بحرانی که از روز شنبهٔ گذشته(۲۳شهریور) با حملات موشکی و پهپادی رژیم به تأسیسات بزرگ نفتی عربستان آغاز شد، روز چهارشنبه ۲۷شهریور از یک نقطهٔ تعیینکننده گذشت. این نقطه برگزاری کنفرانس مطبوعاتی سخنگوی وزارت دفاع عربستان سعودی بود. او در این کنفرانس که خبرنگاران رسانهها و کارشناسان نظامی کشورهای مختلف حضور داشتند با نشان دادن قطعات موشکها و پهپادهای ساقطشده و برخی موشکهای سالم عملنکرده گفت که این حملات از شمال و نه چنان که رژیم ادعا میکند از یمن و از جنوب توسط حوثیها، صورت گرفته است. این اعلام در حالی که پمپئو، وزیر خارجه آمریکا نیز در عربستان حضور دارد، معنای خود را دارد و به همهٔ تردیدهای محتمل در مورد اینکه این حملات مستقیماً توسط رژیم صورت گرفته پایان میدهد و بحران موجود را وارد مدار جدیدی میسازد.
سخنگوی وزارت دفاع عربستان چه گفت؟
سخنگوی وزارت دفاع عربستان در این کنفرانس گفت: «طی این بریف من بر روی ۲حقیقت که از تحقیقات ما بهدست آمده تأکید میکنم:
«اول اینکه مبدأ این حمله از یمن نبوده است. بهرغم اینکه ایران تلاش میکند که آن را اینچنین وانمود کند. همدستی آنها با مزدورانشان در منطقه برای اینکه این تصویر جعلی را ارائه بدهند روشن است.
دوم این که این حمله از شمال صورت گرفته است و بدون هیچ پرسشی، بانی (اسپانسر) آن ایران بوده است...
میتوانید بهروشنی ببینید که رژیم ایران در حال حمله به زیرساختهای مدنی است و در این مورد روشن است که آنها به تمامیت اقتصاد دنیا و تجارت جهانی حمله کردهاند».
به این ترتیب وی گفت؛
اولا نوع پهپادها و موشکهایی را که قطعات آنها بهدست آمده و بعضی موشکها هم عمل نکرده و سالم به دست نیروهای عربستان افتاده، اعلام و مشخص کرد که تماماً توسط رژیم ساخته یا مونتاژ شدهاند.
ثانیاً گفت که سمت شلیک و پرتاب این موشکها و پهپادها از شمالشرقی یعنی از خاک ایران بوده و ادعای رژیم مبنی بر اینکه آنها توسط حوثیها از یمن و از سمت جنوب به پرواز درآمدهاند کذب است.
ثالثاً تأکید کرد زمان آن فرارسیده است که جامعه جهانی برای متوقف کردن اقدامات شرورانه رژیم ایران دست بهعمل بزند و تمام جهان با شناخت تهدید رژیم ایران و سپاه پاسداران باید برای متوقف کردن این چالشها وارد عمل شود.
اطلاعات ارائه شده توسط این سخنگو با اطلاعاتی که منابع نظامی آمریکایی با استناد به عکسهای ماهوارهای اعلام کردهاند، مطابقت دارد. ضمن اینکه از روی موشکهای عمل نکرده و بررسی مدارهای آنها بهخوبی میتوان نقطهٔ شلیک موشکها را مشخص کرد و برخی گزارشها هم حاکی از این بود که این نقاط که در حوالی اهواز است، شناسایی شدهاند. علاوه بر اینها همین منابع فاش کردهاند که طرح حمله توسط شخص خامنهای تأیید شده است به این شرط که اجرای آن بهنحوی باشد که رژیم بتواند انتساب آن به خودش را منکر شود که با آنچه تاکنون برملا شده، این وجه از قضیه کاملاً ناموفق بوده و اثر انگشت رژیم شناسایی شده است.
اهمیت آنچه عربستان اعلام کرد؟
این اولین باری نیست که رژیم دست به چنین اقدامی میزند(گرچه که این عملیات بزرگتر و تجاوزکارانهتر از حرکات پیشینش بوده) ولی در اقدامات قبلی رژیم بهگونهای عمل میکرد که اثر انگشتش شناسایی نشود، همین شیوه را هم در اقدامات تروریستی خودش در خارج کشور بهکار میبست و موفق هم بود؛ از انفجار مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت گرفته تا جنایت میکونوس در آلمان و از انفجار برجهای خوبر در عربستان گرفته تا انفجار آمیا در بوئنسآیرس و غیره.
اگر چه که همه میدانستند تمام آن عملیات تروریستی کار رژیم است، اما عوامل مستقیم حمله ایرانی نبودند، از مزدوران حزبالشیطان لبنان یا سایر مزدوران برونمرزی رژیم بودند و به سختی میشد در یک دادگاه اثبات کرد که این کار، کار رژیم است.
ضمن اینکه البته سیاست مماشات هم که منافعش در وجود و ابقای این رژیم میهن بربادده است، به کمک رژیم میآمد و رژیم را درمیبرد. کما اینکه در همین حملات اخیر به عربستان هم محافلی هم در آمریکا و هم در اروپا هستند که میگویند هنوز اثبات نشده که این کار رژیم است و تا وقتی اثبات نشده نباید اقدامی کرد.
اولین باری که رژیم گیر افتاد!
اولین باری که رژیم مستقیماً و در حال ارتکاب جرم گیر افتاد سال ۹۷ در جریان بمبگذاری در گردهمایی بزرگ مجاهدین و مقاومت ایران در ویلپنت پاریس بود که یک دیپلمات تروریست رژیم به نام اسدالله اسدی در حالی که سعی میکرد بمب را به عوامل بمبگذار تحویل بدهد، گیر افتاد و هنوز هم پس از ۱۵ماه بهرغم تمام تقلاهای رژیم همچنان در زندان است و چشمانداز خلاصی ندارد. واقعهٔ اخیر هم از جهاتی شبیه به آن و البته در ابعادی بزرگتر است. این بار دیگر گردهمایی اپوزیسیون رژیم نیست که هدف قرار گرفته باشد، بلکه قلب انرژی جهان که درصد قابلتوجهی از انرژی غرب را تأمین میکند، هدف قرار گرفته و دیگر برای حامیان مماشاتگر رژیم هم آسان نیست که بتوانند از کنار آن راحت عبور کنند!
پیامدهای محتمل کنفرانس عربستان
اولین نتیجه و پیآمد کنفرانس مطبوعاتی عربستان در افشای حرکت تروریستی رژیم این است که دیگر برای حامیان رژیم و مماشاتگران مقدور نیست مانند گذشته بخواهند این رژیم را از کیفر جنایتهایش معاف کنند یا با مطرح کردن افسانهٔ وجود یک بخش مدره و میانهرو در رژیم، کلیت آن را درببرند.
یعنی این حرکت، در اولین گام، انزوای رژیم را خیلی شدیدتر و جدیتر میکند. نه تنها برای دولتهای اروپایی بلکه حتی برای روسیه و چین هم که معمولاً جلوی طرح یا تصویب قطعنامههای محکومیت و مجازات رژیم در شورای امنیت را میگرفتند، دیگر اعمال امدادهای قبلی آسان نیست.
این لگدپرانی رژیم، ضربه سنگینی به زیر میزی زد که اروپا و مشخصاً فرانسه برای رژیم و اعطای اعتبار و تخفیف تحریمها تدارک میدیدند، یا حداقل اینکه اقدامات آنها را زیر علامت سؤال برد.
و مهمتر اینکه به هر گونه اقدامی علیه رژیم مشروعیت بخشید. چرا که این اقدام رژیم یک اقدام جنگی است و با هیچیک از معیارهای دنیای معاصر همخوانی ندارد.
علت اقدام رژیم؟!
اکنون سؤالی که گرچه تکراری اما بههرحال مطرح است اینکه: چرا رژیم در حالیکه میداند این حرکات بهضررش است باز هم دست به این کارها میزند؟ و مشخصاً چرا دست به این کار زد؟
پاسخ البته روشن است:
رژیم با خفگی اقتصادی روبهرو است. شاخصهای اقتصادی از تورم و رکود و از بین رفتن تولیدات و غیره را که تماماً حاکی از انهدام شالودههای اقتصادی کشور است همه میدانند و مردم ایران با پوست و گوشت و استخوان خود عوارض آن را احساس میکنند.
بهطور واقعی نفس رژیم به شماره افتاده است و اینکه تاکنون آمریکا هم شتابی در نشان دادن یک واکنش درخور بروز نداده است، ناظر به همین واقعیت است که میداند رژیم زیر یک فشار حداکثری که خامنهای در اظهارات روز سهشنبهٔ خود ۲۰بار عبارت فشار حداکثری را بهکار برد، در حال خردشدن است.
هر موجودی وقتی بهحالت خفگی میافتد خودش را به در و دیوار میزند، به هر طرف لگد میاندازد تا راه نفسی برای خود باز کند، اقدامات رژیم هم تماماً در همین چارچوب قابلفهم و قابلتبیین است وگرنه هیچ عاقلی و هیچ دولتی که میخواهد با سایر کشورها همزیستی داشته باشد، از این کارها نمیکند.
نگاهی به روزهای آینده
به همین علت میتوان حدس زد که اگر رژیم در رابطه با این اقدامش پاسخ درخور دریافت نکند، بیتردید به این قبیل اقدامات خود در ابعادی بزرگتر و خطرناکتر ادامه خواهد داد.
پاسخ این رژیم همچنان که مقاومت ایران بر اساس ۴۰سال تجربه نبرد چنگدرچنگ خود با رژیم بهدست آورده، این است که این رژیم تنها و تنها زبان قاطعیت و قدرت را میفهمد و هر پاسخی جز این را ضعف تلقی کرده و جریتر میشود.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران، در موضعگیری اخیر خود که ضمن آنکه حمله به تأسیسات نفتی کشور همسایه را گامی بلند و فصلی جدید در تعرضهای جنگافروزانه دیکتاتوری دینی حاکم بر ایران توصیف کرد، افزود: «قدرت و قاطعیت تنها زبان قابلفهم برای رژیم آخوندهاست. بیعملی در برابر فاشیسم دینی آن را جریتر میکند و مردم ایران نخستین قربانیان این رژیم هستند.
و البته راهحل قطعی برای خلاصی از فاشیسم دینی که منشاء همه بحرانها در خاورمیانه است، تغییر این رژیم نامشروع بهدست مردم ایران و مقاومت سازمانیافته است».