بهرغم همهٔ تبلیغاتی که رژیم با صرف هزینههای سنگین در کشورهای منطقه میکند تا چهرهٔ قابلقبولی از خود در ارائه دهد و متقابلاً چهرهٔ مجاهدین را مخدوش جلوه دهد، اما حنای دجالگریهای رژیم رنگ باخته و رسانهها و افکار عمومی در منطقه و کشورهای عرب بیشازپیش به واقعیتهای ایران پی بردهاند. در این نوشتار نگاهی خواهیم داشت به ۲مقاله یا در واقع ۲نمونه از رسانههای عربی.
شکست پروژه شیطانسازی مجاهدین توسط رژیم، در داخل و خارج ایران و اعتلای مقاومت ایران موضوعی است که سایت ایلاف لندن به قلم نزار جاف مورد توجه قرار داده است. این مقاله با عنوان «مجاهدین خلق آلترناتیو رژیم ولایت فقیه» از جمله نوشته است: «وقتی که بلندگوهای رژیم ایران اعلام میکردند که مجاهدین خلق نقش و حضوری در داخل ایران ندارند و حتی افرادی که متوجه بازی تبلیغاتی رژیم نبودند درمییافتند، سالی نبوده، بدون اینکه سران رژیم ایران انگشت اتهام را در مورد مسائل مختلف بهسوی سازمان مجاهدین نشانه نرفته باشند، برخی از مقامات رژیم ایران اینگونه ادعا میکردند که نقش سازمان به پایان رسیده این در حالی است که در مقابل هر واقعهای که اتفاق میافتاد ارگانهای امنیتی ایران بهسرعت مسئولیت آن را متوجه این سازمان میگذاشتند و نمیدانیم چطور این ۲پارامتر ضدونقیض با هم جمع میشوند. در گذشته اینطور بوده و همچنان نیز رژیم ولایت فقیه در مورد موضعش در رابطه با مجاهدین خلق چنین عمل میکند».
نزار جاف در ادامه نوشته است: «یک واقعیت بسیار مهم وجود دارد که رسانههای عربی بایستی بهخوبی به آن توجه کنند و آن اینکه سازمان مجاهدین خلق بر اثر یک معامله مشکوک بین دولت بیل کلینتون در روزهایی که ادعای اعتدال و اصلاحات اوج گرفته بود در لیست تروریستی گنجانده شد. این دولت معتقد بود که رژیم ولایت فقیه را مهار کرده و به راه راست خواهد آورد. اما خروج این سازمان از لیست در اثر یک معامله نبود بلکه بر اثر یک نبرد قضایی صورت گرفت که سازمان در دادگاههای اروپایی و آمریکایی وارد آن شد و برائت خود را اثبات کرد. لازم به یادآوری است که زنگ خروج این سازمان از لیست تروریستی همچون وارد آمدن صاعقه بر رژیم تهران بود زیرا میدانست که این چه معنایی دارد و به کجا راه میبرد».
این مقاله در ادامه به تغییر تعادلقوا بین مجاهدین و رژیم پرداخته و از جمله نوشته است: «دیگر فضای سیاسی و بینالملل برای سرکشی رژیم ایران باقی نماند و مجاهدین خلق توانستهاند با مهارت رژیم را محاصره کنند. تماسهای رژیم ایران در بالاترین سطوح بین روحانی و مثلا ماکرون و بیانیههای صادره از سوی وزارتخارجه ایران علیه شرکتکنندگان عربی مصری و سعودی در گردهماییهای سالانه مجاهدین در کنار آنچه بدین منظور تهران علیه دولت آمریکا بر میانگیزد همه اثبات میکند مجاهدین خلق تبدیل به یک نیروی سیاسی شدهاند که نه فقط در داخل ایران علیه رژیم ایران در چارچوب تشکلها و کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت که به قیام آخرین در سراسر ایران فرامیخوانند فعالیت میکنند بلکه حتی در خارج ایران و در سطح بینالمللی نیز فعال هستند. مجله معروف نیوزویک آمریکا در گزارش خود در مورد آینده ایران بعد از این رژیم تأکید میکند که جنبش مجاهدین خلق قدیمیترین جنبش و دارای بهترین سازماندهی و در میان همه جنبشهای اپوزیسیون ایران معروفترین جنبش میباشد که برای ایفای نقش انتظار میکشد طبیعی است که این اعتراف مهم بعد از آن است که سازمان توانست قیام مردمی اخیر را همانطور که ولیفقیه اعتراف کرد رهبری کند. مجاهدین خلق به پیش میروند و رژیم ایران هیچ راه گریزی از دست آنها ندارد».
توجه به ماهیت قرونوسطایی رژیم موضوع دیگری است که در رسانههای عربی دیده میشود. عبدالرحمن الراشد، روزنامهنگار و روشنفکر سعودی، سردبیر سابق روزنامه «الشرقالأوسط» و مدیر سابق شبکه العربیه، در مطلبی با عنوان «مشکل رژیم ایران بزرگتر از سعودی است» از جمله نوشت: «اغلب کشورهای جهان حتی چندین سال پیش از حملات به تأسیسات نفتی بقیق متقاعد شده بودند که رژیم ایران به مشکل جدی برای همه تبدیل شده است و همه امیدوار بودند که مشکل بدون اینکه درگیر جنگ با ایران شوند برطرف شود. اما چیزی تغییر نکرد».
نویسنده در ادامه با یادآوری ۳۰مورد حمله تروریستی رژیم تنها از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ در نایروبی و لاگوس و هند و تایلند و آمریکا میافزاید: «هیچ کشوری در دنیا حتی سیستمهایی مثل کره شمالی و ونزوئلا که از آن با عنوان حکومتهای بد یاد میشود چنین رفتار ستیزهجویانهای در پیش نگرفتهاند. رفتار رژیم خامنهای بیشترین شباهت را به «القاعده» و «داعش» دارد».
نویسنده در ادامه با اشاره به شکست راهحلهای مماشاتگرانه با رژیم نوشته است: «درک رفتار رژیم ایران برای اندیشه سیاسی غرب دشوار است. اروپاییها به این رژیم به چشم یک حکومت نگاه میکنند که کرسی در سازمان ملل دارد. اما رژیم ایران در واقع تنها یک باند بنیادگرا و تروریست است، چیزی مثل «القاعده» و «داعش».
نویسنده در انتها تأکید کرده است رژیم بهخاطر ماهیتش با شرارتهای خود امنیت و ثبات جهان را به خطر میاندازد و سرانجام جهان درباره رویارویی با این رژیم به دیدگاه واحدی میرسند.