بازستاندن قیمت جنگافروزی منطقهیی و تروریسم بینالمللی از حاکمیت آخوندی، کار کیست؟
آیا زمانی مناسبتر از هماکنون که نقش نظام ملایان در جنگافروزی در غزه عیان شده است، برای بازستاندن قیمت جنایتگستری وجود دارد؟
واقعیت این است که گرفتن قیمت از این حاکمیت بهخاطر ساختاری جنایتگستر، نخست بر عهدهی مردم ایران است که نخستین قربانیِ آن بودهاند و هستند. در زدوخوردهای قدرتها و دولتها با این رژیم ــ حتا در جنگ جاری ــ آنچه که هرگز مد نظر آنان نیست، منافع ملی کشور ما و حق و حقوق مردم ایرانزمین برای خلاصی از اختاپوس بنیادگرا و دیکتاتوریِ ولایی ــ آخوندی است. آنها در این جنگ ویرانگر هم دنبال تأمین منافع خودشان و ادامهی مماشات با لانهی مار در هیأت «جمهوری اسلامی» آخوندی هستند.
باوجود چنین وضعیتی که پس از تداوم جنگافروزی و تهاجم شکستخوردهی رژیم ملایان پیش آمده است، آنچه بسیار پررنگ شده، وقوع نقطهی عطف در این جنگ با شاخص رو آمدن دست اتاق فکر نظام از پشت پردهی جنگافروزی در شش ماه گذشته است. این نقطهی عطف از نظر داخلی و بینالمللی، از مهمترین مرحله برای نقشآفرینیِ اقشار و صنوف مردم ایران با پیشتازان قیامها و کانونهای شورشی است تا قیمت این سیاست ضد ملی و بحرانآفرین را از تمامیت نظام ملایان بگیرند.
آنچه در شش ماه گذشته مقاومت ایران بارها بر آن تأکید داشت و تکرار نمود، ضرورت توجه به لانه و سر مار در تهران بهعنوان مصدر آتشافروزیِ منطقهیی و تروریسم بینالمللی بوده است. شبانگاه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ جهان شاهد صحت و درستی و دقت این تأکید و تکرار بود. بار دیگر مثل چهلوپنج سال گذشته اثبات شد که مقاومت ایران بیشترین اشراف و شناخت را در مورد ماهیت و هویت حاکمیت ولایت فقیه و سیاستهای داخلی، منطقهیی و جهانیِ آن دارد.
جهان در ۲۵ فروردین شاهد بود که باز هم حرف دهها سالهی مقاومت ایران اثبات شد که این رژیم در مقابل قاطعیت سیاست جهانی، یک طبل توخالی و هیاهوفکن میانتهی بیش نیست. جهان شاهد بود که حتا از نظر نظامی، مختصر قاطعیت کشورها، سر مار ولایت را به سنگ کوبید. ماحصل شلیک ۳۳۱ پهپاد و موشک ــ با هزینهی حدود ۱۸.۵ بیلیارد دلار ــ شکست قاطع نظامی شد؛ یعنی که سر مار ولایت از پس پنهانکاریِ ششماهه، آشکار شد و بلافاصله به سنگ خورد.
این نتایج، پیام روشن به مردم ایران و قیامآفرینان میدهند که فصل حسابرسی و بازستاندن قیمت جنگافروزی و جنایت از تمامیت حاکمیت ملایان فرارسیده است. بار دیگر همچون چهار دههی پیشین ــ و البته بیش از همیشه ــ نشان داده شد که ریشهی تمام جنگهای منطقهیی و نیابتی و تروریسم بینالمللی، در بیت ولی فقیه است و بس. بار دیگر بیش از همیشه اثبات شد که ریشهی تمام مصیبتهای اقتصادی، معیشتی، شغلی و بیکاری علیه مردم ایران، در سیاست جنگافروزانه و هزینههای میلیاردی و بیلیاردیِ آن برای حفظ نظام آخوندی است.
این موقعیت، بهعیان از مرحلهی جدید میان مردم ایران و حاکمیت ملایان سخن میگوید؛ مرحلهی ستاندن قیمت کلان از کلانجنایات جنگافروزی توسط اتاق فکر نظام با زعامت ولی فقیه فرارسیده است. این مرحله که همراه با شتاب گرفتن انزوای بینالمللی حاکمیت آخوندی ــ حتا از جانب برخی متحدانش ــ شده است، پیام واضح و روشن میدهد که سرفصلی مهم و تعیینکننده را پیش پای مردم ایران و قیامآفرینان نهاده است تا به مسؤلیت انسانی، میهنی، ملی و تاریخیشان در راستای رقم زدن نیکوترین سرنوشت برای ایرانزمین، پاسخ شایسته بدهند.