آیا میتوانید تصور کنید که رژیم آخوندها و در رأس آن خامنهای از نزدیک شدن روز نمایش انتخابات ۱۴۰۰ وحشت دارند؟
این تصور هرگز دور از ذهن نیست و از قضا مابهازاء مادی و عینی در واقعیت کنونی حاکمیت آخوندها دارد.
جمهوری آخوندی دارد با بحرانیترین وضعیت سیاسی و اقتصادی به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک میشود؛ در حالی که همهٔ اجزای آن خبر از وجود وحشت نسبت به تحریم نمایش حکومتی میدهند.
اگر نظرات سرجمع رسانههای حکومتی را دربارهٔ میزان مشارکت مردم در نمایش پیش رو دنبال کنیم، شاهدیم که میانگین حرف مشترک همهشان این است که حداکثر ۱۵ تا ۲۰درصد شرکت میکنند. هیچ رسانهٔ حکومتی را نمیتوانید سراغ بگیرید که بالای این درصد برآورد بدهد. قابل فهم است که همین درصد را هم رصدکنندههای حکومتی از پس انواع فیلترهای رسانهیی، برگهٔ عبور مجاز دادهاند! با این حال هنوز هیبت و شبح هولناک نتیجهٔ انتخابات ۲ اسفند ۹۸ در جلو منظر کارشناسان و رسانهها و کارگزاران نظام آخوندی تکرار و تجسم میشود. به این نمونه توجه کنید:
«اگر مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ مثل انتخابات مجلس اخیر باشد، با بحران مشروعیت روبهرو میشویم. اگر انتخابات ریاستجمهوری مثل انتخابات گذشتهٔ مجلس باشد، مشروعیت نظام زیر سؤال میرود» (اعتماد آنلاین از قول محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۷ فروردین ۱۴۰۰).
یک هراس موازی با وحشت از تحریم نظام، احساس نزدیک شدن حکومت به مهلکهیی خودساخته است که دیگر راه گریزی هم از آن نیست. مهلکهٔ «یکدست شدن حکومت» و تهدید بلافصل اجتماعی آن. گویی حکومتیان میدانند به چه ورطهیی دارند نزدیک میشوند و از طرفی هیچ راه بازگشتی هم برایشان متصور نیست. این مهلکهٔ خودساخته را سرنوشت ناگزیر میدانند و آن را با عبارت «مسأله خطرناکی برای کشور» و «توطئههایی علیه جمهوری اسلامی» توصیف میکنند:
«اگر یکدست شدن حکومت رخ دهد، مسأله خطرناکی برای کشور است و حتی خطر امنیتی دارد؛ چرا که این موضوع زمینه یک سری توطئههایی علیه جمهوری اسلامی فراهم میکند و به بیانی جمهوری اسلامی را در معرض خطر قرار میدهد» (همان منبع).
با معیارها و ویژگیهایی که خامنهای برای رئیسجمهور آینده در سخنان آغاز سال نو تعیین کرد، بحران پیش از انتخابات رژیم، عمیقتر و کلاف آن سر در گمتر شده است. خامنهای یک قدم از خیز قبلی مبنی بر دولت حزباللهی کوتاه آمد، از طرفی معیارهای یک چماقدار حزباللهی را بدون اسم بردن از آن، قالب اتاق تجمیع آراء و راهنمای کارگزاران آن برای نمایش انتخابات امسال کرد.
بنابراین خامنهای سر سوزنی از سیاست انقباض نمیتواند کوتاه بیاید. این همان شتاب گرفتن به جانب مهلکهیی است که تمامیت نظام آخوندی را به جانب خود میکشد. باند رقیب هم که این نیت و تاکتیک خامنهای را دریافته است، راهحل را در «نه به رئیسجمهور نظامی» معرفی میکند (روزنامه آرمان، ۷ فروردین ۱۴۰۰).
همانگونه که اشاره شد، نظام آخوندی در وحشت از سررسید موعد انتخابات بهسر میبرد. جوهر این وحشت، طنین بانگ تحریم به موازات قیام از جانب مردم ایران است. تمامی رویدادها و اظهارات حکومتیان در هر دو باند غالب و مغلوب دارند گواهی میدهند که این وحشت دارد به آژیرهای گوشخراش قطاری تبدیل میشود که با شتابی غیرقابل کنترل به مهلکهٔ انتخابات نزدیک میشود.