سیاستهای ضدمردمی رژیم و بیعملی عمدی آن در مقابله با کرونا از جمله واکسینه نکردن مردم، باعث شده که روزبه روز بیماری در میان مردم گسترش بیشتری پیدا کند، و هر روز عده بیشتری از آنها گرفتار این ویروس شوند.
افزایش تعداد مبتلایان به بیماری و افزایش تعداد جانباختگان به حدی است که روزنامهها و مهرههای حکومتی نیز ناگزیر به اعتراف به آن شدهاند.
انوشیروان محسنی بندپی استاندار تهران به مدیریت ناکارآمد دولت روحانی در مقابله با این بیماری اعتراف کرد و گفت: « در مدیریت بیماری شرایط خوبی نداریم و بهغیر از استان خوزستان، در قیه استانها و شهرها وارد موج چهارم کرونا میشویم» (خبرگزاری ایرانا ۱۴فروردین ۱۴۰۰).
رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایلام نیز از وارد شدن این استان به «پیک چهارم کرونا» خبر داد و گفت: «میزان بستریها نسبت به بهمنماه در استان ۱۰برابر شده است و با ادامه این روند با کمبود تخت مواجه خواهیم شد... روند بستریها بهشدت افزایشی است و ماندگاری بیماران بهدلیل بدحالی نیز افزایش یافته و مراکز درمانی دچار چالش شدهاند» (ایرنا ۱۴فروردین ۱۴۰۰).
رئیس بیمارستان کیش هم به روند رو به افزایش بیماران کرونایی در این شهر اذعان کرد: «سیر بستری بیماران کرونا در این جزیره در دهه اول فروردین ۱۴۰۰ به ۱۷.۵ درصد رسیده که نسبت به هشت درصد اسفند سال گذشته حدود ۲برابر رشد دارد» (ایرنا ۱۴فروردین ۱۴۰۰).
و... .
سران و مهرههای دولت روحانی تلاش دارند با علم کردن موضوع عدم رعایت مراعات مقررات بهداشتی توسط مردم، آنها را مقصر روند گسترش کرونا در کشور و افزایش تعداد مبتلایان به آن قلمداد کنند.
چنانچه آخوند حسن روحانی روز ۱۴فروردین در جلسه ستاد کرونا برای چندمین بار تقصیر را به گردن مردم انداخت و گفت: «آمار به ما الآن میگوید مراعات نسبت به دستورالعملهای بهداشتی کاهش پیدا کرده هر وقت دستورالعمل کاهش پیدا کند یعنی موج جدید یعنی خطر جدید حالا این یک وقتی مراعات ۸۵درصد هست ۹۰درصد هست تا حدی بخش اطمینان بخش است اما وقتی مراعات زیر ۶۰درصد میشود معلوم است دیگر هر وقت مردم عادی انگاری کردند این ویروس را دست کم گرفتند احساس کردند مشکل تمام شده دیگر مشکلی نیست ما با یک معضل بسیار بزرگی مواجه شدیم» (تلویزیون شبکه خبر۱۴ فروردین ۱۴۰۰).
اما واقعیت این است که بهدلیل بیعملی عمدی حاکمان فاسد، رژیم و مشخصاً خامنهای و روحانی مسئول تام و تمام گسترش این بیماری هستند.
روزنامه آفتاب یزد ۱۴فروردین ۱۴۰۰ ضمن اذعان به اینکه کشور در آستانه موج چهارم کرونا قرار دارد نوشت: «همچنان کرونا توسط برخی از مسئولان اصلی و سازمانهای دولتی و غیردولتی کشور نادیده گرفته میشود و بار دیگر این نوع سادهانگاریها دامن جامعه را خواهد گرفت... مسئولیت یک متولی سلامت جامعه بسیار فراتر از توصیه، هشدار و قسم است و برای کنترل این بیماری به سیاستهای جدیتری احتیاج بود. بهنظر میرسد این نوع تصمیمات نه چندان جدی و ناهمگون مسئولان نوعی تشویق مردم به سهلانگاری بوده است... بهنظر میرسد سوءمدیریتی در سطح کلان جامعه در خصوص این بیماری وجود داشته... و کشور در آستانه خطر پررنگ کرونا قرار گرفته است».
سیاست «غیر جدی» انگاشتن بحران و «سوءمدیریت» آن «در سطح کلان» آن روی سکه سیاست عامدانهای است که این مدیریت ضدمردمی از همان ابتدای شیوع کرونا در کشور در پیش گرفت.
یکی از نمودهای این سیاست موضوع پنهانکاری اولیه شیوع بیماری و دیگری سیاست قطره چکانی واکسینه کردن مردم است.
سیاست عامدانه قطره چکانی واکسیناسیون در حالی است که کشورهایی هستند که بهدلیل پیشبرد امر واکسیانسیون، مرگو میر در میان مردم را به پایینترین حد رساندهاند در حالی که سران نظام سیاست ضدونقیضگویی و وعدههای دروغین و نسیه را در پیش گرفتهاند.
پیش از این آخوند حسن روحانی ادعا کرد: «انشاءالله ما قبل از عید (عید ۱۴۰۰) واکسیناسیون بهطور قابلملاحظهای در کشور در مراحل افرادی که مسن هستند و افرادی که بیماری زمینهای دارند و همچنین کادر درمان انشاالله امیدواریم تا فروردین و اوایل فروردین همه اینها انجام بگیرد سال آینده هم امیدواریم انشاالله شرایطی فراهم بشود که ما بعد از فصل بهار وقتی به فصل تابستان میرسیم انشاءالله واکسنهای داخلی ما هم احتمال دارد واکسن پاستور حتی تو بهار به دست برسد آن واکسنی که مشترک دارد درست میشود ما زودتر بتوانیم واکسن رازی هست واکسن برکت هست اینها همه اینها انشاءالله امیدواریم که سال آینده شرایط بهتری را برای مردم ما فراهم بشود» (تلویزیون شبکه خیر ۱۸بهمن ۹۹).
اگر چه در همان زمان پیشبینی میشد که این وعده دروغ است، اما در عمل نیز دروغ بودن این وعده پوشالی مشخص شد.
بعد از گذشت دو ماه از این وعده باز هم روحانی با قطع و یقین نمیگوید چه زمانی واکسیناسیون عمومی مردم انجام میگیرد.
شیخ شیاد در ادامه صحبتهایش در جلسه ستاد کرونا در ۱۴فروردین گفت: «با این واکسنهایی که امروز برنامهریزی شده انشاءالله هم آنهایی که باید وارد بشود از خارج چه آنهایی که باید در داخل ساخته بشود اگر واکسنها به موقع در بهار آخر بهار اول تابستان به دست ما برسد واکسیناسیون انجام بگیرد با تلاشهایی که دارد انجام میگیرد حتماً ما یک شرایط بهتری خواهیم داشت» (تلویزیون شبکه خبر ۱۴فروردین ۱۴۰۰).
نمود بارز و دیگر این سیاست، وانمود کردن بحران بهعنوان یک معضل پیچیده است، که کار مقابله با آن نیز پیچیده است.
یک کارشناس حکومتی درماندگی رژیم در امر مقابله با کرونا را ناشی از «سرگردانی» آن دانست: «این سرگردانی هم بین مسئولان و هم بین مردم مشکلات زیادی را بهوجود آورده است».
اما واقعیت این است تمامی مشکلات نه از روی «سرگردانی» و غیرآگاهانه، بلکه ناشی از سیاست آگاهانه و برنامهریزی شدهای برای گسترش بیماری در میان مردم است.
آنچنانکه رژیم در زمینه واکسیناسیون مردم نیز همین سیاست را در پیش گرفته است و این کارشناس نیز در رابطه با آن گفت: «در همه کشورهای دنیا از هر طریقی اقدام به وارد کردن واکسن کردهاند و بخش قابل توجهی از مردم این کشورها واکسیناسیون شدهاند. در حالیکه هنوز در جامعه ما حکومت با واردات واکسن بهصورت ایدئولوژیک برخورد میکند» (روزنامه آفتاب یزد۱۴ فروردین ۱۴۰۰).
پرواضح است که بهاصطلاح «ایدئولوژیک» کردن موضوع وارد کردن واکسن توسط علی خامنهای، یک بازی شیادانه آخوندی برای شانه خالی کردن از واکسینه کردن مردم است.
چرا که نظام ولایت فقیه به هیچ پرنسیپی پایبند نیست، و تنها پایبندیاش حفظ خود به هرقیمت ولو به قیمت کشتار مردم است.
در زمینه رفتارهای متناقض مقامات و بازی آنها با جان مردم روزنامه آفتاب یزد نوشت: «برخوردها و رفتارهای دوگانه از سوی مقامات سیاسی، بهداشتی و اجرایی انسان را به اندیشه وا میدارد که نکند ویروس کرونا دارای شعور میباشد و در جاهای گران قیمت و شلوغ وجود ندارد. اگر قرار است محدودیتهای حضور ایجاد شود، باید در همه جا بدون در نظر گرفتن شرایط ایجاد شود نه اینکه در برخی از مناطق، آزادانه حضور جمعیت را شاهد باشیم و در برخی از مناطق، مراکز مختلف تعطیل باشند. ازدحام جمعیت در برخی از شهرها این توهم را بهوجود میآورد که نکند مسئولان میخواهند برخی از کسریهای اقتصادی را جبران کنند. بررسی آمارها بعد از تعطیلات به ما هزینه گزاف این سهل انگاریها را نشان خواهد داد» (همان منبع).
رفتارهای دوگانه مورد نظر مقالهنویس آفتاب یزد نیز نه از روی سهلانگاری، بلکه در راستای گرفتن کلان تلفات انسانی و زمینگیر کردن مردم و ممانعت از خیزش و قیام مردم برای سرنگونی نظام است.
حاکمیت بیبتهای که تنها راه نجات را در این دیده که مردم را به سمت کوره آدمسوزی کرونا هدایت کند، اما این روزها سران حکومت و عواملشان وقاحت را به اوج رسانده، و افزایش مبتلایان به کرونا و افزایش آمار مرگو میر در میان مردم را به حساب عدم رعایت مردم میگذارند. در حالیکه واقعیت این است که اگر به افزایش تعداد مبتلایان به کرونا و جانباختگان آن از زاویه درستی نگاه کنیم، این سران رژیم و کارگزاران آن هستند که با ویروس مرگبار کرونا هم ساز و با یکدیگر نغمه وحشت و مرگ را مینوازند.
اما زهی خیال باطل که سران حاکمیت بتوانند با پیش برد سیاست کلان تلفات کرونایی جلو قیام و خیزش مردم سد ببندند.
این واقعیتی است که بارها رسانهها و مهرههای وابستهشان به آن اذعان کرده و هشدار دادهاند اگر آتش خشم مردم شعلهور شود خشکوتر نظام را باهم میسوزاند و در این صورت «نه از تاک نشان ماند و از نه تاک نشان».