728 x 90

دست و پا زدن در گرداب سرنگونی

گرداب سرنگونی
گرداب سرنگونی

در بازار مکاره رژیم آخوندی هر روز در کابوس و گرداب سرنگونی و برای جلوگیری و مهار قیام، فیلی به هوا می‌کنند و کلی دود و دم و تبلیغات راه می‌اندازند که گویا راه‌حلی کشف کرده‌اند تا به خیال خودشان آب رفته را به جوی و چرخ زمان را به قبل از ۲۵شهریور ۱۴۰۱ برگرداند.

در ویترین یکی از حجره‌های این دزدبازار، طرح پرطمطراقی «که از چند کانال رسیده و ترکیب شده و در جمعی از صاحبنظران روی آن چکش‌کاری شده»! به نمایش در آمده است. این بار صاحب حجره آخوندی به اسم «منتجب‌نیا» است. کسی که به مصداق داستانی که در ادامه اشاره می‌شود بعضا، حرفهای راست هم می‌زند. مثلا سه روز قبل از شروع قیام در ۲۲شهریور داد و هوار می‌زد که «مردم از ما بریده‌اند. ما به آخر خط رسیدیم... مردم یک حرف زشت به شما می‌زنند ده تا به رهبری و امام می‌زنند» ولی کسی حرفهایش را جدی نگرفت و چند روز بعد کل ایران بهم ریخت! و همه عقلای نظام فهمیدند که بیچاره راست می‌گفته!

 

ماست‌مالی با هدف «ایجاد آرامش»!

طرح جدید و شاید «پیچیده و چندوجهی» این عضو دلواپس «مصلحت نظام» شامل چندین پیشنهاد از جمله «انحلال کامل گشت ارشاد، عفو عمومی، رفع فیلترینگ و تشکیل کمیته حقیقت‌یاب غیرحکومتی» است که روزنامه حکومتی آرمان ملی در ۱۶ آذر آنرا در بوق و کرنا کرده است.

واقعا عجیب است که این جماعت رودار اصلاح‌طلب هنوز دست‌بردار نیستند و انگار در وادی قبل از قیام ۹۶ و قبل از «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تموم ماجرا» سیر می‌کنند و کماکان در پی ماست‌مالی قضایا و اصلاح نظامند و می‌خواهند هدف اصلی سرنگونی را به خواسته‌های ولرم و حداقلی تقلیل دهند! این امر از کلمه به کلمه صحبت‌ها و طرح‌ها و راه‌کارهایشان هویداست. اینان حتی از ذکر هدف غایی خود یعنی «حفظ نظام» ابایی ندارند و یک خط در میان از «ایجاد آرامش و نشاط در جامعه» و همان بازگشت به وضع قبلی صحبت می‌کنند. در همین طرح، منتجب‌نیا در ابتدا مدعی است که «بحران باید به‌صورت اساسی و بنیادین حل شود» ولی هنوز جمله‌اش منعقد نشده، دم خروس شیادی از زیر قبایش بیرون می‌زند که البته «شرایط امروز جامعه نیز به‌صورتی است که فرصت ریشه‌یابی وجود ندارد»! یعنی که نباید دنبال ریشه‌ها و اصل نظام و خلاصه ساختار شکنی و... رفت و باید به همین نظام قناعت کرد! پیشنهاداتی مثل «رفع فیلترینگ» را هم که مطرح می‌کند این‌قدر عوام‌فریبانه و عقب‌تر از خواست جامعه است که خود آخوند رئیسی پرچمدار و مدعی‌اش است و در همین ۱۶آذر بدیشان تاخت که «من در انتخابات حرفی زدم که گاهی هم بعضی‌ها می‌خواهند آن را یادآوری کنند! من خودم یادم است!» و خلاصه نیازی به فضولی و دخالت شما نیست!

این‌گونه ریزشی‌های نظام راه‌کارهایی هم که می‌دهند از جنس دستمال کهنه‌های آشپزخانه‌های همین نظام است. مثلا کمیته حقیقت‌یابشان یک کمیته ۱۵نفره شامل اینهاست: دو نفر از «مراجع» و «آیات عظام»! دو منتخب «رهبری نظام»! دو نفر «قضات باسابقه»! یک نفر «از طرف نیروهای مسلح»! بقیه هم از یاران «امام»! و مشتی لقمه‌حرام بی‌مرام!

در نهایت هم اذعان می‌کند این طرح را «در سال۸۸» هم داده بوده و اتفاقاً «مقام معظم رهبری» هم کلی به‌به و چه‌چه کرده و دست نوازش بر سر منتجب‌نیا کشیده و گفته بوده است: باریکلا! «بهترین پیشنهاد همین پیشنهاد است و بهتر است که این اتفاق رخ بدهد»! از کرامات شیخ ما این است...

در شرایطی که ملت به سیم آخر زده‌اند و به کمتر از سرنگونی راضی نیستند و کل ایران در تب و تاب و قیام و انقلاب به سر می‌برد، و در شرایطی که بین مردم و ضحاک ضدبشر هفت دریا خون وجود دارد و شورشگران بی‌وقفه می‌تازند و پیش می‌روند، آدم حیران می‌ماند آیا اینها واقعاً فکر می‌کنند می‌توانند با این راه‌حل‌های باسمه‌ای جلوی قیام را بگیرند؟ از آن طرف، اصلاً رهبرشان ظرفیت ذره‌یی عقب‌نشینی در هر یک از پیشنهادها را دارد؟ و آیا عمل به هر پیشنهادی برای حفظ نظام مثل یک جام‌زهر و طناب دار برای او نیست؟! پس چرا این پیشنهادها را می‌دهند؟ آیا اینها غافلند؟ جاهلند؟ مستند؟ منگند؟ مشنگند؟ احتمالاً پاسخ در همان داستانی است: که ابتدای صحبت وعده داده بودیم: می‌گویند در یک تیمارستان دو دیوانه در حال قدم زدن کنار استخر بودند که ناگهان یکی داخل آب افتاد. دومی به‌سرعت شیرجه زد و او را از آب بیرون کشید و نجات داد. روز بعد رئیس تیمارستان دومی را صدا کرد و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود عمل قهرمانانه او را ستود و با پوزش از او به‌خاطر بازداشت طولانی و بی‌دلیلش در تیمارستان، خبر آزادی‌اش را داد و در ضمن گفت: «ولی متأسفانه با وجود همه فداکاری تو، رفیقت بعد از حادثه، خودش را با حوله حمام دار زد»! دیوانه دومی بلافاصله گفت: «او خودش را دار نزد، من آویزونش کردم که خشک شه»!

حالا آیا همه این نوع پیشنهادات و طرح‌های نجات و امداد «ترکیب‌شده» از طرف «جمعی از صاحبنظران» امثال منتجب‌نیا، از سنخ همین نجات دادن و خشک کردن و آویزان کردن خلیفه ارتجاع نیست؟!

به راستی که در کابوس سرنگونی هر کدام به گونه‌یی سر خود را به در و دیوار می‌کوبند و هر چه بیشتر تلاش می‌کنند در باتلاق نظام بیشتر فرومی‌روند.

دور نیست روزی که لحظه موعود در تقدیرشان توسط جوانان و قیام‌آفرینان فرا برسد.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8e1fcde7-cafe-45ec-9fda-a7c266a862a3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات