728 x 90

خطر قیام و بن‌بست نظام

استیصال رژیم آخوندی در برابر قیام مردم ایران
استیصال رژیم آخوندی در برابر قیام مردم ایران

انکار قیام مردم ایران و بی‌اهمیت جلوه دادن آن توسط مقامات و مهره‌های حکومتی، حکایت آن کسی را تداعی می‌کند که در تاریکی ترسیده بود و از ترس آواز می‌خواند.

اما مشکل کسی که می‌ترسد و آواز می‌خواند این است که هر چه صدایش را بلندتر کند، لرزش صدا و طنین وحشت او بیشتر شنیده می‌شود.

مشکل حاکمیت آخوندی از آن آدم ترسو به‌مراتب بیشتر است، زیرا باندها و دسته‌جات آن در منافع ناهمسو هستند.

هر کدام از آنها که ژست ثبات می‌گیرند، دیگری که از واقعیت اوضاع و بن‌بست نظام و قدرت مردم در اعتراضات روزمره‌شان مطلع است، با ابراز وحشت واقعیت زار و نزار آن را بیشتر برملا می‌کند.

یکی از مواردی که باعث وحشت مهره‌ها و رسانه‌های حکومتی است فساد فراگیر است.

فساد سرسام‌آور و اختلاف طبقاتی و وجود یک قشر انگل کاخ‌نشین و پورشه‌سوار در برابر انبوه مردمی که به نان شب خود محتاجند، یکی از انگیزه‌های قیام است.

باندها و مهره‌های رژیم وقتی می‌خواهند قیام را انکار کنند، با اشاره به فساد و انداختن تقصیر آن به گردن باند مقابل، ناگزیرند به آن اعتراف کنند و هشدار دهند که این فساد و نابرابری موتور محرک قیام است.

در این رابطه کیهان خامنه‌ای می‌نویسد: «این نگران‌کننده است که دولت در «تسخیر گروه‌های رانتی است...» و «گویا عده‌یی ظاهراً با آمریکا عقد اخوت بسته‌اند که زمینه‌ساز آشوب در کشور باشند». کیهان ۲۶مرداد ۹۷)

احمد خرم، از مهره‌های باند موسوم به اصلاح‌طلب، در حالی که «قیام» مرداد را «التهابات اخیر» می‌نامد اما نمی‌تواند اهمیت آن را لاپوشانی کند: «وضعیتی که در فضای اقتصادی کشور پدید آمد افکار عمومی جامعه و جوانان، به‌خصوص طبقات ضعیف جامعه و به‌ویژه جوانان عمدتاً بیکار را وادار به اعتراض به شرایط موجود کرد». وی هشدار می‌‌دهد: «اگر به اعتراضات پاسخ درستی داده‌ نشود، تبدیل به خشم شده و همین خشم باعث رفتارها و شعارهای تند می‌شود. باید مراقب باشیم که اعتراض به خشونت بدل نشود».(روزنامه آرمان ۳۰مرداد ۹۷)

واکنش رحمانی فضلی، وزیر کشور روحانی، نسبت به قیام نیز قابل‌توجه است، در حالی‌که شبکه‌های اجتماعی مملو از فیلم‌های تظاهرات و شرکت هزاران نفر در قیام در شهرهای مختلف ایران است، او مدعی است «۳۸۰۰نفر در تجمعات اخیر شرکت داشتند».

رحمانی فضلی در حالی‌که آمار نفرات شرکت‌‌کننده در تظاهرات را کوچک‌نمایی می‌کند اما در جمله بعد با ضدونقیض‌گویی به دل‌نگرانی و دغدغه «عامه مردم» اشاره می‌کند: «نمی‌توان دل‌نگرانی‌ها و دغدغه عامه مردم را نیز نادیده گرفت که گاه درست یا غلط احساس «ناامنی» می‌کنند».(روزنامه حکومتی ایران ۳۰مرداد ۹۷)

در ورای این تناقض‌گویی‌ها برخی از مهره‌های حکومتی ناگزیر به اعتراف به قدرت مردم و قیام آنها شده‌اند.

امان‌الله قرایی مقدم به قدرت مردم و قیام این چنین اعتراف می‌کند: «اعتراضات دیماه تاکنون را ببینید، این اعتراضات همگی نوعی تغییر و خیزش است که در سراسر ایران شکل گرفت. این‌که در اکثر شهر‌های ایران شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا» یا این‌که «سوریه و لبنان را رها کن، فکری به‌حال ما کن» از سوی مردم سرداده می‌شود نشان‌دهنده این است که جامعه خصوصاً نسل جوان از شرایط و مسائل قانع نشده است».(سایت شعار سال ۳۰مرداد ۹۷)

این اعتراف وجه دیگری از بن‌بست رژیم است که سعید حجاریان، مهره باند موسوم به اصلاح‌طلب، به شکل دیگری به آن اعتراف می‌کند: «دو گروه از تظاهرات و اعتراضات هراس دارند؛ اولین آنها احزاب هستند؛ که عطای درخواست مجوز راهپیمایی را به لقایش بخشیده‌اند؛ چرا که معتقدند در راهپیمایی خودسر‌ها و برانداز‌ها به جمعیت می‌پیوندند. دومین آنها دولت است؛ دولت نیز معتقد است اعتراض را یک حزب قانونی برای مطالبه‌ای مشخص آغاز می‌کند؛ اما مشخص نیست با حضور نیرو‌های دیگر، شعار‌ها به کدام سمت هدایت می‌شود».(سایت حکومتی جامعه ایرانی ۳۰مرداد ۹۷)

به این ترتیب باندهای حاکم به بی‌راه‌حلی نظام در برابر قیام مردم ایران اذعان کرده و می‌کنند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/47d60c86-2f26-4dc2-af1c-cfa342413c07"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات