آنتونیو گرامشی زندانی سیاسی و انقلابی برجسته ایتالیایی گفته بود اگر میخواهید رژیمی را بشناسید ببینید وضعیت زندان هایش چگونه است. چنانچه این شاخص را بهکار بندیم باید اذعان کرد زندانهای نظام ولایت فقیه، تابلویی از سرشت و طینت این رژیم فاشیستی در قرن بیست و یکم است. کنایه «آب خنک خوردن در زندان» نیز طنز تلخی از شرایط زندانهای رضاشاه و پسرش بود. زندان قصر در تهران که محل حبس آگاهترین و رشیدترین فرزندان مردم ایران بود، شاهد چه رنج ها و دردهای ناشی از شکنجه و بدرفتاریهای همیشگی کارگزاران آن حکومتها و اعدام و تیرباران زندانیان مبارز در این رژیمها بود. بعدها زندان اوین و گوهردشت و بسیاری از زندانهای سراسر کشور، جا پای زندان قصر گذاشتند و تا امروز صدها باستیل غرق در خون در سراسر ایران، محل اسارت نیروهای پیشتاز جامعه است.
زندانیان قیام حماسه آفرینان خلق
از آغاز قیام سراسری جوانان ایران در روز شهادت مهسای مظلوم تا همین ساعت، زندانهای رژیم آخوندی شاهد حضور دهها هزار تن از دختران گرد آفرید و پسران فریدون تباری است که در برابر نیروهای سراپا مسلح خامنهای در خیابانها ایستادند و پس از دستگیری به این سیاهچالهای قرونوسطایی منتقل شدند. در این رزمگاه جدید این سلحشوران بیباک، زندان را به کانون شورشی دیگری تبدیل کردند تا اینکه دژخیمان ولایت، ناگزیر دست به سرکوبهای خونین و شکنجههای قرونوسطایی و حتی آتش زدن اسارتگاهها زدند.
اقدامات امنیتی شدید زندانها در شرایط قیام
در اثنای قیام مردم در کف خیابانها «مسئولان زندانهای کشور در وحشت از اعتراضات سراسری، اقدامات امنیتی شدیدی را در زندانها برقرار کرده و محدودیتهای بیشتری برای زندانیان ایجاد کردهاند. افزایش نگهبانان، آماده باش نیروهای زندان، قطع یا کم کردن هواخوری، قطع تماس با خانوادهها، مخفی کردن زندانیان در بازداشتگاههای مخصوص، تحریک کردن و بهانه سازی برای سرکوب و... از جمله این اقدامات است» (کانون حقوقبشر ایران)
همچنین رژیم آخوندی دست به حیلههای جدیدی نیز زده است که آتش زدن زندانها نمونهای از آن است. بهگفته شاهدان آتشسوزی زندان اوین شواهدی بر برنامهریزی برای حمله به زندانیان در سالنهای در بسته زندان وجود دارد. خارج کردن کپسولهای آتشنشانی، بستن در مابین راهرو ها، تیراندازی ممتد به زندانیان در شب واقعه، انداختن کپسول گاز اشکآور به داخل بندها، یورش گارد ویژه و چندین کشته و دهها مجروحی که تا این ساعت وضعیتشان مشخص نیست. همچنین آتش زدن زندان لاکان رشت که جمعی از قیامآفرینان در آن حضور داشتند و کشته و مجروح شدن تعدادی از آنها... این در حالی است که بسیاری از بازداشت شدگان در زندانهای مخفی سپاه و وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای سرکوبگر بهسر میبرند اما در همان حال نیز دست از اعتراض و مقاومت برنمیدارند. از دانشجویان و دانشآموزان تا پدران و مادران کهن سال تا هنرمندان و روزنامهنگاران و سایر اقشار جامعه و بهخصوص دختران و زنان شجاع و بیباک حتی در چنگال دژخیمان نیز به ایستادگی ادامه میدهند.
زندانیان عادی؛ مقاومت غیرعادی
شگفت رویکردها و اقداماتی که میلیتانهای جنبش انقلابی مردم ایران، از خود نشان دادند موجب حیرت جهانیان نیز گشته است اما این خیزش سراسری سرشار از ارزشهای اخلاقی و آرمانهای والای انسانی موجب گردید که زندانیان غیرسیاسی نیز به وظایف و مسئولیتهای وجدانی و اجتماعی خویش پاسخ دهند. این قشر محروم از ابتداییترین حقوق انسانی خویش همواره گوشت قربانی کارگزاران پلید رژیم آخوندی بوده و هستند و در هر فرصتی که برای رژیم ضدانسانی دست دهد تن و جانشان را به مسلخ میبرند تا ارعاب و وحشت را بر جامعه شورشی ایران حاکم سازد. این زندانیان دست بسته و بیپناه همواره مورد ضرب و شتم قرار میگیرند. وضعیت بهداشتی و درمانی ناچیزی دارند و از نداشتن خوراک کافی در رنجند. بسیاری از آنها احکام سنگین و دراز مدتی دارند و بسیاری نیز در انتظار اجرای حکم اعدامند. اما با اینکه همیشه مورد سو استفاده مهرههای جنایتکار رژیم قرار میگیرند، در شرایط قیام شورانگیز مردم، اینان نیز دست به مقاومت و ایستادگی در برابر دژخیمان خامنهای میزنند.
اخبار حیرت انگیزی از این ایستادگی به بیرون زندان درز کرده است. بهعنوان نمونه در ۲۶آذر در زندان مرکزی کرج یک حرکت اعتراضی توسط این زندانیان صورت گرفت. وقتی که زندانبان تعدادی از محکومان به اعدام را برای اجرای حکم از بندها خارج میکند، زندانیان با فریاد «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور» خشم و نفرت خود را از اقدامات ضدانسانی رژیم آخوندی ابراز میکنند با اینکه میدانند این حرکت چه عواقب وحشتناکی برایشان دارد.
این تنها نمونه نبوده است بلکه در همین مدت قیام، دست کم پنج حرکت اعتراضی توسط زندانیانی متهم به جرائم غیرسیاسی هستند صورت گرفته است که منجر به حملات وحشیانه پاسداران و ضرب و شتم بیرحمانه آنها گردیده و بهای سنگینی پرداخت کردهاند. زندان لاکان رشت و زندانیان بندهای ۷ و ۸ زندان اوین و زندانیان زندان تهران بزرگ فشافویه و زندان قزلحصار، از جمله زندانهایی بود که شاهد ایستادگی و مقاومت زندانیان عادی و دست بسته و محروم بود. بهتازگی نیز زندانیان قائمشهر در برابر انتقال زندانیان اعدامی به خارج از بند، به مقابله و اعتراض با زندانبانان پرداختند. آنها بهخوبی میدانند که اجرای احکام ضدانسانی اعدام در شرایط قیام مردم، تنها به این خاطر است که فضای رعب و وحشت در جامعه پراکنده شود. به همین خاطر این اعتراض نیز به قیمت جان دادن یک زندانی و چندین مجروح صورت گرفت.
زندان؛ سنگر نگاهبانی از ارزشهای انسانی جاویدان
نظام ولایت فقیه یک هدف همیشگی دارد: حفظ قدرت به هر قیمت. مردم ایران و جوانان قهرمانش نیز یک هدف دارند: کسب آزادی به هر قیمت. این ارزش جاودانی بشر، امروزه در زندانهای ایران، نمایندگان شریف و با غیرت خود را نیز پیدا نموده است. آنان با بهایی سنگین، سنگر دفاع از ارزشهای اخلاقی و جوانمردی را نگاهبانی میکنند و با فریاد «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور» باوجدان بشریت و ارزشهای انسانی همصدا میگردند.