تظاهرات خانوادههای قیامکنندگان دی ۹۶ در اصفهان که به حملهٔ مأموران رژیم و ضرب و شتم وحشیانهٔ جمعیت انجامید، توجهات گستردهای را در این شهر بهخود جلب کرد و رژیم را به هراس زیادی افکند.
روز چهارشنبه ۸مرداد ۹۹ خانوادههای دستگیرشدگان قیام ۹۶ در اعتراض به تأیید دوبارهٔ حکم اعدام ۵نفر از جوانان قیامکننده در این شهر دست به تظاهرات زده و خواستار برگزاری یک دادگاه علنی و عادلانه برای فرزندان خود شدند. فیلمهای منتشره از این تظاهرات در شبکههای اجتماعی گویای حمایت و توجه گستردهٔ مردم اصفهان از این تظاهرات بود. محکومان جزو گروه ۸نفرهای هستند که رژیم پیشتر مجبور به تکذیب حکم اعدام آنها شده بود. کارگزاران جنایتکار رژیم که از این حرکت غافلگیر شده بودند، به خانوادههای معترضان حملهور شدند و تنی چند از آنها را مجروح کردند. مزدوران سرکوبگر خانوادهها را تهدید کردند که «تجمع نکنید؛ برایتان بد میشود».
نیاز به ارعاب و سرکوب و کهنه شدن اصلیترین ابزار رژیم
هر چند ۴دهه اعدام و کشتار بیوقفه در حاکمیت آخوندی جای تردیدی در شقاوت و درندهخویی دژخیمان حاکم باقی نمیگذارد و بیانگر این واقعیت است که رژیم کماکان اعدام را بهعنوان برترین اهرم سرکوب و ارعاب بهحساب میآورد، اما با این وجود «تأیید و تکذیب» احکام مرگ، دال بر موقعیت لرزان و هراسان سردمداران نظام است. آنها از جرقهای که ممکن است باعث انفجار انبار باروت اجتماعی گردد، در وحشت شدید بهسر میبرند؛ انبار باروتی که هر چه بحرانهای گوناگون نظام بالا میگیرد، بر حساسیت آن افزودهمیشود؛ بهویژه پس از کارزار ۱۱میلیونی «اعدام نکنید» و مشاهدهٔ پتانسیل عظیمی اجتماعی در مخالفت با اعدام که به کوتاه آمدن رژیم از اعدام ۳نفر از قیامکنندگان آبان ۹۸ منتهی گشت.
رژیم با توجه به شرایط خطیری که در آن قرار گرفته است ـشرایطی که کابوس قیام و سرنگونی، آنی او را بهحال خود رها نمیکندـ از یکسو بهشدت نیازمند است تا با توسل به ارعاب از عصیان تودههای بهجان آمده و بهویژه کانونهای شورشی ممانعت کند و از سوی دیگر بهدلیل رادیکالیسم موجود در درون یک جامعهٔ ملتهب از هر اقدامی که به شورش عمومی منتهی گردد، پرهیز میکند. این تتاقضی است که اینک بهطور جدی گریبانگیر حاکمان خونریز شده است.
کرونا، مائده یا طناب دار؟
سران ضدبشر حاکم با خامخیالی شیوع مرگبار کرونا را موهبت و مائدهای پنداشته بودند که به آنها اجازه میدهد با پیشهکردن تاکتیک ضدانسانی «کلانتلفات انسانی در برابر خطر قیام و سرنگونی»، علیالظاهر بدون پرداخت هزینهٔ اقدامات سرکوبگرانه، از شورش و قیام سراسری جلوگیری کنند؛ اما طوفان توئیتری نه به اعدام و عکسالعمل مردم اصفهان نسبت به خبر احتمالی اعدام، بر این پندار مهر باطل زد و اثبات کرد که بهدلیل پتانسیل انقلابی و انفجاری جامعه، هر اقدام سرکوبگرانهای شعلههای خشم و اعتراض را برمیافروزد. این همان کابوسی است که خواب راحت را از سردمداران حاکم ربوده است.
وحشت رژیم از چیست؟
اکنون شرایط بهگونهای است که رژیم بهخوبی دریافته که در رویارویی با مردم، هر گامی که به عقب بگذارد، موجب میشود که آنها گامهای بیشتری به جلو بردارند. تفوق نسبی در ممانعت از اعدام زندانیان قیامی بیگناه و تظاهرات و اعتراضات متعددی که پس از آن در مخالفت با اعدام بهوقوع پیوست، رژیم را نگران کرده و او را به وحشت افکنده که مبادا روزی برسد که اعدام کارآیی خود را از دست داده باشد و مردم بدون توجه به آن به خیابانها سرازیر شوند. تظاهرات اصفهان نمونهٔ قابل تأملی برای رژیم میباشد و قدر مسلم این است که در اثر مخالفتهای اجتماعی با احکام ضدانسانی اعدام و بهخصوص فعالیتها و افشاگریهای مقاومت از این پس شاهد نمونههای بیشتری از تظاهرات اعتراضی به اعدامها خواهیم بود.
تردیدی نیست که رژیم بنا بر ماهیت ضدمردمی خود هرجا که لازم باشد به اعدام فرزندان مردم دست خواهد زد؛ اما شواهد نشان میدهد که در به سکوت واداشتن و خانهنشین کردن مردم توفیق چندانی نداشته است. سلسله تظاهرات اخیر در مشهد و شیراز و اصفهان گواه این مدعاست.