمل بپوشد، اشاره کرد و گفت: «(این فرمان) ما را وارد یک مرحله جدیدی از مقابله با کرونا کرده یعنی شرایط کشور شرایط نظامی شده، شرایط شرایط جنگی شده... و صدور این فرمان.... نشان میدهد که کشور بهسمت یک شرایط خاص پیش میرود».
آیا خامنهای با این ترفند قادر بهمهار آتشفشان خشم مردم داغدار و بهجان آمده خواهد بود؟ قطعاً نه! این بنزینی روی آتش خشم مردم است چرا که مردم با این اقدام خامنهای بیشازپیش و بهطور عمیقتری پی میبرند که دغدغهٔ اصلی خامنهای نه علاج کرونا و تأمین دارو و تجهیزات پزشکی برای مقابله با بیماری، بلکه حفظ حکومت خودش میباشد.
یکی از دلایل ناتوانی خامنهای از اجرای این نقشه، ضربهیی است که بر اثر کرونا بهنیروهای سرکوبگر رژیم و مشخصاً پاسداران وارد آمده است؛ اگر چه رژیم بهشدت جلو اخبار مربوط بهمرگ و میر در سپاه و نیروی انتظامی و نیروهای مختلف سرکوبگرش را میگیرد، اما بسیار مهمتر از تأثیرات کمی این مرگ و میر در تضعیف نیروی سرکوبگر رژیم، بهلحاظ کیفی و عنصر روحی هم پاسداران ارتجاع بهدلیل شرایط موجود، بهشدت زمینگیر هستند.
بنابراین در رویارویی محتوم و در قیام مقدر آتی، مردم و جوانان شورشی، سراپا شعلهور از آتش خشم و انتقامند و در مقابل نیروهای رژیم بهکلی فرسوده و فاقد انگیزهاند؛ بهحکم قانونمندیهای متقن تاریخ، آیا سرانجام این رویارویی و نبرد سرنوشت، پیشاپیش روشن و مسجل نیست؟