این روزها در حالی که فضای التهاب، اضطراب، انتظار، پرسش، ابهام، اخبار و تفسیرها پیرامون جنگ در داخل و خارج ایران داغ است، در بطن همهی این حالتها و اتفاقات، این پرسش مهم جریان دارد که در نهایت، راه برونرفت از این جنگ و نجات واقعیِ ایران در چیست و در کجاست؟
آشنایی با چهار دههی گذشتهی ایران، یادآوری میکند که همواره چهار راه حل برای پاسخ به وضعیت ۴۶ سالهی ایران که تحت سلطهی حاکمیت ولایت فقیه بوده، وجود داشته است:
اصلاح این رژیم از درون آن،
مماشات و معاملهی با آن،
جنگ خارجی
و مقاومت، قیام و نبرد سازمانیافته برای نفی هرگونه دیکتاتوری.
در بیش از سه دههی گذشته، سه راه حل اول، آزمون خود را داده و در عالم واقع، شکست قاطع خوردهاند.
اکثریت مردم ایران در چند نمایش اتخاباتی حاکمیت آخوندی، هر دو جناح نظام را تحریم و طرد کردهاند.
مماشات و معاملهی آمریکا و اروپا طی چهار دهه، فقط منجر به جریتر شدن حاکمیت در سرکوب داخلی، جنگافروزی خارجی و کسب توان هستهیی و موشکسازی برای تهدید جهان شده است.
جنگ خارجی همواره مورد بهرهبرداری این رژیم برای سرکوب داخلی و استفادهی تبلیغاتی از عواطف ملی مردم ایران بوده تا حاکمیت خود را دارای پشتیبانی جلوه دهد. جنگهای خارجی میتوانند جنگ واقعیِ اکثریت مردم ایران با حاکمیت آخوندی را تحتالشعاع قرار دهند.
لذا از راه سوختهی اصلاح نظام که بگذریم، برای نجات ایران یک راه واقعی و در دسترس بهعنوان «راه سوم» بیشتر باقی نمیماند. «راه سوم» در مقابل دو راه مماشات و جنگ خارجی قرار دارد. راهی که تحقق منافع ملی ایران و رسیدن این کشور به آزادی و دموکراسی را تضمین میکند. راهی که هرگونه دیکتاتوری در گذشته و امروز ایران را نفی میکند و بهطور ویژه بر برابری زن و مرد در تمام حقوق سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، قضایی و صنفی تأکید دارد.
روز شنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۴ بهمناسبت سالگرد قیام تاریخیِ ۳۰ خرداد در سال ۱۳۶۰، گردهمایی و تظاهرات ایرانیان هوادار شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران در کشورهای سوئد و آلمان برگزار شد. مضمون اصلیِ این گردهمایی، علاوه بر تشریح ویژگیهای قیام ۳۰ خرداد و گرامیداشت آن، بررسی همهجانبهی راه حل ایران در شرایط فوقالعادهی جریان داشتن جنگ بود. در این گردهمایی، پس از قرائت پیام خانم مریم رجوی، آنچه که سخنرانان و شرکتکنندگان شبیه یک منشور برای پاسخ به وضعیت فعلی و آیندهی ایران بر آن تأکید کردند، بهطور خلاصه پیوست این یادداشت است.
بخشی از پیام خانم مریم رجوی: «حالا ديگر خامنهای بايد برود. خامنهای مسئول يك پروژه ضد ملی است كه علاوه بر جانهای بسيار، لااقل دو تريليون دلار براي مردم ايران هزينه داشت و حالا دود شده است. مردم ايران از پايان جنگ استقبال میكنند و صلح و آزادی میخواهند. نه مماشات، نه جنگ، سرنگونی ديكتاتوری دينی به دست مردم و مقاومت ايران.»
پیوست اول سخنرانیها در گردهمایی سوئد
آلخو ویدال کوآدراس: الآن راه حل پایان جنگ و بحران کنونی و لازمه یک صلح و ثبات پایدار در ایران و منطقه، سرنگونی رژیم بهدست مردم و مقاومت است.»
لارش ریسه: «هیچ تردیدی ندارم که تنها راه توقف این جنگ، سرنگونی رژیم آخوندی بهدست مردم ایران و مقاومتشان است.»
گِیرت اوسکالال: «من شما را دعوت میکنم تا از دوگانهی جنگ و مماشات فراتر برویم. پاسخ نه در بمب است و نه در دیپلماسی. یک راه سوم وجود دارد؛ مسیری امیدبخش برای ایستادن در کنار مردم ایران در مبارزهشان برای آزادی و دموکراسی.»
استراون استیونسون: «مردم ایران فاقد آلترناتیو نیستند. شورای ملی مقاومت ایران، آن آلترناتیو است. مشعلی که در خرداد ۱۳۶۰ افروخته شد، هنوز روشن است. آنها حامل چشمانداز ایرانی آزاد هستند.»
الهه مصدق خطاب به شقایق آزادی، فاطمه مصباح: «فاطمه جان! پدران و مادران ما سالهاست که در برابر سیاست ویرانگر مماشات ایستادهاند؛ مماشاتی که جنگ را به همراه خود آورده است. امروز ما هم در مسیر تو حرکت میکنیم. کانونهای شورشی جوان در ایران، پیام تو را شنیدهاند و خامنهای را به وحشت انداختهاند. ما به این راه با تکتک سلولهایمان ایمان داریم.»
پیوست دوم سخنرانیها در گردهمایی برلین
لئو داتسنبرگ: دوستان عزیز! سیاست مماشات، از یک مار، ماری زهرآگین ساخت. هشدارهای مقاومت ایران، متأسفانه بهطور کامل به حقیقت پیوستهاند. برای ایرانی بحرانزده، ما به راهحلی نیاز داریم که از درون مردم ایران بجوشد: شورای ملی مقاومت دارای یک شبکه سازمانیافته در داخل ایران است. این یک فرصت تاریخی است که باید از آن استفاده کرد.»
جان برکو: مدتهاست دولتهای مختلف در سراسر جهان فریب روایت حکومت ایران را خوردهاند؛ آن دروغ این است که هیچ جایگزینی وجود ندارد. مماشات و جنگ، دوگانهای ساختگی و انتخابی دروغین است. گزینهی سومی هست، و آن اینکه دولتهای جهان بپذیرند و اعلام کنند که مردم ایران میتوانند خود، دولت خود را برگزینند.»
آروین میرزایی: «ما میگوییم جامعه بینالمللی باید حق کانونهای شورشی را برای سرنگونی خامنهای و رژیم جنایتکارش بهرسمیت بشناسد؛ چرا که این رژیم فقط و فقط بهدست مردم و مقاومت ایران سرنگون میشود. این خواسته ما جوانان ایرانی است.»
احسان سلماسی: «ما به سرنگونی رژیم خونریز ولایت فقیه بهدست مردم و مقاومت ایران باور داریم.»
فخری شیرازی: «ایران یک راهحل بیشتر ندارد، و آن سرنگونی رژیم ولایت فقیه بهدست مردم، کانونهای شورشی و ارتش آزادیبخش ملی است. دولتهای غربی در فهم همین مفهوم تأخیر بسیار دارند.»
محمد بهروزی: «راه حل آزادی ایران و رهایی مردم ما در کجاست؟ ما میگوییم راه حل در دستان مردم و مقاومت سازمانیافته ایران است. از تمامی ورزشکاران ملی و مردمی میخواهیم که همپای مبارزه مردم و کانونهای شورشی، بر این رژیم ستمگر بشورند.»
مهراب شهریاری: «دولتهای غربی بهخاطر منافع تجاری، با سیاست مماشات، به این رژیم امتیازها دادند. اکنون آنچه که میتواند این جنگ و بحران را به پایان برساند، سرنگونی تمامعیار این رژیم است. این کار فقط و فقط بهدست مردم ایران و مقاومت سازمانیافتهای که بیش از چهار دهه با این رژیم جنگیده، ممکن است. اکنون وقت آن است که جامعه جهانی این مقاومت مشروع را بهرسمیت بشناسد.»