روز دوشنبه ۱۵ بهمن دو واقعهی رو در رو در ایران اتفاق افتاد؛ یکی جلسهی مشترک سران سه قوه و معاونانشان بود، یکی تجمع و تظاهرات بازنشستگان مخابرات در تهران و ۱۷شهرستان. سران سه قوه هر کدام سخنرانی مفصل کردند که راه نجات رژیم از بحران موجودیت را به هم گوشزد کنند. از طرفی بازنشستگان در یک واکنش بهموقع به شعار «مرگ بر آمریکا»ی خامنهای، پاسخ دادند: «قابل توجه رهبر؛ دشمن ما همینجاست ــ دروغ میگن آمریکاست»!
این دو رخداد رو در رو، نشانهی واقعیِ دو ایران هستند. تعبیر درستش نشانهی دو قطب است. خامنهای در حین ورود تمامعیارش به خط مذاکره، با ریا و دجالیت نهادینه در ذات ولی فقیه، شعار «مرگ بر آمریکا» داد تا مشتی کاه به دهان مستعمین جهول و نانخور تبلیغاتیِ نظام بریزد، ولی بازنشستگان که در واقع اکثریت مردم ایران را در این صحنه نمایندگی کردند، در اسرع وقت، پاسخ قاطع قطب قدرتمند اجتماعی را به قطب حاکمیت دادند. درست در همان روزی که پاسدار قالیباف در جلسهی سران سه قوه گفت: «دشمن امروز همه تلاشش اینه که دو قطبیسازی کند».
سخنرانیها در جلسهی مشترک سران سه قوه، جز نک و ناله از دست خالی نظام در برابر مطالبات افزونشوندهی مردم در زمینههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، هیچ نکتهی قابل توجه در امر برونرفت نظام از این بنبست نداشت. وجه مشترک حرفهای هر سه سخنران، بازتاب دریافت بوی سرنگونی در شکستهای پیاپی یکسال اخیر و نیز وحشت از مکافات جنایات و دزدیهای نظام است.
پزشکیان که تا بهحال تصویری از یک دعاگوی مدام «مقام معظم رهبری» را از خود نشان داده و خواهان پیشبرد امورات با خطوط رهبری بوده، کماکان ماقبل ۴۶سال گذشته سیر میکند و هنوز منتظر است که آینده بهتر باشد. از نگاه پزشکیان، انگار نه انگار که ۴۶سال غارت و دزدی و جنایت و صدور تروریسم زیر نظر خمینی و خامنهای انجام شده و وضعیت فعلی نتیجهی گذشتهی ۴۶سالهی صدارت مطلق آنهاست. پزشکیان تلاش دارد خودش را لوده و مادون این گذشته نشان دهد. از همین رو در این جلسه میگوید:
«قابلقبول نیست این وضعیتی که از نظر معیشت و گرانی در جامعه الآن داره به مردم فشار میاره. امکان نداره اینا از ما دوری کنند. هر حرکتی باعث بشه مردم عصبانی بشوند ما باید از آن اجتناب کنیم. اسلام اومده این تبعیضات رو از بین ببره.»
پزشکیان خود را آنقدر پرت نشان میدهد که انگار نمیداند خمینی و خامنهای باعث فرار میلیونی مغزها از ایران و بانیِ جنایتها علیه اقلیتهای مذهبی و قومی هستند. وی خود را به مادون تاریخ عمر نظام میبرد و میگوید:
«همه تولیدکنندگان و صادرکنندگان باید باور کنند که ما تسهیلگریم برای اونها. ما راه رو میخوایم برای اونها باز کنیم... ایرانیانی که در خارجاند مطمئن باشند که ما رؤسای قوا از کسی که میخواد بیاد تو این مملکت سرمایهگذاری بکنه پشتیبانی خواهیم کرد... کی گفته سیاه، سفید، زرد، سرخ، بلوچ، کرد، عرب، عجم؟ کی گفته این یکی از یکی برتره؟»
پزشکیان هرچه بهطور مصنوعی تلاش میکند خودش را منزه و بیخبر نشان دهد، نمیتواند از پس واقعیتهایی که مثل آینه او را هم مثل بقیهی کارگزاران نظام نشان میدهد، بگریزد. برای اولینبار بهطور ضمنی اعتراف میکند که نظام آخوندی در سیاست خارجی جز صدور ارتجاع و تروریسم و «طمع» تجاوز، هدفی نداشته است. نتیجه و مکافات این سیاست را که در چند ماه گذشته با شکستهای پیاپی منطقهیی، نظام را به مرز بود و نبود کشانده، اینطوری بازتاب میدهد:
«ما با همه همسایگان میخوایم رابطهمون رو صمیمی کنیم، درست بکنیم. اونها تصور نکنند ما طمع به خاک اونها داریم.»
سرجمع حرفهای پیاپی تکراریِ پاسدار قالیباف، گزارش غلطکردمگوییهای دیرهنگام پس از دریافت فضای انفجاری جامعه بهموازات فضای پس از شکستهای استراتژیک منطقهیی است:
«همه کسانی که خوب و بدی که دارد امروز در کشور اتفاق میافتد، زیر این سقف هستند. امروز جامعه تابآوری در مقابل مسائل اقتصادی ندارد. دیگه بیش از این فشار به مردم نباید بیاریم... ما چند سال تورم ۴۰درصدی داشتهایم. حقوق مردم نسبت به تورم رشد پیدا نکرده. قدرت خریدشان بهشدت اومده پایین... واقعاً بحث مسکن در حوزه معیشت موضوع مهم مردم شده... ما در موضوعات کارآمدی دین در اداره جامعه، کارنامهمان قابلقبول مخصوصاً در حوزه مسائل اقتصادی نیست.»
محسنی اژهای گماشتهی ولی فقیه در امر قضاییه، هم گزارش «کینه بیشتر دشمنی امروز با نظام»[بخوانید دشمنی مردم با نظام] را داد، هم گزارش شکست ۴۶سال خیمهی آخوندها بر اقتصاد و محصول آن در نابودی معیشت مردم و زیست طبیعت را:
«نمیشه مسئله اقتصاد را صرفاً با تصدیگری دولت حل کرد. تجربه کردیم از اول انقلاب تا به امروز، نشد... باید اذعان بکنیم در اجرای سیاستهای کلی و در اجرای برنامههای توسعه توفیق نداشتیم.»
اژهای نشانی سرراست داد که وضعیت اقتصادی و معیشت مردم، رابطهی مستقیم با سرنگونی رژیم بهمعنی «مشکلات بیشتر امنیتی» پیدا کرده است:
«اگر مردم و جوانان کشور احساس بکنند که جمهوری اسلامی نتوانست مشکلات آنها را حل کنه، اگر مساله اقتصاد را حل نکنیم، مسأله زندگی مردم را حل نکنیم بعداً مشکلات بیشتر امنیتی برامون پیش میاد.»
سپس اذعان کرد که جنگ قدرت و ثروت میان کارگزاران رژیم بسا عمیقتر از آن است که با کلمهی «وفاق» بازی و سرگرمیِ رسانهیی دستوپا میکنند: «ما امروز هرچی تکرار بکنیم وفاق داشته باشیم، وفاق داشته باشیم، این در عمل انجام نمیشه.»
همانطور که مشاهده شد، مختصات واقعیِ ایران در آستانهی سالگرد ۲۲بهمن، شکلگیریِ دو قطب جامعه و حاکمیت رو در روی هم است. دو قطبی که یکی دادخواه حق آزادی و زندگی و برابری است، یکی دنبال حفظ خود با اعتراف به غلطکردمگوییهای دیرهنگام و دجالگرانه که جامعه خود را با آن در یک فریاد بلند اما موجز تعیین تکلیف کرده است:
دشمن ما همینجاست ــ دروغ میگن آمریکاست.»