میگویند: مافیای خامنهای غارتگر، دزد، ضدمردمی و خلاصه یک نظام دزدسالار است!
نظام دزدسالار هم یعنی حکومتی که هیچ خدمتی بهمردم نکند!
اما در مورد حکومت خامنهای چنین حرفی چقدر واقعی است؟
شاید خیلیها بگویند کاملاً واقعی است. پس این عده که شاید تعدادشان تنها به ۸۰میلیون برسد، باید بگویند پس این خبر چیست:
دولت رئیسی از زبان رئیس سازمان هواپیمایی آخوندها اعلام کرد: خرید هواپیمای شخصی توسط عموم مردم آزاد شد! (ایرنا- ۱ اردیبهشت۱۴۰۳).
بعد هم منصفانه قیمت یک هواپیمای خصوصی را اعلام کرد: ۷ و نیم میلیارد تومان!
معادل ۱۳۵هزار دلار!
احتمالا اکنون مردم ایران با حقوقهای ۵ تا ۶ بار زیر خط فقر، در حالی که همه پشت پرداخت اجارهخانههای کمرشکن و غذای ساده روزانه و هزینههای سرسامآور دارو و درمان ماندهاند، برای خرید «هواپیمای شخصی»، پشت دفتر مافیای بیت خامنهای، صف کشیدهاند!
نگاهی به درآمدهای چند بار زیر خط فقر اقشار مردم در سال ۱۴۰۳ دور از لطف نیست:
-بازنشستگان: ۱۰ میلیون و ۹۰هزار تومان
-کارمندان دولت: ۱۰ میلیون تومان
-کارگران: ۷ میلیون و ۱۰۰هزار تومان
-پزشک عمومی: حدود ۱۴ میلیون تومان
بنا بر این هزینهٔ یک هواپیمای شخصی معادل:
- حقوق ۷۴۳ ماه یا ۶۱سال بازنشستگان
- حقوق ۷۵۰ ماه یا ۶۲سال کارمندان دولت
-کارگران: ۱۰۵ ماه یا ۸۸سال یک کارگر
-پزشک عمومی: ۵۳۵ ماه یا ۴۴ سال یک پزشک عمومی
پس سؤال این است که وقتی بهگفته رسانهها و کارشناسان رژیم بیش از ۵۰درصد مردم ایران زیر خط فقر و بیش از ۳۳درصد زیر خطر فقر مطلق هستند، یعنی حتی از تأمین حداقل غذای روزانه هم درماندهاند، هواپیمای شخصی برای کیست؟
پاسخ را خود رئیس هواپیمایی آخوندها گفت که: «تاجرها و مسئولان و تیمهای اقتصادی» نظام! (اول اردیبهشت۱۴۰۳)
بله، همان ۴درصدیهای وابسته به مافیای خامنهای و باندهای نظام، مانند صدیقی، شمخانی، قالیباف، مجتبی خامنهای و دیگران که هر روز با شیوههای مختلف از سفرههای خالی مردم تهیدست میکنند و بهجیبهای گشاد خود سرازیز میکنند؛ و برای اینها البته ۷ و نیم میلیارد تومان، تنها پول خرد است!
بیجهت نیست که همزمان با گزارشهای مختلف دربارهٔ فربهتر شدن پیاپی مافیای حاکم، رسانههای نظام هم فاش کردند که استفاده از هواپیماهای شخصی و لاکچری بر اساس «آمار رسمی در ایران ظرف سه سال اخیر ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است!» (تین نیوز-۱ اردیبهشت۱۴۰۳).
البته خبر آزاد بودن فروش هواپیمای شخصی یک شاخص اختلاف عظیم طبقاتی در ایران شاه گزیده و آخوندزده است. آش هم آنقدر شور است که رسانههای نظام با اشاره به این غارت «یک درصدیهای ایران» با اشاره به خشم متکاثف مردم هشدار میدهند: «طرح موضوع خرید هواپیما توسط دولت در شرایطی که سرانه سالانه مصرف گوشت قرمز در کشور ۶ کیلو گرم است، بیملاحظگی است!» (اقتصادآنلاین-۹ اردیبهشت۱۴۰۳).
البته همه چیز گواه آن است که این دوران غارت و اختلاف عظیم طبقاتی همیشگی نیست.
با انفجار و آتشی عظیم که کانونهای شورشی و جوانان قیام تعهد برپایی آن را دارند، این دوران بهزودی بهپایان میرسد.
تاریخ هم گواه است: سرنوشت حکومت غارتگر شاه را همگان بهیاد دارند. بهویژه خامنهای...