واژگونی اتوبوس حامل دانشجویان مرکز علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در روز چهارم دی و کشته شدن ۱۰تن و مجروح شدن بیش از ۲۵نفر از آنها، انعکاس وسیعی در شبکههای اجتماعی و مردمی داشت. بالاخص اینکه این حادثه یک هفته بعد از فاجعه آتشسوزی مدرسه در زاهدان و کشته شدن دلخراش ۴دانشآموز خردسال بهوقوع پیوست و باعث شد فضای اجتماعی بیشازپیش نسبت به علت تداوم چنین حوادثی حساس شده و نفرت عمومی نسبت به عامل اصلی این رخدادها که همان حاکمیت رژیم آخوندی باشد سمت و سو پیدا کند.
تلاش رژیم برای انحراف اذهان از علت سانحه
از اینرو رژیم برای انحراف اذهان سریع دستبهکار شد تا با پخش فیلمهای خبری از محل حادثه و شرح چندبارهٔ واقعه، ابعاد فاجعه را در اذهان عادی کند. بالاخص اینکه ولیفقیه ارتجاع هم سراسیمه پیام تسلیتی فرستاد که در آن هیچ اشارهای به استمرار این فجایع در نظام پلیدش نشده بود. یک کارگزار حکومتی هم در همان لحظات اول خواست ماجرا را روی سکته راننده سرشکن کند که به فاصله کوتاهی از چند جهت تکذیب شد. دستگاه سرکوب حکومت آخوندی هم دستبهکار شد. از یکطرف در اولین اقدام حکومتی پس از این سانحه نیروهای ضدشورش به دانشگاه اعزام شدند. سپس قضاییه آخوندی وارد شد و از «بازداشت ۲نفر در ارتباط با تصادف مرگبار اتوبوس دانشگاه آزاد اسلامی و احضار ۲تن از مسئولان دانشگاه علوم و تحقیقات به دادستانی» خبر داد.
اینها همه نیرنگهایی بود تا رژیم آخوندی از پاسخ به پرسشهای اصلی در رابطه با این حادثه شانه خالی کند از جمله این پرسش که چرا دانشگاه آزاد با چپاول میلیاردی از دانشجویان از یک ناوگان اسقاطی برای حملونقل دانشجویان استفاده میکرده است؟ به چه علت در کشورمان ایران باید روزانه شاهد حوادث جانگداز و ضایعات انسانی تأسفبار باشیم. از تصادفات جادهای تا آتشسوزی، از ساختمان پلاسکو در تهران گرفته تا مدرسه ابتدایی شینآباد در پیرانشهر، از آتشسوزی مدرسه زاهدان تا حادثه سقوط اتوبوس حامل دانشجویان شریف در سال ۷۶ و تصادف اتوبوس دانشجویان قزوین در اردیبهشت سال ۹۵ و دهها حادثه قابل پیشگیری دیگر و از جمله همین تصادف اخیر.
فاش شدن چهره اصلی فاجعه سانحه اتوبوس
اما چهرهٔ اصلی فاجعه در پرتو اظهارات مردم از یکسو و بر اثر جنگهای باندی از سوی دیگر کمکم برملا شد. بر اساس آنچه که در ظرف همین مدت کوتاه فاش شده، روشن شده است که دانشجویان پیش از این نسبت به خطر استفاده از اتوبوسهای اسقاطی برای حملونقل دانشجویان در جاده کوهستانی خطرناک هشدار داده بودند.
اتوبوس واژگونشده ۶سال پیش از رده خارج شده بود
مدیرعامل ستاد معاینه فنی خودرو شهر تهران در گفتگو با خبرگزاری حکومتی فارس در فردای این سانحه فاش کرد که اتوبوس واژگونشده ۶سال پیش از رده خارج شده بود. وی که سید نواب حسینیمنش نام دارد به خبرگزاری فارس گفت: «اتوبوس چپشده معاینه فنی نداشت و این وسیله نقلیه ۶سال پیش از رده خارج شده بود». وی افزود: «اتوبوس مورد نظر برای اسلامشهر و رباط کریم بوده و متأسفانه فاقد معاینه فنی بوده است. با توجه به معضل نوسازی ناوگان امسال هم ما گفتیم اگر خودروی فرسودهای بتواند معاینه فنی اخذ کند اجازه فعالیت دارد. ۲ تا ۳هفته پیش معاینه فنی این اتوبوس مرگبار به اتمام رسیده بود و برای دریافت معاینه مراجعه نکرده بود. اما با این حال این ماشین بهکار گرفته شد و کاملاً این خودرو فرسوده بود».
فرسودگی ناوگان حملونقل دانشگاه و غیرایمن بودن جادهها
رئیس سابق این دانشگاه در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا اعتراف کرد بروز این نوع حوادث از سالها پیش بهخاطر نقص فنی اتوبوسها قابل پیشبینی بود. وی گفت: «باور کنید من پیشبینی کرده بودم که ممکن است روزی این اتوبوسها بهخاطر نقص فنی از بالای درههای خطرناک واحد علوم و تحقیقات به پایین سقوط کنند».
یکی از دانشجویان با اشاره به اتوبوس واژگونشده به رسانههای حکومتی گفت: «همه این اتوبوس و لاستیکهای فرسودهاش را ببینید. همین وضعیت همه اتوبوسهای دانشگاه را شامل میشود. مسیرها گارد ریل ندارند. وقتی کوه را میتراشند و دانشگاه میسازند همین میشود». یک دانشجوی دیگر گفت: «جاده منتهی به دانشگاه مارپیچ و تا بالا گارد ریل و حفاظ ندارد».
یکی دیگر از دانشجویان که اظهاراتش توسط رسانههای حکومتی منعکس شده است میگوید: «اتوبوسهای دانشگاه همه مستهلک هستند. تعداد آنها کافی نیست و بیشتر از ظرفیت و حدود ۶۰ تا ۷۰نفر را سوار میکنند».
یک دانشجوی دیگر گفت: «با وجود اینکه مسیر بین دانشکدهها در دانشگاه علوم و تحقیقات مانند جاده چالوس است، اما این مسیر فاقد گارد ریل است... به همه این موارد سیستم ناکارآمد و فرسوده حملونقل دانشگاه را هم باید اضافه کرد».
یک دانشجوی دیگر که اظهاراتش از تلویزیون حکومتی پخش شد گفت: «حالا اینکه با چه منطقی ۳۰سال پیش دانشگاه را در دل کوه و با چنین شیبی ساختن بماند. اما چرا حفاظ ایمن در مسیرهای عبور و مرور نصب نشده»؟
کارگزاران نظام بهرغم هزاران میلیارد تومان درآمد سالانه از تأمین اولیهترین نیازهای دانشجویان خودداری میکنند و آنها را طعمه مرگ میکنند. رسانههای حکومتی در جنگ باندی فاش کردند که حملونقل دانشجویان قرار بوده با تلهکابین صورت بگیرد اما این پروژه بهدلیل رقابت باندهای غارتگر رژیم آخوندی متوقف شده است.
به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا پیش از این بهدلیل خطرناک بودن مسیر ۷کیلومتری واحد علوم و تحقیقات قرار بود که دانشجویان با حملونقل کابلی جابهجا شوند، «اما با تغییر مدیریت دانشگاه، پروژه تلهکابین دانشگاه متوقف شد».
خبرگزاری حکومتی ایسنا بهنقل از یکی از کارگزاران رژیم که مسئولیت این پروژه را برعهده داشته است گزارش داد از سال ۱۳۹۲ طرح جایگزینی سیستم جابهجایی دانشجویان و کارمندان دانشگاه از اتوبوس به حملونقل کابلی مطرح شد... اما در تابستان سال ۱۳۹۵ در حالی که کلیه تجهیزات تکمیل شده و مورد آزمایش قرار گرفته و پیشرفت پروژه به حدود ۸۰درصد رسیده بود و میتوانست ظرف ۳ماه راهاندازی شود و با تغییر مدیریتی دانشگاه آزاد این پروژه متوقف شد و همچنان پس از گذشت ۳۰ماه متوقف است و تجهیزات آن در انبار دانشگاه رها شده است.
دانشگاه آزاد در تیول خامنهای با سالانه ۶هزار میلیارد تومان درآمد
همزمان بهرغم گزارشهای تکراری تلویزیون رژیم و اعلام پیامهای تسلیت مقامات ریز و درشت، کاربران شبکههای اجتماعی خبر دادند: «به طرز شگفتآوری شاهد سانسور اسم دانشگاه آزاد از اخبار مربوط به واژگونی اتوبوس واحد علوم تحقیقات هستیم. فقط اعلام میکنن سرویس دانشگاه علوم تحقیقات».
بله، در میان این هیاهو داستان اصلی در بردن نظام ولایت و شخص خامنهای است که دانشگاه آزاد را از چنگ باند رفسنجانی خارج کرد و در تیول باند خود درآورد و ولایتی گماشتهٔ خود را در رأس آن گماشت.
صادق زیباکلام روز ۵دی نوشت: «خیلی دشوار نیست تصور نمود که اگر مسئولیت دانشگاه آزاد در دست اصولگرایان نمیبود، صدا و سیما و سایر ارکان قدرت وابسته به آنان، چه قشقرق و امواج تبلیغاتی را علیه مسئولان دانشگاه به راه انداخته و خواهان پاسخگویی و دستکم استعفای آنان برمیآمدند. اما در شرایط فعلی بگونهای با این حادثه دلخراش آن هم در روز روشن در پایتخت برخورد کردهاند کانه این اتفاق در کشور دیگری رخ داده است».
عباس عبدی هم با اشاره به ترفند اعلام سکته راننده نوشت: «بدترین و زشتترین کار اعلام سکته راننده بهعنوان علت حادثه بود. به نظرم بهتره گوینده این دروغ را بیشتر از سایر مقصرین مجازات کنند. هر چند بعید است هیچکس با محکومیت مواجه شود».
دانشگاه آزاد که توسط خامنهای از تیول رفسنجانی خارج شده و به حیاطخلوت خودش ضمیمه شده طبق برآوردی در سال ۹۲ بیش از ۳۰۰هزار میلیارد تومان سرمایه داشت.
به اذعان مقامات حکومتی این دانشگاه سالانه ۶هزار میلیارد تومان در آمد از طریق شهریهٔ دانشجویان به کیسه خلیفهٔ ارتجاع میریزد. و حالا در شرایطی که یک هفته از فوت ۴دانشآموز زاهدانی نمیگذرد، در اثر چپاولهای نجومی، تعدادی دانشجو جانشان را از دست دادهاند، میترسند برملا شدن غارت نجومی بنزین بر آش خشم مردم داغدیده و دانشجویان شود. از همینرو مدیریت دانشگاه بلافاصله اعلام ۲روز تعطیلی کرد تا اولین کانون احتمالی اعتراض را خاموش کرده باشد.
اما شکافهای درون نظام سهمگینتر از تقلاهای باند خامنهای عمل میکند.
«سکوت مقصر اصلی» عنوان مقالهای از روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت در روز پنجم دیماه بود که در آن خاطرنشان کرد: «حالا نوبت این است که مسئولان هر کدام بهنحوی شانه از مسئولیت خالی کنند و اشکالات را گردن سایر نهادها بیاندازند». و سپس نوشته است: «محسن هاشمی بهعنوان کسی که در ساخت این واحد دانشگاه آزاد نظارت داشته باید پاسخگوی عملکرد خود در خصوص ساخت جاده غیراستاندار و ناامن باشد» و سپس پای گماشتهٔ خامنهای را به میان کشیده و افزوده است: «علیاکبر ولایتی و تهرانچی نیز بهعنوان رئیس فعلی دانشگاه آزاد باید پاسخگوی این حادثه تلخ باشند. تا لحظه نگارش گزارش، دانشگاه آزاد و مسئولان آن که مقصر اصلی این اتفاق تلخ هستند سکوت کردهاند».
شکستن این سکوت لاجرم پای خامنهای، تیولدار اصلی دانشگاه آزاد را به میان میکشد. سؤال این است تا کجا میتواند این حسابرسی را به عقب بیاندازد؟