در صفحات اول روزنامههای حکومتی امروز بهخصوص روزنامههای باند خامنهای با درشتنمایی حملات حوثیها به عربستان، تلاش کردهاند صورت نظام را سرخ نشان بدهند. اما بلافاصله در سایر عنوانهای صفحات اول سیل بحرانهای اقتصادی اجتماعی و جدالهای باندی بر سر سهم قدرت و غارت در نمایش آتی انتخابات از یکسو و چشمانداز تیرهٔ نظام در رابطه با جامعه جهانی از سوی دیگر، اوضاع به هم ریختهٔ نظام را به نمایش گذاشتهاند. دو بحران داخلی روزهای اخیر نظام یکی قیام مردم سیستان و بلوچستان علیه سیاستهای سرکوبگرانه رژیم است و دیگری کرونا.
نشانههای شوم نظام ولایت از همه سو
«در حاشیه رویدادهای شهرستان سراوان» عنوان مطلبی است از روزنامه شرق که در آن به ابعاد نجومی قاچاق سوخت در سیستان و بلوچستان اذعان کرده و اعتراف کرده قاچاق سوخت با کار سوختبران محروم به کلی متفاوت است. قاچاقچیان سوخت مافیای قدرتمندی هستند که سر قیف قاچاقشان در سایر استانهاست و ته قیف در مرزهای شرق و یا بنادر انحصاری آنهاست که سوخت را قاچاق میکنند و سالانه در آمدی بیش از۶ میلیارد دلار به جیب میزنند. این مقاله در انتها نوشته است: «مسأله اصلی سرچشمههای اصلی قاچاق سوخت در سطح ملی است نه سوختبری در سطحی محلی!». این روزنامه حکومتی اسم این مافیای قاچاق را نبرده. اما پیش از این در شبکههای اجتماعی سپاه پاسداران بهعنوان سرشبکهٔ انحصاری قاچاق سوخت از زمین و دریا معرفی شده بود.
اما بحران بعدی نظام یعنی کرونا به جایی رسیده که روزنامههای حکومتی هم به سلسلهٔ اقدامات نظام برای لاپوشانی واقعیت و رها کردن مردم در میدان مین کرونا اعتراف کردهاند.
روزنامهٔ اعتماد در مطلب خود با عنوان «یک سال با کرونا» از جمله با یادآوری فقدان حمایت دولتی از مردم در مقایسه با سایر کشورها و نفرت مردم از این بیعملی به آمارهای دروغ رژیم از میران تلفات اشاره کرده و نوشته است: «در سال۱۳۹۸ و ۶ماهه اول سال۱۳۹۹، با مقطع مشابه سال پیش از آنها نشان داد که تعداد مرگ و میرهای کرونایی حدود دو و نیم برابر تعداد رسمی است. آمار رسمی تعداد فوتیهای کرونا ۶۰هزار نفر اعلام شده است در حالی که در این مدت مرگ و میر تا حدود ۱۵۰هزار نفر افزایش یافته است». این مقاله در ادامه با اشاره به اظهارات خامنهای و سایر مقامات حکومتی در مورد واکسن خارجی، اظهارات آنها را «به کلی فاقد وجاهت» خوانده و نوشته است: «اینها حرفهای پوچ و بیمعنی است».
رویاهای برباد رفته درباره دولت جدید آمریکا
در روزنامههای هر دو باند حاکم اشاره به سیاستهای دولت جدید آمریکا همراه است با آه و افسوس از تشدید اوضاع نسبت به زمان ریاستجمهوری ترامپ. «خوشخیالی درباره دولت جدید آمریکا» عنوان مطلبی است در روزنامه وطن امروز از باند خامنهای که از جمله نوشته است: «استراتژی ایالات متحده در مقایسه با دولت پیشین هیچ تغییری نکرده است. اینطور بهنظر میرسد که راهبرد همان راهبرد همیشگی یعنی اعمال فشار حداکثری و در نهایت چسباندن مسأله موشکی و منطقهیی به تنور داغ برجام است».
روزنامهٔ حکومتی آفتاب یزد هم با اشاره بهنظر ات تحلیلگران حکومتی در مورد سیاستهای دولت جدید آمریکا نتیجه گرفته است: «اساساً رفتار آمریکای بایدن به نوعی دنبالهٔ رفتار آمریکای ترامپ است. آمریکا همچنان و همواره از اهرمهایی همچون تحریم، شورای امنیت سازمان ملل متحده، تهاجمات نظامی بهرهمند خواهد بود».
حاصل سیاست هستهای؛ فرسایش ملی عجیب!
برآورد روزنامههای حکومتی بهویژه باند مغلوب از سیاست گسترش صنایع هستهیی نظام اساساً منفی است. «ضرورت مدیریت بهینه پرونده هستهای» در روزنامه شرق نمونه گویایی است که با اشاره به اینکه از زمانی که پروژه هستهیی نظام افشا شده، رژیم در تور نظراتی غرب گرفتار شده. در ادامه هم نوشته است: «در این بازه زمانی کشور متحمل خسارات مادی و معنوی سنگینی شده و شوکهای گوناگونی را تجربه کرده که فرسایش ملی عجیبی را به ارمغان آورده است، بدون آنکه برنامه هستهیی تحول و پیشرفت شگفتی که بالاخره این همه هزینه را توجیه کند، در پی داشته باشد». که اعتراف آشکاری است از برباد دادن سرمایههای مردم ایران در کورهٔ سوداهای اتمی رژیم.