728 x 90

خامنه‌ای و بن‌بست در سیاست خارجی

سخن روز
سخن روز

خامنه‌ای روز شنبه ۳۰تیر ۹۷ با وزیر خارجه، سفیران و کارگزاران رژیم در کشورهای خارجی دیدار و سخنرانی کرد.

او درباره چند مسأله صحبت کرد. از جمله درباره اهمیت دیپلماسی در این شرایط حرف زد و با توجه به شرایط فوق‌العاده سختی که رژیم در سیاست خارجی با آن مواجه هست؛ از یک طرف گفت:‌

«می‌‌توان با روحیه صحیح انقلابی و دیپلماسی هوشمندانه و هدفمند، روابط خارجی را گسترش داد». یک جا هم گفت:

« در چالشها، انسان غیرتمند و صبور و خردمند، بر تلاش‌ها و حجم و کیفیت کار می‌افزاید».

این حرف‌ها اشاره به روحیه‌باختگی کارگزاران سیاست خارجی است. خامنه‌ای تلاش کرد به آنها حالی کند که:

«می‌توان عناصر قدرت نظام را به پشتوانه‌‌یی برای دستاوردهای سیاسی و دیپلماسی تبدیل کرد».

کدام عناصر قدرت؟!

 

دیپلماسی و تروریسم!

یکی از آن چیزهایی که خامنه‌ای تلاش کرد از آن به‌عنوان نوع دیگری از قدرت نام ببرد، تروریسم رژیم بود که این روزها به طناب دارش تبدیل شده است! چیزی که دیپلمات‌هایش در اروپا بهتر و بیشتر از هر کس دیگری در معرض سست‌بودن و در عین‌حال خطرناک بودنش برای خود رژیم هستند!

خامنه‌ای یک جای دیگر هم گفت:

«هدف اصلی و واقعی دیپلماسی، حفظ منافع ملی است و تعامل یا تقابل، تنها روش‌هایی برای تأمین منافع ملی هستند».

این حرف اخیر خامنه‌ای در واقع همان تعریف کلاسیک دیپلماسی است که رژیم آن را تخطئه می‌کرد! اما به‌رغم این‌که رژیم از زمان خمینی دیپلماسی را تخطئه و تحقیر می‌کرد این بار از «دیپلماسی ایدئولوژیک» صحبت کرد و با دجالگری، رنگ و لعاب مذهبی به آن زد و گفت:

«تلاش دیپلماتیک دربردارنده اجر الهی و افتخاری تاریخی و ملی در دفاع از حقانیت ملت ایران»!

 

دیپلماسی و ایدئولوژی!

خامنه‌ای برای حل این تناقض از یک طرف گفت:

«برخی به غلط، سخن از لزوم جدایی دیپلماسی از ایدئولوژی به میان می‌آوردند، در حالی‌که دیپلماسی ایدئولوژیک هیچ اشکالی ندارد و القای تقابل میان ایدئولوژی و منافع ملی، صحیح و منطقی نیست».

و علاوه بر این با تعریف جدیدی که از ایدئولوژی کرد که با تعاریف همیشگی رژیم در تناقض است گفت:‌ «ایدئولوژی به‌دنبال تأمین و حفظ منافع ملی است و هویت یک ملت محسوب می‌شود».

وی همچنین با اشاره به منفوریت رژیم در صحنه جهانی گفت:‌

«متهم کردن دائم ایران به یک مسأله منفی، دستورکار اصلی جنگ روانی مستمر دشمنان است».

خامنه‌ای گفت دشمن برای تحقق این هدف:

«ایران‌هراسی، ایران‌ستیزی، ایران‌گریزی، اتهام نقض دموکراسی، نبود آزادی و نقض حقوق‌بشر» را مستمسک قرار داده است و در قبال آن رهنمود داد که «باید با احساس حقانیت و با آگاهی و تسلط در مباحث چالشی، پاسخ‌های قاطع و منطقی به اتهامات بیگانگان داد».

 

دیپلماسی و پیگیری برخی مواضع رئیس‌جمهور!

خامنه‌ای پس از کلی‌گویی‌ها و ضد‌ونقیض‌ گویی‌ها که در بالا ذکر شد، مختصری هم به مسائل روز اشاره کرد، یکی آنجا بود که با اشاره به بستن تنگه هرمز که چندی پیش روحانی در سفر اخیر اروپایی خود لاف زده بود، گفت:

«اگر نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری در منطقه صادر نخواهد شد» و به این ترتیب با رندی مسئولیت این حرف را به گردن روحانی انداخت. حرفی که روحانی بعداً آن را پس گرفت و سعی کرد تعدیل کند. خامنه‌ای گفت:‌ «وظیفه وزارت امورخارجه پیگیری جدی این‌گونه مواضع رئیس‌جمهور است».

 

دیپلماسی و تعامل!

خامنه‌ای اما در عین‌حال برخلاف جیغ و فریادهای دلواپسان، باز هم بر تعامل تأکید کرد و گفت «مذاکرات با اروپایی‌ها قطع نشود اما نباید معطل بسته اروپایی ماند».

تمام این چپ و راست بافتن‌ها آن هم در یک سخنرانی آموزشی برای دیپلمات‌هایی که برای توجیه‌شدن جهت مقابله با شرایط خطیر فعلی رژیم فراخوانده شده‌اند، در حالی است که هم بستهٔ اروپا و هم موضع رژیم در برابر آن نامعلوم است و هم این‌که یکی از شروط اروپایی‌ها برای مذاکرات، پذیرش اف.ای.تی.اف است که آن هم در رژیم الآن در وضعیت بلوکه قرار دارد! و روشن نیست که سرانجام این دیپلمات‌ها در بازگشت به محل مأموریت خود باید چه بگویند؟! و از میان این‌همه حرف‌های متناقض و دوپهلو، کدامش را اصل گرفته و تحویل طرف‌حساب‌ خود بدهند؟!

 

علت چنین توجیه متناقض و آشفته‌‌یی چیست؟

علت این‌همه پراکنده‌گویی خامنه‌ای، وضعیت به‌شدت وخیم و بحرانی رژیم در سیاست خارجی است چرا که نمایندگان سیاسی رژیم بالاخره باید بدانند موضع و حرف حساب رژیم متبوعشان در رابطه با آمریکا و ادامهٔ برجام چیست؟ و آنها هنگام صحبت درباره آن باید خودشان بفهمند می‌خواهند چه بگویند؟‌ چیزی که از حرف‌های خامنه‌ای اساساً دستگیر کسی نمی‌شود!

سفرای خامنه‌ای آمده بودند تا بدانند رژیمشان در رابطه با اروپا می‌خواهد چه کار کند؟

و این‌همه در حالی است که دلواپسان نظام می‌گویند اروپا همدست آمریکاست و رابطه با اروپا را رد می‌کنند و راه نجات را رابطه با شرق و مشخصاً روسیه می‌دانند و جالب است که خامنه‌ای در این صحبتهایی که به‌طور خلاصه تلویزیون رژیم پخش کرد، اصلاً اشاره‌یی به آن نکرد!

 

علت، بن‌بست است و بس!

همیشه بن‌بست در سیاست خارجی و محکومیت و منفوریت رژیم در عرصه‌ سیاست خارجی، در اولین جایی که خود را نشان می‌دهد در رابطه با دیپلمات‌های رژیم است.

از طرف دیگر بی‌تردید یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین چالشهایی که رژیم در طول عمر خود در سیاست خارجی با آن روبه‌رو بوده،‌ گیرافتادن یکی از دیپلمات-تروریست‌هایش در حین ارتکاب جرم می‌باشد! و اگر دقت کرده باشید، ظریف هم در این ملاقات از «نمایش‌های سخیف» و پروژهٔ «ایران‌هراسی» صحبت کرد که اشاره به همین واقعه است. و این موضوع، سفارتخانه‌های رژیم را که در واقع لانه‌های ترور و جاسوسی هستند در تمام کشورها زیر ذره‌بین قرار داده و صحت نظر مقاومت ایران در مورد ماهیت واقعی این لانه‌های تروریستی را اثبات کرده، امری که کارگزاران رژیم را به‌شدت در تنگنا و در فشار قرار داده است. شکی نیست که این مسأله در همین دیدار هم مورد بحث قرار گرفته، اما روشن است که دستگاه تبلیغاتی رژیم چنین نکاتی را پخش نمی‌کند.

 

رهنمود نهایی خامنه‌ای درباره بحرانی که در راه است، چیست؟

مهمترین نکته‌یی که باید در این نشست توجیهی دنبالش بود، این است که خامنه‌ای درباره آن موقعیت بحرانی‌‌یی که به‌سرعت دارد فرامی‌رسد و یک مرحله‌اش ۲هفته دیگر و اوجش ۳ماه دیگر یعنی ۱۳آبانماه است، چه راه‌حلی ارائه داد؟ دستگاه سیاست خارجی رژیم بالاخره باید در این مورد چه‌کار کند؟

واقعیت این است که همین مورد، خودش اصل بن‌بست است که برخی مهره‌های رژیم هم اذعان می‌کنند هیچ راه برون‌رفتی از آن متصور نیست. چون رژیم بر سر یک دوراهی است که خود رژیم هم آن را دوراهی مرگ و خودکشی تعریف می‌کند.

دوراهی مرگباری که در ماه‌های آتی رژیم باید از یکی از مسیرهای آن عبور کند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c93c9336-8fde-4b7b-bc75-3ade2f3d2f3f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات