دولت آخوند روحانی هرکاری که نکرده باشد دست کم در به زیر فقر کشیدن ایرانیها یک رکورد زده است. ربیعی سخنگوی دولت هم پیشاپیش در پاسخ کسانی که به این نحو از اداره جامعه اعتراض دارند، وقیحانه میگوید: «ما نبودیم وضع ۱۰۰برابر بدتر میشد» و میافزاید: «من ادعا نمیکنم امروز جامعه خوشحال از زندگی خود است اما علتش را هم بگویید که اگر این دولت نبود، [ای] شمایی که مدعی هستید، وضع صد برابر خرابتر میشد».(الف.۲۷ خرداد۹۹)
صد برابر بود چه میشد؟
مهمل گویی سخنگوی دولت آخوند روحانی مبنی بر تحلیل وضعیت حال جامعه و این ارزیابی بیاساس که اگر نبود این دولت بیخاصیت وضعیت در آینده بهمراتب بدتر از الآن میشد، حتی رسانههای شریک قدرت و رانتخوار را نیز به تمسخر این سخنگو لاحق و بازجوی سابق، واداشته است:
«بر اساس گفتههای ربیعی اگر دولت تدبیر و امید نبود ما اکنون به جای دلار ۱۸هزار تومانی دلار ۱میلیون و ۸۰۰هزار تومانی، به جای پراید ۷۰میلیونی پراید ۷میلیاردی، به جای سکه ۷میلیونی سکه ۷۰۰ میلیونی، و به جای مسکن متری ۱۵میلیونی مسکن متری ۱ و نیممیلیارد تومانی داشتیم! این در حالی است که در ایام تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوری سال۹۶ همین دولتمردان با تاکتیک فریب و ارعاب، مردم را از دلار۵هزار تومانی، پراید ۵۰میلیونی و سکه ۲میلیون تومانی در صورت پیروزی رقبای روحانی در انتخابات میترساندند!»(خبرگزاری موج. ۲۷ خرداد۹۹)
چند میلیون ایرانی زیر خط فقرند؟
افزایش نرخ تورم و گرانی بیامان اجناس و کالاها و خدماتی که تأمین کننده حداقلهای زندگی است، افراد بیشتری را در زیر خط فقر فرو برده است. چه بسیارند اقشاری که قبلاً جزو اقشار متوسط جامعه بودهاند اما حالا به طبقات پایینتر جامعه کشانده شدهاند و حاشیهنشینی را تجربه میکنند. همچنین گرانی مواد خوراکی، لوازم خانگی که این روزها بهطور سرسام آوری گرانتر شدهاند، هزینه حمل و نقل، پوشاک، اجاره مسکن و ... افراد کمدرآمد کشور را که قبلاً نیز زیر خط فقر بودند ضعیفتر کرده و این یعنی اینکه دامنه «فقر مطلق» گسترش یافته است.
یادمان نرفته است که وقتی دولت آخوند روحانی با حمایت خامنهای مبادرت به افزایش قیمت بنزین کرد، به فقیر تر شدن مردم نیز اعتراف کرد و ۶۰میلیون ایرانی را محتاج بستههای معیشتی ۵۰هزار تومانی دانست.
بنا به گفتهٔ کارشناسان «۷۰درصد از ۴۰میلیون خانوار کارگری کشور زیر خط فقر قرار دارند».(همشهری. ۲۵آذر ۹۸) علاوه بر این خود رژیم است که بر اساس حساب و کتابهای مقامات اعتراف میکند که نزدیک به ۳۰میلیون خانوار کارگری در رنج و محنت به سر میبرند و هرازگاهی هم به عوارض اجتماعی و فرهنگی و بروز نابسامانیهای وحشتناک آن نیز اشارتی میکنند.
هر سال۲درصد به جمعیت فقیر کشور افزوده میشود
حسین راغفر یک تحلیلگر اقتصادی حکومتی در اوایل دهه ۹۰ فقر مطلق در ایران را تا ۳۲درصد برآورد کرده بود و این در حالی است که هنوز رژیم آخوندی شتاب روزافزون تورم و نقدینگی و گرانی را به اندازه اواخر دهه ۹۰ به مردم تحمیل نکرده بود:
«بر اساس آمار، طی ۳سال گذشته در دولت احمدینژاد، هر سال۲درصد به جمعیت فقیر کشور (۳۲ درصد) افزوده شده است. در ۷سال گذشته شدت فقر افزایش پیدا کرده، ضمن اینکه نابرابری نیز افزایش داشته است».(اقتصادآنلاین. ۳۰مهر ۱۳۹۱)
«تورم» حتی مستمری ۲میلیون و ۸۰۰هزار تومانی را میبلعد
وضعیت جامعه دستمزد بگیران و مستمری بگیران در حال حاضر چنان است که تنها امید آنها حفظ قدرت خریدشان دست کم تا سطح سالهای گذشته است. برای همین منظور نیز میباید کف مستمری تأمین اجتماعی به ۴میلیون و ۹۴۰هزار تومان برسد والا آنها وضعیتشان روزبهروز بدتر میشود؛ در حالیکه در نهایت مستمری آنها ۲میلیون و ۸۰۰هزار تومان است. این را همه میدانند یک خانواده مستمری بگیر با این حقوق حتی نمیتواند نیمی از نیازهای یک ماه خود را تأمین کند. یک عضو هیأتمدیره کانون کارگران بازنشسته و مستمریبگیر تأمین اجتماعی میگوید:
«عدالت ایجاب میکند که مستمریبگیران نه ۲میلیون و ۸۰۰هزار تومان که حدود ۵میلیون تومان را دریافت کنند تا ترمیم قدرت خرید در سطح سال۹۸، اتفاق بیفتد؛ البته سازمان تأمین اجتماعی و وزارت رفاه به این کار ایراد میگیرند اما اگر سطح قدرت خرید مستمریبگیران در سطح سال گذشته قرار نگیرد، قطعاً تورم مستمری ۲میلیون و ۸۰۰هزار تومانی سال۹۹ را میبلعد».(ایلنا. ۲۸ خرداد۹۹)
مستضعف واقعی خامنهای است!
جناحها و باندهای نظام ولایت فقیه هر کدام برای ترسیم خط فقر در ایران خط کشهای مخصوص خود را دارند و با آن مردم ایران را هر طور منافعشان ایجاب کند در زیر و روی آن قرار میدهند. گستاخانهترین این خط و مرزها را هم خامنهای ترسیم کرده بود که چندی پیش زیرآب تعریف متعارف مستضعفین را زد و گفت اصلاً مستضعفین اقشار محروم نیستند که بخواهند زمین را در اختیار بگیرند بلکه ولایت فقیه و مزدوران بسیجی اوست که وارث زمیناند!
«مستضعفین یعنی ائمه و پیشوایان بالقوهٔ عالم بشریت؛ این معنای مستضعفین است. کسانی که وارثان زمین و همهٔ موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوه صاحب وراثت عالم است، بالقوه خلیفهٔ الله در زمین است، بالقوّه امام و پیشوای عالم بشریت است».(پایگاه اطلاعرسانی. خامنهای-۶ آذر۹۸)
سرانجام فقر و بیداد چگونه رقم خواهد خرد؟
از فردای غصب حاکمیت مردم ایران بهدست خمینی و ایادی او، فقر و فلاکت در ایران دامن گسترد و امروز دیگر حتی نشان آشکاری از طبقه متوسط به چشم نمیآید و جامعه ایران در حال تبدیل به یک جامعه دوقطبی است. از یکسو میلیونها فقیر در حال به زیر کشیده شدن به خطوط فقر باز هم پایین ترند و از سوی دیگر اقلیتی که بهگفته رئیس فعلی مجلس رژیم آخوندی ۴درصد از جمعیت را تشکیل میدهند. همین اقلیتاند که سخنگوی دولتشان با وقاحت میگوید اگر آنها نبودند وضع مردم ایران صد بار بدتر میشد؛ و ولیفقیه همین اقلیت است که خود را مستضعف میداند که داعیه حکومت بر جهان را هم دارد؛ و به غارت و چپاول و سرکوب مردم ایران راضی نیست؛ و می خواهد همین بلایی که سر ملت ایران آورده بر سر دیگر خلقها بیاورد؛ و آنها را نیز به روز سیاه بنشاند. اما دیگر ظرفیتها و اندوختهها و پس اندازهای یک سرزمین کهن سال در دره فقر و تباهی به انتها رسیده و این مردم و جوانان آگاه و دلیرند که همه توانمندیهایشان را برای برقراری ایرانی آزاد و آباد به کار خواهند گرفت و طرحی نو در خواهند انداخت.