بهگزارش سایت خبرآنلاین چندی پیش در تلگرام و اینستاگرام یک آگهی با عنوان «نوزاد باشناسنامه، فقط ۱۰۰میلیون تومان» انتشار یافت، که در پیگیریها مشخص شد زن و مرد جوانی «بهدلیل مشکلات مالی و مسایل زندگی» حاضر به فروش نوزادشان از طریق یک دلال خرید و فروش کودک بوده و آگهی از طریق دلال در رسانههای اجتماعی درج شده است...(سایت خبرآنلاین ۳شهریور ۹۸)
تنها این مورد خرید و فروش کودک نیست که در اینترنت آگهی شده است بلکه از این موارد در اینترنت و در درودیوار کلانشهرهای ایران بهوفور وجود دارد.
خرید و فروش کودک آنچنان رواج پیدا کرده است که برای عدهای بهعنوان یک شغل و موضوع درآمد شده است.
افزایش بحرانهای اجتماعی نظیر حاشیهنشینی، کارتنخوابی، طلاق، فرار از خانواده، بیسرپناهی و... که تماماً ناشی از گسترش فقر در میان مردم بهخصوص اقشار پایین جامعه است، به گسترش بحران کودکفروشی خصوصاً نوزادفروشی دامن زده است.
در کلانشهرها خصوصاً در تهران بحران کودکفروشی بهسرعت شیوع پیدا کرده و تهدیدی خطرناک برای کودکان است.
پیش از این روزنامه اعتماد ۲۹بهمن ۹۲ در گزارشی با عنوان «بازار بچهفروشان» به خرید و فروش کودکان در دروازه غار تهران اشاره کرد، در این گزارش آمده بود این بازار مانند وال استریت است با این تفاوت که اینجا بچه تجارت میکنند.
نویسنده گزارش اعتماد بهنقل از یک مددکار اجتماعی که در دروازه غار کار میکند اضافه کرد در سال گذشته در این محله خانهای را یافته که ۴۰ تا ۵۰کودک در آن نگهداری میشدند که «هر روز صبح عدهای میآمدند و این کودکان را اجاره میکردند و آخر شب آنها را برمیگرداندند».
بهنوشته اعتماد نرخ خرید و فروش کودکان در دروازه غار از ۱۰۰هزار تومان تا ۵میلیون تومان است، آنها از صبح کار میکنند. کارگرانی که اگر خوب کار کنند، خریداران فراوانی دارند.
به گزارش رسانههای حکومتی در سطح تهران کودکان کاری وجود دارند که با گرفتن نوزادی در بغل مشغول تکدیگری هستند. نوزادان در بغل این کودکان فرزندان خانوادههای فقیری هستند که مجبور به فروش نوزادانشان شدهاند.
کودکان کار و نوزادان فروختهشده عمدتاً فرزندان افراد فقیر در محلات جنوب شهر تهران و حاشیهنشینان اطراف تهران هستند.
تعدادی از این بچهها صرفاً به این دلیل فروخته شدهاند که والدین آنها بهدلیل پرداختن مخارج بیمارستان مجبور به این کار شدهاند.
باندهای خرید و فروش و دلالان نوزاد در اطراف بیمارستانها جولان میدهند و کسانی را که فقیر هستند شناسایی میکنند تا معامله خرید و فروش کودک را بین آنها و خریداران کودک جوش بدهند.
تعدادی از کودکان فروختهشده که بزرگتر هستند برای کارهایی نظیر تفکیک زباله، دستفروشی و کارهای نظافتی در شمال شهر بکار گرفته میشوند، این کودکان متعلق به خانوادههایی هستند که توان مالی نگهداری آنها را ندارند.
آنچه که سرنوشت این کودکان را مصیبتبار و خطرناک میکند، گرفتاری آنها در دام باندهای مافیایی و تبهکار است که در سایه حاکمیت آخوندی و فقر مردم شکل گرفته و این کودکان را برای مقاصد سوء خود از قبیل دزدی، فروش مواد مخدر و... بکار میگیرند.
بهدلیل کارشکنی نهادهای ذیربط در واگذاری کودکان تحت سرپرستی بهزیستی به خانوادههای متقاضی فرزند از بهزیستی، تعدادی از خانوادهها برای گرفتن کودک و قبول او بهعنوان فرزند خودشان بهجای این که به این نهادها مراجعه کنند در دام باندهای خرید و فروش کودک میافتند و در این رابطه متحمل مشکلات زیادی میشوند.
