به پایان رسیدن دوران بندبازی
این روزها دیگر دخیل بستن به پوستهٔ سوراخ سوراخ برجام افاقه نمیکند. دیکتاتوری تروریستی آخوندی به انتهای راهی رسیده است که باید میرسید و این در ناصیهاش نوشته شده بود. دوران بندبازی، سردواندن جامعهٔ بینالمللی و مانور دادن و وقت سوزاندن، در اتمسفر سیاست مماشات دیگر به اتمام رسیده است. اینک در گوشهٔ کرنر تحریمها و قطعنامهها یا باید با زانوان خونین به پای میز تسلیم بخزد یا همانگونه که خود گفته است از ان.پی.تی خارج شود. تسلیم بهمعنای پذیرش برجامهای موشکی و منطقهیی و سلسلهای از تنازلهای دیگر است.
خامنهای در ۱۲آبان۹۸ در توصیف این سنخ از مذاکره گفت: «طرف مقابل، نشستن مقامات ایرانی پشت میز مذاکره را بهمعنای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی میداند و از اصرار بر مذاکره این هدف را دارد که به جهانیان بگوید فشار حداکثری و تحریمها سرانجام نتیجه داد و ایرانیها به زانو درآمدند».
در ادامه افزود:
«آنها فعلاً میگویند در منطقه فعال نباشید، به جبهه مقاومت کمک نکنید، در برخی کشورها حضور نداشته باشید و توان دفاعی و تولید موشک خود را متوقف کنید و بعد از این خواستهها خواهند گفت از قوانین و حدود دینی دست بردارید و بر موضوع حجاب اسلامی نیز تأکید نکنید، بنابراین خواستههای آمریکا هیچگاه تمامی ندارد».
بر این اساس خامنهای میداند که در شق تسلیم، اگر «الف» را بگوید تا «ی» او را خواهند برد.
از طرفی میدانست که دست کشیدن از پوستهٔ برجام، بهمعنی چکاندن مکانیزم ماشه با دستان خود و بازگرداندن قطعنامههای سازمان ملل است؛ و چنین طاقتی را در خود نمیدید. بنابراین بازی با پوستهٔ برجام را برای خرید وقت و کشدادن وضعیت کجدار و مریز ادامه داد.
حال پس از تصویب قطعنامهٔ شورای حکام آژانس انرژی اتمی، حلقههای محاصره بر گرداگرد او تنگتر میشود.
یک وارونهگویی و شارلاتانیسم تبلیغاتی
رسانههای باند غالب نظام اینگونه وانمود میکنند که گویا خروج از ان.پی.تی یک گزینهٔ مطلوب و قدرتمند و از موضع اقتدار برای نظام است و با اصرار به آن فرا میخوانند. در این رابطه کیهان شریعتمداری در ۳۱خرداد۹۹ نوشت:
«نیاز کنونی و حیاتی امروز کشور خروج از ان.پی.تی است. اقدامی که اگر چه خیلی دیر شده، ولی از آنجا که برجام فاجعه و خسارت محض است، جلوی این ضرر بزرگ از هرجا که گرفته شود به نفع کشور است. او همچنین نوشت: بازی «برد ـ برد» این است نه آنچه دولت محترم شعارش را میداد و خروج ما از ان.پی.تی بازی دو سر برد آمریکا و اروپا را به دو سر باخت تبدیل خواهد کرد».
برخلاف این ادعای پوشالی، خروج از ان.تی.پی به مثابهٔ انتحار و از موضع استیصال مطلق است. خروج از ان.تی.پی فاشیسم دینی را در دامچالهای خواهد انداخت که از پیش برایش کنده شده است.
جنگی با گلولههای بیصدا
فریدون مجلسی، یک کارشناس باند مغلوب نظام، با طعنه و تعریض در پاسخ به کیهان شریعتمداری و نمایندگان مجلس ولایی گفت:
«افرادی که بحث خروج ایران از ان.پی.تی را مطرح میکنند یقیناً نهادهایی در اختیارشان است و از چند و چون توانمندیهای کشور آگاهیهایی دارند که ما نمیدانیم! بنابراین آنها با آن علمی که دارند از رئیس مجلس و دیگران این درخواست را دارند و امیدوار هستند، غرب را در جای خودش بنشانند».(آفتاب یزد. ۷تیر۹۹)
او با اشاره به جنگی که «روزانه با گلولههای بیصدایش میلیونها دلار از ایران تلفات میگیرد» افزود:
«از یکسو ایران در این وضعیت مجبور است هر چه میخواهد، دو برابر قیمت توسط دلالان خریداری کند و در مقابل هر چه هم میخواهد به فروش برساند باید این ریسک را بپذیرد آیا پولش بازمیگردد یا خیر؟ اینها مشکلات روزمره است و مسائلی نظیر تورم و همه اینها نیز وجود دارد». (همان منبع)
تصمیم برای بود و نبود
این تحلیلگر پا را از این نیز فراتر گذاشت و آشکارا اذعان کرد که خروج از ان.پی.تی برای رژیم در حکم بود و نبود آن است:
«همان اولین روزی که ایران اعلام کند از ان.پی.تی خارج شده است روز دوم آن شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران بازمیگردد. هر چند در وضعیتمان تفاوتی ایجاد نمیکند چرا که بههرحال ما در وضعیت تحریم هستیم حال چه با قطعنامه یا چه بیقطعنامه. مسأله این است که اگر بخواهیم روزی پشیمان شویم و بازگردیم، آن زمان دوباره یک راه دو، سه ساله برای مذاکره در پیش است. در واقع تصمیم خروج ایران از ان.پی.تی، یک تصمیم خطیر، یعنی بودن یا نبودن است».
دو گزینه خطرناک پیش پای رژیم
با توجه به مطالب گفته شده میتوان چنین نتیجه گرفت:
۱ـ خروج از ان.پی.تی نه یک گزینهٔ مطلوب که یک شق تمام سیاه و آخرین تیر ترکش دیکتاتوری آخوندی و بهمعنای بود و نبود آن است. به همین دلیل تا روزی که بتواند همچنان به پوستهٔ برجام دخیل ببندد، به آن مبادرت نخواهد کرد.
۲ـ برخلاف اظهارات این کارشناس که میگوید خروج از ان.پی.تی «در وضعیت ما تفاوتی ایجاد نمیکند؛ چرا که بههرحال در وضعیت تحریم هستیم»، خروج احتمالی رژیم از ان.پی.تی، بهمعنای چکاندن مکانیزم ماشه و بازگرداندن ۶قطعنامهٔ شورای امنیت علیه رژیم است.
به عبارت دیگر دیکتاتوری آخوندی در پایان راه، بین دو گزینهٔ شلیک به شقیقهٔ خود یا خزیدن با زانوان خونین به پای میز تسلیم، ناگزیر باید یکی را انتخاب کند. این در حالی است که در داخل کشور با وضعیت انفجاری جامعه و سلسلهای از بحرانهای فزاینده مواجه است.