دوشنبه شب ۲۸شهریور، رئیسی جلاد، در سمت رئیس‌جمهور فاشیسم دینی حاکم بر ایران، طی سخنرانی در مجمع عمومی ملل متحد، رکورد جدیدی در وقاحت از خود به‌جا گذاشت. جلاد قتل‌عام در حالی که خروش ایرانیان آزاده و هواداران مقاومت، علیه حضور او در مقر ملل متحد، در نیویورک طنین‌افکن بود و در حالی که فراخوانهای جهانی برای محاکمهٔ او به‌خاطر نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت، در دنیا انعکاس یافته، به‌عقده‌گشایی علیه مجاهدین که این داغ را بر پیشانی او و رژیم ضدبشری آخوندها نهاده‌اند پرداخت و گفت: «برخی از کشورهای اروپایی باید پاسخ بدهند که چرا به‌پناهگاه امن برای گروه‌های تروریستی که تاکنون بیش از ۱۷هزار نفر را ترور کرده‌اند تبدیل شده‌اند؟».
به‌زعم این جلاد، در اروپا و آمریکا و در همه جا باید چوبه‌های دار و جراثقال برای اعدام مجاهدین و هواداران و دادخواهان شهیدان برپا کنند تا رژیم ضدبشری راضی شود؛ والا مشکل اصلی رژیم به‌قوت خود باقیست.
جلاد۶۷ که به‌عنوان معروف‌ترین عامل نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت در دنیا شناخته می‌شود، مذبوحانه تلاش کرد روایت جدیدی از جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی ارائه دهد و در این باره گفت: «تلاش برای حذف مفاهیم متعالی نظیر مادر، پدر و خانواده را می‌توان مصادیق جنایت علیه بشریت و موجب انقطاع نسل بشر دانست».
رئیسی جلاد در قسمت دیگری از سخنرانی خود در سالن تقریباً خالی مجمع عمومی، قیام سراسری مردم ایران با پیشتازی زنان را، با نسبت دادن قیام به‌آمریکا، همزمان با دریافت ۶میلیارد دلار برای سرکوب آن گفت: «در سال گذشته ملت ایران آماج بزرگترین حمله رسانه‌یی و جنگ روانی تاریخ قرار گرفت. آیا آمریکا که خود بزرگترین زندان مادران در جهان را دارد، می‌تواند صادقانه نگران حقوق زنان باشد؟!».
گماشتهٔ خامنه‌ای، با خاطرجمعی از بی‌عملی غرب و سیاست مماشات، مجمع عمومی ملل متحد را میدانی برای شاخ و شانه کشیدن اتمی کرد و گفت: «نظام همانند دو دهه گذشته به‌هیچ عنوان از حق مسلم خود برای بهره‌مندی از فناوری هسته‌یی کوتاه نخواهد آمد». جلاد۶۷ که تریبون مجمع عمومی را به‌منبر نمایشهای جمعه، با روضه‌خوانی‌ها و دین‌فروشی‌های معمول آخوندی، تبدیل کرده بود، داغ و سوز هلاکت دژخیم قاسم سلیمانی را تازه کرد و گفت: «به‌جای آن‌که از فرمانده دلاور حاج قاسم سلیمانی، قهرمان مبارزه با تروریسم تقدیر شود او ترور می‌شود چرا؟».
اما به‌گفتهٔ سخنگوی مجاهدین، جلاد۶۷ گمان می‌کند می‌تواند با پیشدستی ۱۷هزاری که نشان از جنگ داخلی خلق با یک رژیم ضدبشری است، از عدالت و کیفر محتوم به‌دست توانای مردم ایران بگریزد. اشک و آه برای همزادش قاسم سلیمانی نیز به‌خاطر این است که خودش دچار سرنوشت او نشود. اما شب دراز است و قلندر بیدار»... .
