پدیدهیی که اکنون بهعنوان یک موضوع مهم و قابل توجه، فکر و ذکر مهرههای امنیتی و تئوریپردازان استبداد دینی را به خود مشغول داشته، آرای موسوم به باطله است. آنها آن را «یک اتفاق استثنایی در تاریخ سیاسی معاصر ایران»! تلقی میکنند. روزنامهٔ همشهری رژیم آن را یک «پدیدهٔ نوظهور» نامیده است.
سایر روزنامه از این آرا با تعابیری مانند «علامتی بسیار جدی در جهت ایجاد شکاف بین ملت و حاکمیت»، «زنگ هشداری برای بزرگان نظام» یاد کرده و نوشتهاند «تداوم این روند خطرناک است».
آرای اعتراضی!
حکومت برای پر کردن سبد رأی رئیسی و افزودن بر میزان مشارکت و بالابردن ارقام مهندسیشده، این آرا را مصادره کرده بود و آنها را علامت تأییدی از جانب مردم میدید. اکنون که پردهها اندکی کنار رفته است، کارشناسان حکومتی آرای باطله را جزو آرای اعتراضی دستهبندی میکنند.
با توجه به این واقعیت میتوان چنین استنباط کرد که مردم میدانستهاند که رئیسی، مهرهٔ منتصب خامنهای، چه با انتخابات، چه بیانتخابات از صندوق مارگیری بیرون خواهد آمد.
عبور از خط قرمز نظام
در استانی مانند البرز، میزان آرای باطله، از هماکنون موجب نگرانی حاکمیت شده است.
اخبار حکومتی در مورد محتوای آرای باطله چیزی ننوشتهاند. لابد اگر قابل انتشار بودند تاکنون نمونههایی از آن منتشر شده بود. در بهترین حالت، ممکن است آرای باطله معادل رأی سفید باشد. حتی اگر رأی سفید نیز باشد، این شکل از مشارکت در انتخابات طبق فتوای صریح خامنهای نامشروع و حرام اعلام شده بود. یعنی رأی باطلریزندگان به صندوق از دید شرع حکومتی، عملی ناصواب مرتکب شده و از خط قرمز نظام عبور کردهاند. بگذریم از اینکه بیشتر این آرای با در نظر گرفتن وضعیت انفجاری جامعه و نارضایتیهای در حال سرریز کردن، میتواند حامل ناسزا به سران رژیم و کاندیدهای باسمهای آن بوده باشد.
آرای باطله و انتخابات شورای شهر
در انتخابات شورای شهر نسبت به دورهٔ پنجم ۷۵درصد کاهش مشارکت دیده میشود. در سه شهر ایران آرای باطله مقام اول را کسب کرده است.
در همدان تعداد آرای باطله ۲۰هزار و ۴۵۳ رأی بوده حال آنکه آرای منتخب اول این شهر ۲۰هزار و ۲۸۲ رأی اعلام شده است.
در اراک نیز تعداد آرای باطله ۲۸۵۶۵ رأی اعلام شده، آرای نفر اول ۱۴۵۶۰رای است.
در کرج نیز تعداد آرای باطله در انتخابات شورایهای کرج ۳۸۸۸۸ رأی است. این میزان حدود ۱۶هزار بیش از آرای نفر اول است.
در تهران آرای باطله بر سکوی دوم ایستاده است. میزان مشارکت در انتخاب اعضای شوراها در تهران ۲۶درصد بوده که ۱۲درصد آن را آرای باطله تشکیل میدهد.
این نتایج نشان میدهند که تمرکز اتاق تجمیع خامنهای بر روی بیرون کشیدن رئیسی با آرای بالا بوده و از مهندسی انتخابات شوراها غافل شده است. آن روی سکهٔ این گمانه، آن است که آرای رئیسی در مقیاس بالا ضریب خورده تا به رقم کنونی بالغ شود.
«رفتار کرجی»!
یک جامعهشناس حکومتی در بررسی نمایش انتخابات بهطور اعم و آرای باطله بهطور اخص از ظهور یک نیروی سوم صحبت میکند؛ «کسانی که کاندیدایشان نه اصلاحطلب است و نه اصولگرا» اما آنچه مهم است اینکه این جامعهشناس روی استان البرز و شهر کرج تمرکز میکند و نسبت به آن اعلام خطر میکند:
«رای باطله البرز مثل آرای باطله دیگر نیست... این رأی میتواند یک پدیده اعتراضی شود و حادثه خلق کند. گمان میکنم باید از الآن درباره شهر کرج اعلام خطر کرد؛ جایی که محل حوادث بزرگ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خواهد بود» (همدلی. ۲تیر ۱۴۰۰).
او کرج را شهری مهاجر نشین و قوامناگرفته میخواند. البته رویش نمیشود بگوید: «شهری شورشی و مستعد جرقه زدن و قیام». استان البرز از جمله استانهایی بود که در قیام آبان۹۸ خوش درخشید و مانند شیراز به غیرت و غرور ایران تبدیل شد. نکتهٔ مهمتر آن است که رفتار مردم کرج و استان البرز میتواند به یک پارادایم تبدیل شود و به دیگر شهرها و استانهای ایران سرایت یابد.
«رای باطله کرج در انتخابات شورای شهر، مشارکت پایین و رأی باطله در ریاستجمهوری یک رأی اعتراضی است. ما در آینده باید شاهد ظهور یک نوع رفتار کرجی باشیم؛ چه در کرج، چه در تهران و چه در شهرهای دیگر» (همان منبع).
«رفتار کرجی»، اشارهٔ غیرمستقیم و محافظهکارانه به روحیهٔ شورشی و قیامآفرین مردم کرج و دیگر شهرهای ایران است.
با انتخابات ۱۴۰۰ برگی کیفی ورق خورد. زنگهای خطر از هماکنون برای استبداد دینی به صدا درآمده است.