اجلاس عمومیِ سالانهٔ سازمان ملل که در ۲۰سپتامبر امسال برگزار میشود، در رابطه با ایران و جنبش ملی دادخواهی، ویژگیهایی دارد که آن را از جلسات مشابه سالیان قبل متمایز میکند. رژیم ملایان دورخیز برداشته است که ابراهیم رئیسی را برای شرکت در این اجلاس، راهی آمریکا کند. به همین منظور، مقاومت ایران و ایرانیان آزاده اقدام به ثبت جنایات رئیسی در دادگاهی در آمریکا نمودهاند. دامنهٔ شکایات شاکیان وسیع است و هنوز ادامه دارد. این بخش از جنبش دادخواهی دست بهکار جلوگیری از سفر جلاد ۶۷ شده است. ممانعت از شرکت وی در اجلاس سازمان ملل، مکمل این کارزار میباشد. بنابراین نبردی مهم و ملی بهجریان افتاده است. کاتبان علیه جنایت قتلعام ۶۷، کتابی به وسعت فلات ایرانزمین در دست دارند و هر جای دنیا که ایرانیان حضور دارند، این کتاب گشوده است.
نخستین ویژگی اجلاس امسال سازمان ملل از منظر جنبش دادخواهی مردم ایران، این است که رژیم ملایان قصد دارد با شرکت دادن رئیسی در این اجلاس، از یکطرف برای یک جلاد، وجهه سیاسی و بینالمللی بخرد و از طرف دیگر، جنبش دادخواهی را مخدوش جلوه دهد. از این رو، آزمایشی برای سازمان مل نیز هست.
در وجه نخست، اتاق فکر نظام در بانک مماشات جهانی با رژیم، سرمایهگذاری کرده است. این در حالی است که هم آمریکا و هم اروپا به نقش جلادی رئیسی در یک کشتار جمعی و نسلکشی در تابستان ۶۷ و نیز در کشتار آبان ۹۸ اشراف دارند. اتاق فکر نظام هم با اشراف به همین مختصات رئیسی نزد آمریکا و اروپا، قصد آزمایش میزان پایداریِ آمریکا و اروپا بر مواضعشان نسبت به رئیسی را دارد. این از وجه نخست که رژیم ملایان روی آن سرمایهگذاری کلان کرده است.
در وجه دوم که به جنبش دادخواهی در داخل و خارج ایران برمیگردد، همهچیز در داخل و خارج دست خودمان است؛ آنقدر که اگر با هوشیاری و همت ملی، ثبت شکایات را ــ با توجه به وسعت جنایات رئیسی در بین همهٔ اقشار مردم ایران ــ گسترش دهیم و بیافزاییم، برگی تعیینکننده را از نظر حقوقی و قانونی به سازمان ملل میبریم تا رهبران دنیا، خانهٔ امید ملل جهان را به تعفن و ننگ جنایتکاران آلوده نکنند. پس گسترش ثبت جنایات رئیسی، یک وظیفهٔ ملی و میهنی و انسانی است.
برگ مکمل و تضمین موفقیت وجه دوم، روشنگریِ گسترده پیرامون این کارزار و اهمیت سیاسی و حقوقی آن برای تمام مردم ایران است. این برگ را باید به همبستگی ملی و جهانی بر گرداگرد جنبش دادخواهی بالغ نمود. جنبش دادخواهی با تاریخچهیی از دههٔ ۶۰ تا قیامهای ۸۸، ۹۶، ۹۸، ۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ جریان داشته و دارد. جنبشی با پایگاهی اجتماعی، بهوسعت کوی به کوی و خانه به خانهٔ ایرانزمین و به قدمت سال به سالِ تیکتاک زمان.
پس باید تا ۲۰سپتامبر ۲۰۲۲ یک کارزار داخلی و جهانی را برای برهم زدن مماشات با جلادان تهران و نیز ثبت جنایات ابراهیم رئیسی پیش ببریم. کارزاری که مسئولیت پیشبرد آن علاوه بر وارثان قربانیان این چهار دهه، بهطور خاص بر عهدهٔ ایرانیان خارج کشور میباشد.
در پیشبرد این کارزار، الگو و راهنما کم نداریم. در جریان دادگاه سوئد که به محاکمهٔ یک دژخیم زیر دست رئیسی مشغول بود، تجربه کردیم و دیدیم که با همبستگی، با هماهنگی، با حضور در انواع آکسیونهای افشاگری و روشنگری و با مسؤلیتپذیری مشترک ملی و انسانی و میهنی، از یکطرف دسیسههای وزارت اطلاعات و مهرههای پیشانی سیاهشان را برای لکهدار کردن جنبش دادخواهی خنثی کرده و شکست دادیم و از طرف دیگر پیروزی حقوقی و قانونی بر رژیم ملایان و آمران و عاملان قتلعام تابستان ۶۷ را محقق نمودیم.
در جریان معاملهٔ دولت بلژیک با دیکتاتوری ولایت فقیهی، دیدیم که سازماندهی، هماهنگی، همزبانی، همت و حمیت انسانی، روند معامله را برهم زد و کارزار را به حوزهٔ حقوقی و قانونی کشاند.
اکنون نیز در آستانهٔ اجلاس عمومی و سالانهٔ سازمان ملل، کارزاری تعیینکننده در حوزههای سیاست و حقوق و دادخواهی بهجریان افتاده است. تأمین و تضمین موفقیت در این کارزار بر عهدهٔ خودمان با تمام تجربههای همبستگی و سازمانیافتگی و همزبانیمان است. گویی مصون نگهداشتن حریم سازمان ملل از حضور دژخیمان و جلادان قسم خورده به ولایت فقیه، بر عهدهٔ مدافعان حقوقبشر و وارثان خون دهها هزار گل سرخ آزادی میباشد. همانان که به تعبیر تاریخی و ماندگار زندهیاد دکتر کاظم رجوی، «حقوق بشر را خونشان نوشتهاند».
از ایران تا پایتختهای اروپا و تا نیویورک، همبسته و همصدا و همپیوند باشیم که: خانهٔ ملل جهان جای قاتلان مردم ایران و جلادان تابستان ۶۷ نیست.