نمونه آن ماجرای یک زوج جوان مشهدی متقاضی فرزند است که در دام این مافیا افتاد و چند رسانه از جمله سایت فرارو ۱۳تیر ۹۶ گزارش مبسوطی در این رابطه منتشر کردند.
در رژیم آخوندی نه تنها هیچ نهادی نیست که بهطور جدی به موضوع کودکان فروختهشده و بیهویت رسیدگی کند و آنها را تحت حمایت خود قرار بدهد، بلکه شرایط برای استثمار آنها آنچنان فراهم است که بسیاری از کودکان در دام استثمار پیمانکاران حکومتی در شهرداریها میافتند و توسط پیمانکاران مجبور به کارهای سخت و غیربهداشتی نظیر جمعآوری زباله از منابع و تفکیک آن در کارگاههای تفکیک زباله میشوند.
پیمانکاران شهرداریها هم این کار را در پناه بیقانونی و چراغ سبز مقامات شهرداریها انجام میدهند.
بکارگیری کودکان بیسرپرست، کودکان کار و بیهویت در کارهای سخت و طاقتفرسا و چشمپوشی دولت ضدمردمی روحانی بر این امر در شرایطی است که ماده ۳۲ پیمان جهانی حقوق کودک میگوید، کودک باید در برابر هر کاری که رشد و سلامت او را تهدید میکند، حمایت شود و دولتها باید حداقل سن کار و شرایط کار کودکان را مشخص کنند. در ماده ۲۶ این پیمان نیز آمده است که هر کودکی حق دارد از تأمین اجتماعی از جمله بیمه اجتماعی برخوردار شود و ماده ۲۷ آن تأکید میکند که کودکان باید از سطح زندگی که تأمینکننده رشد جسمی، ذهنی و اجتماعی آنها است، برخوردار شوند.
یکی دیگر از موضوعاتی که در رابطه با کودکان مطرح است «بیهویتی» عدهای از آنها است که تعداد آنها رو به افزایش است.
در استان تهران ۳۵هزار کودک بیهویت وجود دارد که والدینشان از اقشار فقیر و یا خانوادههایی هستند که گرفتار بحرانهای اجتماعی مختلف شدهاند.
عدهای از آنها هم فرزندان زنانی هستند که با اتباع کشورهای همجوار ازدواج کردهاند و بهدلیل اینکه پدرانشان ایرانی نیستند فاقد شناسنامه و هویت هستند.
بهگزارش سایت سلامت نیوز یک میلیون کودک بیهویت در کشور زندگی میکنند.(سلامت نیوز ۱۸مهر ۹۸)
یکی از تبعات خرید و فروش کودک، وجود کودکان کار و وجود کودکان بیهویت در خیابانها، گسترش کودکآزاری است که موضوعات آن مستمراً در رسانههای حکومتی درج میشود.
صرفنظر از موارد استنثایی که بعضاً خانوادههایی کودکانشان را آزار میدهند و عموماً این خانوادهها از خانوادههای بحرانزده هستند، آزار کودکان عمدتاً توسط دستاندرکاران خرید و فروش کودک و یا توسط پیمانکاران حکومتی نظیر پیمانکاران شهرداری و مافیاهای خرید و فروش کودک صورت میگیرد.
رشد مواردی نظیر خرید و فروش کودک، کودکان کار، کودکان بیهویت و فشار کار بردهوار بر کودکان کار همه و همه دستآورد ۴۰ساله حاکمیت آخوندی برای کودکان ایران است.
این فجایع در حق کودکان و سرنوشت رقتبار بسیاری از آنها در نظام ولایت فقیه، در شرایطی است که در بسیاری از کشورهای جهان کودکان تحت حمایت قانون هستند.
در بسیاری از کشورها حمایت از کودکان وظیفه دولتها است و وادار کردن کودکان به کار جرم است چه رسد به اینکه کودکان وادار به کارهایی نظیر کارهای کودکان کار در ایران باشند.
در این کشورها طبق قوانین بینالمللی مراعاتهای بسیاری در مورد کودکان رعایت میشود، اما در نظام آخوندی نه تنها این حمایتها از کودکان دریغ شده، بلکه کاسبی کودکفروشی در آن هم روزبهروز رونق بیشتری میگیرد و جرایم مربوط به کودکفروشی و کودکآزاری هم گسترش مییابد.