728 x 90

خون شهیدان زاهدان: شعله‌ای که خاموش نمی‌شود

جمعه خونین زاهدان
جمعه خونین زاهدان

همزمان با سومین سال «جمعهٔ خونین زاهدان» کانونها و یگانهای قهرمان شورشی با برپایی آکسیون، گل‌گذاری، رژهٔ موتوری، تصویرنگاری و برافراشتن پلاکاردهایی در شهرهای مختلف، یاد شهیدان را گرامی داشتند. قیام‌آفرینان در پرتو شعارهای انقلابی و تصویرنگاری در دیوارهای شهرهای تهران، اردبیل، مشهد، سبزوار، کوهداشت، خوسف (خراسان جنوبی) و یزد یادآوری و تأکید کردند «پادا بلوچ و برپا ایران، آتش قیام را باید در همه جا گسترش داد. درود بر زاهدان خون چکان و سلام بر شهیدان سرفراز زاهدان».

رژهٔ موتورسواران با تصاویر شهیدان زاهدان، برپایی آکسیون با شعار «خون جوشان هموطنان دلاور بلوچ، در سراسر ایران شعله‌ور است» در کرمان و تجمع شورشگران با آرم ارتش آزادیبخش ملی ایران در تهران، زیر نگاه و دوربینهای پاسداران جنایت‌کار، نشانهٔ جوشش خون شهیدان و قیام‌آفرینان در شهرهای مختلف ایران است.

آری! جوانان و شورشگران در شهرهای در تهران، زاهدان، کرج، مشهد، اصفهان، شیراز، کرمان، قزوین، اردبیل، یزد، لاهیجان، سبزوار، پیرانشهر، کوهدشت، رودسر و... با سلسله‌یی از پراتیک‌های انقلابی در سالگرد جمعه خونین زاهدان عهد کرده‌اند که هرگز به عقب بازنگردند، و این سوگند با شهیدان و کارزارها تا روز برکشیدن بت ولایت و حسابرسی از قاتلان ادامه خواهند یافت.

 

کشتار مردم بلوچ در جمعهٔ خونین

در تاریخ معاصر ایران، رویدادهایی وجود دارند که نه تنها به‌عنوان نقاط عطف سیاسی عمل می‌کنند، بلکه به نمادهای فرهنگی و انقلابی تبدیل می‌شوند. یکی از این رویدادها، که توسط قیام‌آفرینان به‌عنوان «جمعه خونین زاهدان» نام‌گذاری شده، کشتار تراژیک مردم بلوچ در روز جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱ است. این واقعه، که در پی اعتراضات به دادخواهی مردم محروم بلوچ رخ داد، یادآور «جمعه سیاه» ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ است، زمانی که رژیم پهلوی شانس خود را برای مهار انقلاب ضدسلطنتی امتحان کرد و شکست خورد. همانند آن رویداد، علی خامنه‌ای، با تکرار اشتباهی مشابه، تصور کرد که با سرکوب خشن می‌تواند قیامی را خاموش کند که ریشه در دهه‌ها محرومیت و تلخکامی تحت دو دیکتاتوری دارد. اما این جنایت نه تنها قیام را خاموش نکرد، بلکه آن را به شعله‌ای فراگیر تبدیل کرد.

 

جنایتی فراموشی‌ناپذیر علیه بشریت

کشتار زاهدان، که به‌عنوان یک جنایت آشکار علیه بشریت توصیف می‌شود، تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی، انتظامی و تک‌تیراندازان کمین‌کرده بر پشت‌بام ساختمانها به هزاران شهروند بلوچ بود. این افراد، که اغلب نمازگزاران و رهگذران بودند، فقط به جرم دادخواهی هدف قرار گرفتند. ویدئوهای متعدد منتشر شده در فضای مجازی، صحنه‌های هولناکی را نشان می‌دهند: مردم در خون غلتیده، فریاد کمک می‌طلبند، و خاک خیابان‌ها به رنگ سرخ درآمده است.

 

استراتژی سرکوب ملیتها

آمار رسمی و گزارشهای مستقل حاکی از آن است که در این کشتار، ۱۲۰ تن از شهروندان بلوچ کشته شدند و بیش از ۳۰۰ تن مجروح گردیدند. در میان قربانیان، چهار زن و ۱۷ کودک حضور داشتند، که این امر عمق فاجعه انسانی را برجسته می‌سازد.

سازمان عفو بین‌الملل در بیانیه‌یی اعلام کرد که نیروهای امنیتی با استفاده از الگویی کشنده، از مهمات و گلوله‌های جنگی مرگبار بهره بردند و بالاتنه، سینه و سر معترضان را به قصد کشتار هدف قرار دادند. این رویکرد، علاوه بر نقض فاحش حقوق‌بشر، بیانگر استراتژی سیستماتیک سرکوب اقلیت‌های قومی در حاکمیت آخوندی است.

 

جمعه‌های همیشه خونین

این جنایت، تنها به زاهدان محدود نماند و ۴۰ روز بعد، در ۱۳ آبان ۱۴۰۱ – که مصادف با سالگرد کشتار دانش‌آموزان و دانشجویان در انقلاب ضدسلطنتی بود – در خاش تکرار شد. در این رویداد، ۱۸ نفر، از جمله دو کودک، توسط نیروهای وابسته به خامنه‌ای کشته شدند. فاصله ۳۶ روزه میان این دو کشتار، هدف مشترکی را آشکار می‌سازد: بازداشتن ستمدیدگان بلوچ از ادامه قیام. با این حال، قیام در بلوچستان نه تنها متوقف نشد، بلکه به جمعه‌های بعدی سرایت کرد. هر جمعه، نماز و راهپیمایی پس از آن به چالشی جدی برای حکومت تبدیل شد، و «جمعه خونین زاهدان» به‌عنوان نقطه آغازین، رنگ خون به دیگر جمعه‌ها بخشید.

 

خونی انتقام ناگرفته

مسعود رجوی در پیام ۱۳ آبان ۱۴۰۱ خود، بلوچستان را به‌عنوان خلقی مقاوم و پیشتاز در قیام توصیف کرد و گفت: «شهیدان و ستمدیدگان در سیستان و بلوچستان... تاکنون بالاترین بهای خونین در سراسر ایران را پرداخته‌اند». این بیان، جایگاه بلوچستان را در جنبش انقلابی برجسته می‌سازد. زخم جمعه خونین زاهدان و خاش هم‌چنان بر قلب مردم سنگینی می‌کند. کودکان بلوچ، بدون درک جرم پدران و مادرانشان، شاهد قصابی عزیزان خود بوده‌اند. بسیاری از خانواده‌ها بی‌سرپرست مانده‌اند، و مجروحان بر ویلچر زندگی می‌کنند. شهیدان این رویداد، به سمبلهای مظلومیت و پایداری تبدیل شده‌اند: از «هستی نارویی»، دختر ۷ ساله که با اصابت گلوله گاز اشک‌آور به سر کشته شد، تا «خدانور لجه‌ای»، که صحنه بازداشت و بستن او به میله، نمادی ماندگار از انقلاب دموکراتیک ایران است.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5bbb1134-c462-4288-a53c-5d42db3ee3de"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات