728 x 90

خامنه‌ای و سیلی خوردنهای پیاپی از فرزندان ایران!

سیلی‌های پیاپی بر بناگوش خامنه‌ای...
سیلی‌های پیاپی بر بناگوش خامنه‌ای...

علی خامنه‌ای دیکتاتور درمانده ولایت در چنان وضعیت خفت‌باری دست و پا می‌زند که تمامی دستگاه حکومتی‌اش را به تشتت و سردرگمی دچار کرده است. خروش خشم سراسری مردم ایران چنان نظام آخوندی را زیر فشار برده که از سر تا دم این حکومت هر کدام در جهت‌های مختلف تقلا می‌کنند!

اما اگر به کنش‌-واکنش‌های رأس نظام با جوانان قیام‌آفرین دقت کنیم، الگوی روشنی به چشم می‌آید که پیامی رسا به همگان می‌فرستد؛ پیام ایستادگی فرزندان ایران که سر افعی ولایت را شجاعانه به چالش کشیده‌اند!

 

سیلی غافلگیرانه پس از مشت اول!

عمود خیمه‌ٔ پوسیده‌ٔ ولایت که در ۱۱مهر پس از سکوت مرگ‌آسای ۱۷ روزه در یک پادگان نظامی و در میان نیروهای مسلح خود ظاهر شده بود تا به مردم ایران چنگ و دندان نشان دهد و از «خواص» نظام هم نسق کشی کند، شاید انتظار نداشت بلافاصله سیلی دیگری دریافت کند!

اما از قضا سرکنگبین ولایت صفرا فزود و از فردای سخنان خامنه‌ای در ۱۱ مهرماه، موج خیزش جوانان نه تنها فروکش نکرد، بلکه با جهشی رادیکال از سطح خیابان‌ها و چهارراه‌ها و میادین به دانشگاهها و دبیرستانها و حتی دبستانها کشیده شد!

قوای مسلح سرکوبگر و جنایت‌پیشه‌ٔ نظام که پیام صریح خامنه‌ای را برای نشان دادن خوی ضدبشری‌شان دریافت کرده بود، به مقابله سبعانه با جوانان و نوجوانان برآمد.

قساوت مزدوران تحت فرمان خامنه‌ای تا بدان حد بود که اقدام به تعرض و حمله به کودکان و نوجوانان در درون مدارس کردند؛ جنایت بی‌سابقه‌ای که حتی در دروان دیکتاتوری شاه و دیکتاتوریهای کلاسیک تاریخ هم سابقه نداشت! شاید تنها بتوان آن را با حمله‌ٔ اقوام وحشی خارج از جهان متمدن یا حمله‌ٔ ایلغار مغول مقایسه کرد! همین جنایتها باعث جریحه‌دار شدن عواطف بسیاری از مردم ایران شد و قشرهای اجتماعی بیشتری را وارد موج خیزش علیه نظام جنایتکار ولایت کرد!

 

سیلی سوم پس از سخنرانی دوم!

خامنه‌ای تا ۹روز پس از ظهور مستاصلانه‌اش، منویات پلید خود را صرفاً از دهان مزدوران و گماشتگانش منتشر کرد و تا روز ۲۰مهر منتظر ماند که تاثیرات سخنان‌اش را در فضای خروشان اجتماعی ارزیابی کند؛ سپس در جریان دیدار با اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی، وارد فاز اتهام زنی و فرافکنی قیام به دشمنان موهوم خارجی شد! وی با هراس قابل توجهی از گسترش کد واژه‌ٔ «کوکتل مولوتوف» در میان نسل جوان، ابلهانه آن را به «پول خرج کردن» و «به میدان آوردن شخصیت‌های سیاسی دنیا از آمریکا و اروپا و جاهای دیگر» ربط داد!

این بار هم نتیجه گیری فرزندان برومند ایران‌زمین این بود که عمود متزلزل نظام ولایت از «کوکتل مولوتوف» وحشت خاصی دارد؛ پس از آن جستجو برای ساختن و چگونگی استفاده از کوکتل مولوتوف حتی در سرچ گوگل هم بالا رفت و راه به رسانه‌های جمعی و فضای مجازی کشور برد!

 

سومین ظهور و افزایش خشم مردمی!

پس از دو روز در ۲۲مهر، خامنه‌ای در جمع مزدبگیران و گروه‌های دست‌ساز و تروریست‌های خارجی و صادراتی خودش سخنرانی داشت. در این دیدار اگر چه هیچ اشاره‌یی به خروش و خیزش مردم علیه نظام پلید خود نکرد، اما در یاوه سرایی‌های وقیحانه‌اش دو نکته گفت که تبدیل به چماقی بر سر خودش شد.

اول این‌که لاطائلات سرهم‌بندی شده‌اش درباره‌ٔ وحدت شیعه و سنی؛ آن هم در همان روزهایی که هم‌میهنان سنی مذهب ما را در بلوچستان و کردستان با گلوله به خون می‌نشاند، تنها لودگی و پوچ بودن اظهارات سخیف‌اش را برجسته کرد.

دومین فراز از بلاهت و وقاحت خارج از تصور خامنه‌ای در سخنان ۲۲مهر او، اشاره‌اش به جنایتهایی بود که در مدارس افغانستان علیه کودکان انجام شد! آن هم در حالی که از صبح روز ۱۷مهر تصاویر و خبرهای حمله و هجوم نیروهای نظامی و لباس‌شخصی به مدارس در شهرهای مختلف منتشر می‌شد. فردای همین سخنان خامنه‌ای هم خبر جنایت فجیع مدرسه‌ٔ دخترانه در اردبیل خون میلیون‌ها انسان شریف را به جوش آورد و به واکنش فعال برانگیخت! صرف این‌که تاکنون تعداد شهدای کودک و نوجوان این قیام توسط سازمانهای حقوق‌بشری ۴۰تن برآورد شده، خود نشان از نعل وارونه زدن خامنه‌ای دارد! (سایت سازمان حقوق‌بشر ایران ۱۰آبان ۱۴۰۱)

 

سیلی‌های پس از ۲ دیدار فرمایشی!

پس از دریافت سیل سیلی‌ها از سوی فعال‌ترین نیروی حاضر در جامعه، خامنه‌ای تمرکز خود را در دیدارها و سخنرانی‌های بعدی‌اش در ۲۷مهر و ۱۱آبان به دانشجویان و دانش‌آموزان معطوف کرد. در میان هر کدام از این موضع‌گیری‌ها نیز در عین این‌که از دست زدن به جنایت فاحشی مانند باز کردن رگبار گلوله مشابه ماهشهر در آبان ۹۸ هراس داشت، اما تلاش کرد حتی به ضرب وارد کردن تمامی قوای ممکن و مزدوران صادراتی‌اش، آتش قیام را مهار کند. به‌خصوص ظاهر شدنش در روز ۱۱آبان، مقدمه سازی برای ضدتظاهرات گسترده حکومتی در شهرهای میهن بود. اما این بار جوان ایران‌زمین نگذاشتند حتی کار به آن روز برسد، ضربه‌ٔ سهمگینی که قیام سراسری در روز ۱۲آبان به پیکره‌ٔ خامنه‌ای وارد کرد، نقشه‌های پلید او را حتی پیش از اجرا باطل کرد!

سپس در نمایش سراسری ۱۳آبان و ژست قدرت نظام هم باز از کرج و تهران تا رشت، از انزلی تا زاهدان، آنچه به چشم آمد ایستادگی مردم بود. کما این‌که در ۱۴آبان نیز مریوان و اراک و سنندج و یزد و اهواز، آتش قیام از هر گوشه زبانه می‌کشد!

بله؛ «دوران بزن در رو تمام شده است!» این روزها هر ظهور و هر کنشی از خامنه‌ای برای سرکوب و مهار قیام، تبدیل به سیلی سنگین و رسوایی مضاعفی برای حکومت ولایت فقیه می‌شود؛ این ضربه‌های پیاپی هر روز و هر ساعت تنه‌ٔ شجره‌ٔ خبیثه‌ٔ نظام پلید آخوندی را به لحظه‌ٔ شکست و سقوط و سرنگونی نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/43b1ecef-7c01-4bc9-894d-149eda80b261"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات