728 x 90

دفاعیات مباشر قتل‌عام و برگی که ورق خورد

تظاهرات حامیان مقاومت در استکهلم سوئد
تظاهرات حامیان مقاومت در استکهلم سوئد

در دنبال کردن رخدادهای دادگاه محاکمهٔ حمیدی نوری، باید همواره به این اصل بنیادین توجه داشته باشیم که تمرکز تمام‌عیار بر قتل‌عام ۶۷ در این دادگاه، پاشنه آشیل اصلی و غیرقابل گریز تمامیت نظام آخوندی و دست‌آموزانی مثل حمید نوری می‌باشد.

دفاعیات حمید نوری در دادگاه استکهلم، صحنهٔ نبرد عمیق و گستردهٔ جنبش دادخواهی علیه دیکتاتوری ولایت فقیهی را روآورد. صحنهٔ نبردی که نظام اسلامی آخوندها و کارگزارانش ۳۳سال تلاش کرده‌اند تمام وجوه آن را پنهان نگاه دارند. البته بیش از ۹۰درصد آنچه که این دژخیم در روز اول دفاعیاتش به آنها پرداخت، هیچ ربطی به این پرونده و موضوع این دادگاه ندارند. این قصه‌گویی‌های سیاسی که بخشی از نبرد رو در روی مجاهدین با خمینی از سال۱۳۵۸ بوده است، برای گریز از حسابرسی واقعی بر سر قتل‌عام ۶۷ بیان می‌شوند. پیداست پس از گواهی دقیق و حیرت‌انگیز شاهدان مجاهدین و تمرکزشان بر هیأت مرگ و راهروهای مرگ، اکنون این قصه‌گویی‌ها از جانب وزارت اطلاعات آخوندی به حمید نوری دیکته شده است تا اصل موضوع تحت‌الشعاع قرار گیرد و دور زده شود.

نگاهی داریم به وجوه قابل توجه و مهم این دفاعیات که می‌تواند پرده از تاکتیک دیکته شده به حمید نوری بردارد.

۱ ـ شاکیان مجاهدین با گواهی‌شان در دادگاه استکهلم و دادگاه دورس [آلبانی]، تصویرها و اطلاعات جدید و حیرت‌انگیز پیرامون هیأت مرگ و راهروهای مرگ و حماسه‌های زندانیان سیاسی را در منظر عموم گذاشتند. اینان تصاویر و اطلاعاتی را افشا و آشکار نمودند که حتی بسیاری از مجاهدین و اعضای مقاومت ایران و بالطبع مردم ایران از آن بی‌اطلاع بوده‌اند. این شاکیان، پرده‌یی را از بایکوت و سکوت ۳۳ساله دربارهٔ قتل‌عام ۶۷ برداشتند.

همان‌طور که آگاهان به روند پیشرفت این دادگاه شاهدند، شاکیان مجاهدین فقط روی مراحل وقوع و اجرای قتل‌عام در محدودهٔ زمانی مرداد ۶۷ ـ آن هم فقط در زندان گوهردشت پرداختند. قضات دادگاه حتی از شاهدان اوین و زندانهای دیگر ایران، شاکی و شاهد نپذیرفتند.

شاهدان و شاکیان مجاهدین می‌توانستند تمام داستانهای بین مجاهدین و خمینی و نظام آخوندی از فردای ۲۲بهمن ۵۷ تاکنون را با انبوهی اسناد، شرح دهند و یک کار عظیم افشاگری و روشنگری را پیش ببرند؛ ولی شاهدان و شاکیان مجاهدین با ضوابط و چهارچوبهای تعیین شده از جانب قضات، فقط بر یکی از مراحل قتل‌عام تمرکز کردند و به هیچ حاشیهٔ پیش و بعد از قتل‌عام نپرداختند.

۲ ـ حمید نوری در روز اول دفاعیاتش هیچ حرف قابل توجه پیرامون قتل‌عام ۶۷ نزد، الا این‌که به‌نظر می‌رسد بر اساس خط دیکته شده به او، اصل قتل‌عام را انکار نمود و از تابلو تاریخ حاکمیت آخوندی پاکش کرد! این تاکتیک، ابلهانه‌ترین تصمیم ناگزیر از جانب او و خط‌دهندگانش و البته بهترین سند برای حقانیت جنبش دادخواهیِ قتل‌عام ۶۷ شد.

واقعیت این است که این تاکتیک حمید نوری فی‌البداهه نبود؛ بلکه یک تاکتیک ۳۳ساله از خمینی تا خامنه‌ای و کل دستگاه تبلیغاتی نظام ملایان است که کلاف قتل‌عام باز نشود. علت واضح است:

الف ـ متن فتوای خمینی به‌عنوان تئوری و حکم «از بین بردن تمام دشمنان اسلام» انکار شدنی نیست و عینیت قتل‌عام است.

ب ـ هیأت تعیین شده توسط خمینی برای اجرای حکم و فتوایش، چه مأموریتی داشته است؟ به‌زعم حمید نوری، این یک «افسانه و تخیل» است!

ج ـ هزاران گور بی‌نام و گمنام در سراسر ایران که مدفونانش زندانیان سیاسی در مقطع مرداد و شهریور ۶۷ هستند، پاشنه آشیل وحشت نظام ملایان بوده است و هنوز تلاش می‌شود مکتوم بمانند و مخفی شوند.

د ـ نوار گفتگوی منتظری با چند تن از هیأت مرگ و «جنایت‌کارترین» نامیدن این اعضاء توسط منتظری، انکار شدنی نیست.

هـ ـ اظهارات مصطفی پورمحمدی از اعضای هیأت مرگ در تابستان سال۱۳۹۹ مبنی بر دفاع از قتل‌عام، انکار شدنی نیست. اظهاراتی که به‌عنوان یک سند جنایت، از جانب سازمان حقوق‌بشر ملل متحد قابل پیگیری حقوقی اعلام شد.

و ـ سال‌هاست دستگاه تبلیغات آخوندی از طریق تلویزیون و جمعه‌بازارها و کارگزاران نظام اعلام رسمی کرده‌اند که کشتار زندانیان سیاسی در واکنش شورش زندانیان و... بوده است. یعنی که اصل قتل‌عام را پذیرفته و اعتراف کرده‌اند.

ز ـ هزاران خانوادهٔ زندانیان قتل‌عام شده هنوز دادخواه زندگی و جان و خون فرزندان‌شان هستند و نظام آخوندی هنوز به یک خانواده هم پاسخ نداده است.

ح ـ دادستانیِ نظام ملایان از مهر ۶۷ تا آبان و آذر همان سال وسایل بازماندهٔ زندانیان اعدام شده را به‌تناوب به خانواده‌ها می‌داده و حکم می‌کرده که حق برگزاری مراسم ندارید!

بنابراین حمید نوری، به‌فرموده تمام تلاشش را می‌کند که این محورها دور زده شوند و با بلاهت آمیخته به دجالیت خمینی‌صفتی، اصل قتل‌عام را «تخیلی و افسانه» جلوه دهد و مابه‌ازای آن به شرح قصه‌های سیاسی بپردازد! [که البته هیچ‌کدام در چهارچوب مشخص شدهٔ دادگاه با هدف تمرکز بر قتل‌عام ۶۷ نیستند.]

۳ ـ مجاهدین ماکتی از صحنهٔ واقعیِ زندان گوهردشت با نشان دادن اتاق هیأت مرگ، راهرو مرگ، محل اعدام زندانیان و کل قواره و ساختار این زندان را ساختند و با حیرت قضات و وکلا مواجه شدند. ماکتی که میلیون‌ها بیننده در شبکه‌های مجازی دیدند و انکار شدنی نیست. شاهدان و شاکیان مجاهدین هم با استناد به این ماکت، مشاهدات‌شان را از رفتار و گفتار حمید نوری بازگو و مستند کردند.

۴ ـ حمید نوری تاکنون هیچ اشاره‌یی به این ماکت و نقش خودش بر اساس اظهارات شاکیان نکرده است؛ چرا که اصل ماجرا را انکار کرد تا درگیر این جزئیات ریزبافت و جاپای خودش در این ماکت نشود.

۵ ـ دستگاه تبلیغاتی و کارگزاران نظام آخوندی در ۴۳سال گذشته هرگز سراغ پرونده سال‌های ۱۳۵۸ تا ۳۰خرداد ۱۳۶۰ به‌عنوان مبنای نبرد مجاهدین با خمینی و دیکتاتوریِ ولایت فقیهی نرفته‌اند. حمید نوری هم به‌عمد و به‌فرموده، در این قصه‌گویی‌ها سراغ زیربنا و علت وقوع رخدادهای بعدی بین مجاهدین و ارتجاع آخوندی نمی‌رود.

تاریخ سیاسیِ ۵۰سال گذشتهٔ ایران گواهی داده است که پرونده سیاسی از ۲۳بهمن ۵۷ تا ۳۰خرداد ۶۰ به‌نفع نیروهای مخالف ارتجاع آخوندی و در کانونشان مجاهدین خلق بوده است؛ چرا که در آن دو سال و نیم فعالیت روشنگرانهٔ مسالمت‌آمیز از جانب گروه‌های سیاسی، جنایت و سانسور و کشتار بود که از جانب خمینی و کمیته‌چی‌ها و چماقداران جریان داشت و در مقابل، شکیبایی و تحمل و ارجاع به قانون از جانب مجاهدین. حمید نوری دژخیم به‌عمد و به‌فرموده نمی‌گوید که مجاهدین خلق از فروردین ۱۳۵۸ تا روز ۳۰خرداد ۱۳۶۰، بیش از ۵۰ عضو و هوادارشان توسط پاسداران، کمیته‌چی‌ها و چماقداران به‌خاطر فروش نشریه و کتاب و رأی ندادن به قانون اساسی کشته شدند، ولی یک گلوله هم شلیک نکردند و مدام نامه به مقامات برای پاسخگویی و رسیدگی به این جنایات می‌نوشتند.

۶ ـ حمید نوری دارد تلاش می‌کند تریبون رادیو ـ تلویزیون و جمع‌بازار تجویز دروغ و سرکوب و جنایت‌گستریِ آخوندی را جایگزین دادگاه محاکمهٔ وی به اتهام شرکت و مباشرت در قتل‌عام ۶۷ کند. از این رو استنادات وی علیه مبارزه برای آزادی و حقوق‌بشر در ایران آخوندزده، لیستی از جلادترین و منفورترینهای ۴۳سال گذشته [مثل لاجوردی، صیاد شیرازی، قاسم سلیمانی، رئیسی و...] است که در زندانها، جبهه‌های جنگ و سوریه به افسارگسیختگی در جنایت مشغول بوده‌اند. کسانی که داس‌های دست خمینی و خامنه‌ای برای درو کردن هر چه نشانهٔ آزادی، حقوق‌بشر و دموکراسی بوده‌اند.

ضمن این‌که تکیه دادن حمید نوری به این‌ها، خودش یک سند است که وی، اصل قتل‌عام ۶۷ را که اینان مجریان و مؤیدان و حامیانش بوده‌اند، اعتراف می‌کند.

۷ ـ باقی هوچیگریها و خالی‌بندی‌ها و برانگیختن خندهٔ حضار توسط حمید نوری را مثل «زندان گوهردشت در ایران نداریم»، «من یک داستان‌سرایی ۳۰ساله را پودر خواهم کرد»، «حرف‌های من مستند تاریخ جهان تا ابد خواهد بود»، «من از مسعود رجوی حرف‌هایی خواهم زد که اولین بار می‌شنوید»، «مجاهدین در جنگ ایران و عراق ۲۰۰هزار ایرانی را کشته‌اند» و خرج کردن پشت سر هم «مردم ایران» به‌عنوان قربانی ترور مجاهدین و ایراد خرده‌ریزهای مهوعی مثل خوش‌رقصی برای وکلا و قضات را به‌حساب آمیخته‌یی از ابتذال بنیادین اخلاقی ـ فرهنگی و دجالیت خمینی‌صفتی بگذارید تا شناخت تیره و تبار ایدئولوژیک و سیاسی و اخلاقیِ حمید نوریها قابل فهم باشد.

۸ ـ تمرکز بر قتل‌عام ۶۷ در دادگاه محاکمهٔ حمیدی نوری، پاشنه آشیل بنیادین و غیرقابل گریز تمامیت نظام آخوندی و دست‌آموزانی مثل حمید نوری می‌باشد. بگذار حمید نوری تا می‌تواند قصه‌های سیاسی و هوچیگریهای تعزیه‌گردانیِ آخوندبازاری سر هم کند تا اصل موضوع دادگاه را دور بزند. شب هنوز هست و قلندران دادخواه از خاورانهای ایران، مردم ایران، اشرف۳ و تا استکهلم بیدار و هوشیار. در دادگاه استکهلم و دورس فقط یک برگ از پرونده قتل‌عام ورق خورده است. جنبش ملی دادخواهی که این روزها شهر به شهر ایران را فتح می‌کند، تا آخرین برگ این پرونده را ورق خواهد زد و آمران و عاملانش را در دادگاههای منصفه با گواهیِ میلیون‌میلیون ایرانی به‌خط خواهد کرد...

۹ ـ بادا که به همت و پشت‌کار و سماجت دادخواهی اقشار مردم ایران، چنین دادگاهی برای محاکمهٔ آمران و عاملان کشتار و جنایت در قیامهای ۸۸ تاکنون برگزار شود...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/035e64db-dc20-49c8-a2a1-8698f2e02bb8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات