یکی از موضوعات سخنان خامنهای در روز ۱۹دی ۱۴۰۰ با جمعی از مزدوران رژیم در شهر قم موضوع تشتت و تفرقه درونی حاکمیت بود که در این زمینه گفت: «تذکر بعدی که بهنظر من این هم بسیار مهم است، مسأله حفظ وحدت در کشور است. ما عوامل تفرقه را هر چه میتوانیم باید کم کنیم... نباید بگذاریم که اینها به جبههگیری در مقابل یکدیگر بیانجامد، آن انسجام عمومی با این اختلافها اوج پیدا بکند» (سایت خامنهای ۱۹دی۱۴۰۰).
این نگرانی خامنهای مبتنی بر این واقعیت است که در شرایط کنونی اختلاف و تشتت در میان باند خودش نسبت به هر زمان دیگر بیشتر شده، و به بالاترین حد و «جبههگیری» رسیده و این در شرایطی است که خامنهای پیش از این برای یکدست کردن رژیم، مجبور به حذف باند مغلوب و حتی از عناصری از باند خودش نظیر علی لاریجانی شد. کسی که چند دهه در جرگه این باند و مجری سیاستهای «مقام معظم» در کرسیهای مختلف حکومتی بوده، بهویژه ۱۲سال ریاست برمجلس ارتجاع. ضمن اینکه در زمینه پیشبرد سیاست خارجی رژیم از جمله در زمینه عقد قرارداد خائنانه ۲۰ساله با چین مورد توجه خامنهای قرار داشته است.
در حال حاضر یکی از مصادیق جدی «جبهه گیری» در میان باند حاکم تضاد بین مجلس ارتجاع با دولت جلادان است. طوری که مجلس در چندین مورد مهم مقابل دولت ایستاده، و قالیباف نیز بهعنوان رئیس آن در چندین مورد نشان داده آنطور که خامنهای و رئیسی میخواهند او و مجلس مطیع دولت جلادان باشند، گوش به فرمان نیستند.
در حال حاضر نیز موضوع بودجه و حذف ارز ۴۲۰۰تومانی برای واردات کالاهای اساسی یکی از موارد مهم اختلافنظر بین مجلس ارتجاع و دولت آخوند رئیسی است، طوری که بهنوشته روزنامه فرهیختگان وابسته به ولایتی مشاور خامنهای «دولت سیزدهم در تصمیمسازی و اجرای تصمیمات دچار مشکل است» (فرهیختگان ۲۲دی ۱۴۰۰).
روزنامه فرهیختگان در ادامه مقالهاش بخشی از مشکل تصمیمسازی را در این دانسته که «مسئولان ذیربط اقتصادی دولت و در رأس آن مخبر بهعنوان فرمانده اقتصادی به تصمیم روشنی نرسیدهاند»
این رسانه حکومتی در مطلب دیگری با عنوان «همدلی از پاسکاری خوشتر است!»، به صراحت بر اختلاف بین تیم اقتصادی دولت رئیسی تأکید کرده و در این رابطه نوشته است «لایحه بودجه ۱۴۰۱ در حالی از سوی رئیسجمهور به مجلس برده شد که بهنظر میرسید بر سر برخی از بندهای کلیدی آن میان اعضای تیم اقتصادی دولت اختلافنظر وجود داشته است».
فرهیختگان نگرانیاش نسبت به اختلاف و قطببندی بین مجلس ارتجاع و دولت جلادان را اینگونه بیان کرده است: «نگاه مجلس نیز به دولت در اختلافنظرهای پیشآمده باید یک نگاه اصلاحگرایانه باشد، نه نگاه امتیازخواهانه و سیاستزده که در برخی از ادوار پیشین مجلس شاهد آن بودهایم وگرنه اختلافنظرهای موجود میتواند به یکی از عوامل انشقاق در میان قوه مجریه و قوه مقننه تبدیل شود» (فرهیختگان ۲۲دی ۱۴۰۰).
تعارض و تضاد در میان باند خامنهای به گونهیی است که معاون وزیر ارشاد دولت رئیسی در جریان شرکت در جلسهیی با شرکت سردبیران رسانههای حکومتی گفت: «امروز مجموعهیی از گسستها را داریم اگر بتوانیم تعارضها را از سطح کلان به خرد تبدیل کنیم، بهتر است» (خبرگزاری فارس ۲۱دی ۱۴۰۰).
این تعارضها و گسستهای «کلان» است که باعث شده خامنهای شخصاً به صحنه بیاید و نسبت به تفرقه و تششت درونی هشدار بدهد.
اما واقعیت این است که منافع آنها بر سر چپاول و غارت اموال مردم و گرفتن سهم خود از قدرت و ثروت، مانع از تحقق این خواسته است.
آنچه که نباید از نظر دور داشت این است که به صحنه آمدن شخص خامنهای و تلاش او برای پایان دادن به جنگ گرگها در درون باندش، بیانگر شدت این تخاصمات است.
او پیش از اینکه موضعگیری علنی کند، قطعاً در پشت صحنه تلاش کرده این تعارضات را مهار کند، اما از آنجایی که پاسخ نگرفته است، مجبور شد پیه رسوایی موضعگیری علنی را به تن بمالد. .
البته او نتیجهیی نخواهد گرفت، چرا که او از دو سو تحت فشار است یکی از طرف دستهجاتی که او را به کوتاهآمدن سریعتر در مذاکرات فرامیخوانند و از سوی دیگر کسانی که در پی منافع خودشان خامنهای را به سمت کش دادن وضعیت و رفتن به سمت بمب اتمی هل میدهند.
واقعیت اینکه از این پس نیز تفرقه و تشتت درونی رژیم تشدید میشود چرا که تقابل مردم با رژیم بهعنوان بحران اصلی، بدرون رژیم میریزد. بنابراین خامنهای بیهوده روضه وحدت میخواند.